- این موضوع خالی است.
-
نوشته‌ها
-
اینجا از خرده جنایات، (مردم آزاری ها، حیوون آزاری ها و…) ای بنویسید که توسط شما در کودکی انجام شده و ترجیحا بدنبال کشف یک مسئله علمی (پاسخ سوالات کودکی) انجامش داده اید!
ده – دواوزده ساله بودم یکبار تو باغچه خونه اتفاقی مورچه ای رو دیدم که با اینکه سر نداشت دست وپاهاش تکون میخورد بعد این سوال واسم پیش اومد که یه مورچه تا چند وقت بدون سر زده میمونه؟
یه فکر خبیث به سرم زد : چند تا مورچه برداشتم با ظرافت با کاتر سر از بدن مورچه ها جدا کردم تک تک انداختمشون تو یه ظرف شیشه ای زمان گرفتمو هر چند دقیقه بهشون سر میزدم ببینم هنوز دست وپا میزنن یانه؟ زمانها رو یادداشت میکردم این کار رو چند روز رو مورچه های مختلف انجام دادم بعد میانگین زمان زنده موندنشون رو گرفتم و نتیجه رو هم تو دفترچه ام نوشتم:” مورچه ها بعد از از دست دادن سرشون میانگین 35 دقیقه دست و پا میزنن”
وقتی چیز خاصی پیدا نمیکردم بزارم زیر میکرسکوپم تو باغچه می گشتم (یا از تو میوه ها) کرم که پیدا میکردم انگار دنیا رو دارم!! میزاشتمش رو لام(فعلا زنده اس )بعد یه لام دیگه میزاشتم روش و فشار میدادم چنان آبی ازش در میومد بعد میزاشتم زیر میکروسکوپم کلی ذوق میکردم (الان که بهش فکر میکنم حاااالم بهم میخوره
)
به جووون خودم اگه تا آخر هفته حداقل یه جنایتکار اضافه نشه هم تاپیکو حذف میکنم هم ” تا دو هفته ام مدنت رو تحریم” میکنم(البته اگه بتونم
)شما چقدر کودکی عالمانه ای داشتید!
خب یکی از جنایات من! این بود که در اتاق مامان بزرگ پدرم ( خدا رحمتش کنه) رو روش قفل می کردم!!!
والله من تا اونجایی که یادمه جنایتی انجام ندادم که به سوال علمی جواب بدم. فقط یه بار با دوچرخه از روی یه جوجه رد شدم. که بعدش هم خیلی ترسیده بودم، نمیدونم چرا! همین. بچه آروم و بی سر و صدایی بودم. توی این تاپیک شاید معلوم شه کیا یه نموره ADHD و اینا… 😉 ;))
من خدای جنایت علیه حیوانات هستم!
یه بار دوتا کبک داشتیم و من با شیلنگ بهشون آب گرفتم که یکیشون بر اثر پنومونی وارده فوت کرد!
یه بار هم یه جوجه ی نیمه جون رو خاک کردیم که وقتی رو خاکش رو فشار میدادیم صدای جیک جیکش میومد!
یه بار هم خواستم بدونم جنین یا کریم چه شکلیه!دوتا تخم از لونه ش برداشتیم که یکیشون همون لحظه از دستم افتاد و اکسپایر شد درجا و یکی هم بررسی کردم جنین رسیده ای بود که کامل تشکیل شده بود و به علت سزارین زودرسی که واسش انجام داد به علت پره مچوریتی مرد!
یه بار هم یه موشی رو جراحی کردم!البته تشریح کردم چون مرده بود و وسیله ی تشریح من هم یه تیکه چوب درخت توت مجنون بود!!!
بقیه ی جنایات بماند برای بعد!
منم بچه که بودم جوجه هامو از تراس خونمون مینداختم پایین ببینم میتونن پرواز کنن یا نه!!
یه بارم کله جوجه اردکم رو انقدر تو آب نگه داشتم …
فوقع ما وقع
توی این تاپیک شاید معلوم شه کیا یه نموره ADHD و اینا…
شاید عبارت نابغه مناسب تر باشه
شمام خوب جنایتکارایی هستیدا خوشحالم آفرین آفرین ادامه بدین :ایول
اعتراف… اعتراف …اعتراف..!! :تشویق
امین جان همین جا معلوم میشه خانمها در پشت چهره مظلومشون چه قاتلین بالفطره ای هستن !!!
بابا مام جوجه موجه داشتیم یکی ازین کارا نمیکردیم !!!
تهش این بود که واسه مرغ و جوجه هاش خرمگسی سوسکی چیزی شکار میکردم میدادم بهشون بخورن !!!
یه بارم رفته بودم تخم مرغ بردارم از تو لونه خروسه قاطی کرد پرید روم منم با چنتا لقط (؟چجوری مینویسن؟!!) دورش کردم و الفرار با تخم مرغ ها !!! بعد از اون تا مدتها از بیرون قفس بهش سنگ ریزه میزدم آی دلم خنک میشد نه میتونست دفاع کنه نه میتونست فرار کنه !!!
اقا امیر حسین این کار شما مصداق عینی حیوان آزاریه!ما حیوان آزاری نمی کردیم ما سعی در کشف موضوعات علمی داشتیم
اون جوجه هم که نیمه جون بود یه جور اوتانازی بود اون هم به خاطر اینکه نمیخواستیم زجر بکشه!
- شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.