پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نوشته‌ها
-
شما چقدر کودکی عالمانه ای داشتید!
خب یکی از جنایات من! این بود که در اتاق مامان بزرگ پدرم ( خدا رحمتش کنه) رو روش قفل می کردم!!!
راستش من می خواستم روی یه قسمت از این متن تاکید کنم!
ابنکه متاسفانه ما پزشکی می خونیم، بعدش می شیم استاد، رئیس و معاون و … ! شغل هایی که هیچ جای دوره تحصیل به خیلی ها درست یاد داده نمی شه!
بسیاری از مسئولین فعلی ما آدم های دلسوزی هستند فقط متاسفانه نمی دونند! بلد نیستند!
بخشی از شروع کردن از خودمون، به نظر من اینه که تو این زمینه ها خودمون رو بسازیم.
من رفرانس های خوبی تو این زمینه ها دارم. اگه دوست دارید می تونیم تاپیک هایی جدید باز کنیم.
خودم احتمال داره به جای تخصص بالینی برم پی اچ دی آموزش پزشکی. به قول استاد عزیزم دکتر یزدانی، نیاز کشور ما الان فقط متخصص نیست. آدم هایی با توانایی های رشته های دیگه باید بیان تو این زمینه ها کار کنند.
سیستم وزارت بهداشت و بیمارستان ها و .. ما خیلی می لنگه . نیاز به فداکاری داره! ایثار!
نه دکمه ی لایک بمونه! امتیاز هم بمونه! اینه می تونن دو تا حس جدا باشن!!!!!
به علاوه هر چی قابلیت ها بیشتر بهتر!
الان که دیگه اورولوژی رو گذروندم، یه دور دیگه این تاپیکو خوندم! خیلی خوب بود! ممنون!فکر نمی کردم BPH به فیستول هم برسه …
خداییش چقدر چرت گفتم اون اولش!
منم فیلم رو دیدم!
مفاهیم جالبی مطرح شده بود!
از ضعف شرایط خانوادگی تا کمبود اعتماد به نفس؛ عدم تعادل این انسان ها! و …
کس دیگه ای این فیلم رو دید؟ کجایید؟
ولی من رفتم دنبالش! از دوستم قرض گرفتم!
البته هنوز تمومش نکردم!
کتاب جالبیه! خب جدا کسی دیگه ای نخونده؟ دوستان نظر بدید! چه جوری می خوایم روش بحث کنیم؟
باید در مورد بیماری های سایر اعضای خانواده پرسید شاید داروهای اونا رو خورده باشه.
در مسمومیت بچه ها شرح حال اعتیاد و مصرف مواد روان گردان توسط پدر و مادر مهمه. چون ممکنه بچه از اون چیزها!!!! استفاده کرده باشه.
به به ! چه قابلیت خوب و جالبی! نمی دونم چی بگیم که درخور زحمتتون باشه دکتر؟
یه پیشنهاد! به جز اساتید ، رزیدنت ها و فلوها هم به نظرم می تونند خیلی خوب به سوالات پاسخ بدهند.
چرا پاسخ دادن رو محدود می کنید به اساتید؟ گاهی ممکنه یه دانشجو یا اینترن هم بتونه خوب جواب بده. قبلا هم مشابهش در سایت مطرح شده بود و بچه ها خوب جواب دادند …
امروز یاد حرف یکی از اساتیدمون در بخش روان افتادم… گاهی یه مریض مانیک که قبلا تو فلسفه یا هر رشته ای مطالعه داشته میاد و شروع می کنه به حرف زدن. ما باید از هر چیزی خبر داشته باشیم تا بتونیم بفهمیم چرت می گه یا نه ! اگه اشتباه نکنم حتی مثالی رو می زد از فردی که تونسته بود نظر چندین عالم بزرگ رو هم جلب کنه …
اگه بتونیم اینجا هر کس در هر زمینه ای که بیشتر مطالعه داره یه کتاب خوب رو معرفی کنه و روش بحث بشه حداقل می تونیم از اطلاعات همدیگه استفاده کنیم و یه حداقلی از دانش رو هر کدوممون پیدا کنیم …
مسلما اعتقادات بیمار در کار پزشکی ما تاثیری ایجاد نمی کنه. یعنی هر کاری از دستمون بربیاد باید بکنیم.
ولی من حاضر نیستم چیزی که با عقلم جور در نمیاد رو حتی برای مریضم تایید کنم. شاید نشینم باهاش بحث کنم ولی نمی تونم بگم این گاو شفات می ده.
به هر حال اون قبل از اینکه یه مریض باشه یه انسانه و بین ما رابطه ی انسانیت برقراره. رابطه ای که همراه با اعتماد زیاد مریض به ماست. من همونطور که نسبت به هر انسانی که بیاد و حرفش رو بهم بزنه احساس مسئولیت می کنم که اون خطاهاییش رو که مطمئنم در حد توانم بهش بگم نسبت به مریضم هم این حس رو باید داشته باشم.
به علاوه به نظرم باید دو تا چیز رو جدا کنیم. فکر می کنم نحوه ی برخورد من با مریضی که خدا و امام و امامزاده رو قبول داره ولی به خرافه کشیده شده با یه مریضی که کلا یه دین دیگه داره فرق می کنه. نه تو کار طبابتم ها منظورم تو جوابم بهش راجع به معجزه و …
قطعا ما در محیط هایی کار نمی کنیم که بشینیم با مریض هامون بحث اعتقادی خفن بکنیم. مگر در شرایط خاص که زیاد هم پیدا نمی شه.
به هر حال فکر می کنم چیزی که در حرف همه مون مشترکه اینه که به مریض هامون با هر نوع اعتقادی که دارند باید یاد بدیم که اعتقاد و معجزه به جای خودش و عقل و استفاده از اسباب و علل طبیعی هم به جای خودش. یعنی کار پزشکی باید انجام بشه با هر اعتقاد و هر دین و مسلکی …
اتفاقا منم اومدم بگم که بهتره همه مون در زمینه های مختلف بخونیم حتی اگه علاقه نداریم. چون ما با آدم ها سر و کار داریم و باید بتونیم افراد مختلف رو بشناسیم و باهاشون ارتباط برقرار کنیم . و خوندن کتاب در زمینه های مختلف و از نویسنده های مختلف خیلی کمک می کنه که تو این جامعه یه آدم آگاه باشیم…
سه شنبه ها با موری رمانه ؟ چیه ؟
منم میگم زودتر نوبت تعیین کنیم!
