پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 711)
  • نویسنده
    نوشته‌ها
  • در پاسخ به: قوانین مورفی! #8564
    elhami
    کاربر

    یکی دیگه…

    وسایل نقلیه، اعم از اتوبوس و قطار و هواپیما وهمیشه دیرتر از موعد حرکت می‌کنند؛ مگر آن‌که تو دیر برسی، که در این صورت درست سر وقت رفته‌اند  

    در پاسخ به: داستان هاي طنز #6815
    elhami
    کاربر
    در پشت هر مرد بزرگ ، زنی بزرگ ایستاده است 

    توماس هیلر، مدیر اجرایی شرکت بیمه عمر ماساچوست ، میو چوال و همسرش در بزرگراهی بین ایالتی در حال رانندگی بودند که او متوجه شد بنزین اتومبیلش کم است. هیلر به خروجی بعدی پیچید و از بزرگراه خارج شد و خیلی زود یک پمپ بنزین مخروبه که فقط یک پمپ داشت پیدا کرد.او از تنها مسئول آن خواست باک بنزین را پر و روغن اتومبیل را بازرسی کند.سپس برای رفع خستگی پاهایش به قدم زدن در اطراف پمپ بنزین پرداخت.

    او هنگامی که به سوی اتومبیل خود باز می گشت ، دید که متصدی پمپ بنزین و همسرش گرم گفتگو هستند. وقتی او به داخل اتومبیل برگشت ، دید که متصدی پمپ بنزین دست تکان می دهد و شنید که می گوید :" گفتگوی خیلی خوبی بود."

    پس از خروج از جایگاه ، هیلر از زنش پرسید که آیا آن مرد را می شناسد.او بی درنگ پاسخ داد که می شناسد.آنان در دوران تحصیل به یک دبیرستان می رفتند و یک سال هم با هم نامزد بوده اند.

    هیلر با لحنی آکنده از غرور گفت :" هی خانم ، شانس آوردی که من پیدا شدم . اگر با اون ازدواج می کردی به جای زن مدیر کل، همسر یک کارگر پمپ بنزین شده بودی.

    " زنش پاسخ داد :" عزیزم ، اگر من با او ازدواج می کردم ، اون مدیر کل بود و تو کارگر پمپ بنزین 

    cheekylaughcheeky
    در پاسخ به: ضرب المثل ها #5261
    elhami
    کاربر

    چه جالب!

    ممنون از اطلاعاتت…

    در پاسخ به: فرصت بدهید… #8684
    elhami
    کاربر

    ببینید یه بار بحث روح و جسمو تا حدی باز کردم و اثر این دو، رو هم رو گفتم، همه میدونید که جسم ما تظاهری از روح ماست، میدونید که وقتی روح انسان درگیره، جسمش در نتیجه ی اون درگیری روحی میتونه واکنش نشون بده به شکل بیماری! اساتید صاحب نظر (!) قطعا تصدیق میکنن این نظر رو که بخشی از بیمار یها و اختلالات روانی سایکوسوماتیک اند و بخشی سایکوتیک! و در هر دو حال نمیشه نقش ذهن و روح و روان رو بر جسم نادیده گرفت! من با دکتر امین و دکتر امیر کاملا موافقم! مثال دکتر امین کاملا واضح و مشخصه و نقش دارو رو در درمان اختلالات روانی زیر سوال نبرده! به نظر من بخشی از اختلالات روانی رو باید با دارو و روان درمانی درمان کرد و بخشی رو تنها با روان درمانی! واقعا تو بعضی موارد مثل همون مثال دکتر، استرس، افسردگی و گاهی حتی اختلالات شخصیتی جدا نیازی به استفاده از دارو نیست هرچند شاید استفاده از دارو نقش آب رو واسه آتش بازی کنه ولی اگه علت این آتش سوزی رفع نشده باشه، باز هم امکان ایجاد آتش و حتی شعله ورتر شدنش هست! از نظر من و بسیاری از محققین در زمینه متافیزیک ریشه تمام اختلالات حتی جسمی انسان هم ذهن و روح فرد هست و با کار کردن بر روی ذهن فرد بسیاری از این اختلالات رو میشه برطرف کرد، بیماری های متعددی بوده اند که به این طریق درمان شدند گاهی در کنار دارو و گاهی بدون نیاز به دارو، خوزه سیلوا یکی از چندین محققیه که رو این قضیه با استفاده از متد ابداعی خودش، متد سیلوا کار کرده و به نتایج شگفت انگیزی هم رسیده که تو کتاباش چاپ شده!

    این یک جنبه استفاده از نیروی برتر و ذهن برتره، از روش های این چنینی حتی میشه به چیزی که دکتر زارعی گفتند هم برسیم، یعنی درصد پاسخگویی به درمان دارویی در بیماران رو بالا ببریم!

    دکتر راضیه! این که میگید اساتید و دکتر های باتجربه فلان کارو میکنن و با وجود اینکه میدونن تجویز دارو غلطه باز هم تجویز میکنن در هر شرایطی کار درستی نیست که حالا بخواید با هر علتی مثل اینکه بیمار اصرار داره توجیهش کنید! اینجور مواقع میشه از اثر پلاسبو استفاده کرد یا هر روش دیگه ای! به نظر من توانایی یک پزشک در برخورد با بیمار تو یک چنین مواردی میتونه زیر سوال بره! ما قرار نیست براساس تشخیص بیمار درمان کنیم بلکه قراره درست ترین حالت ممکن رو بر اساس تشخیص خودمون انتخاب کنیم! حواستون باشه استاد رفرنس ما نیست! کتب مرجع هم همیشه قابل اعتماد نیستند کما اینکه می بینید هر بار چه تغییراتی رو یه سری اصول اتفاق میفته و گاهی یه اصل درمانی رو کلا نقض میکنن! هرچند ما به عنوان یک پزشک لازمه که یه بیس درمانی مشترک داشته باشیم و ازش استفاده کنیم اما این به این معنی نیست که صرفا همین درمان درست باشه و لاغیر! همه میدونن، من و شما هم میدونیم که کمن پزشکانی که تنها با استناد به درمان رفرنس اقدام به درمان کنن و موفق باشن، گاهی تجربه ی یک پزشک که از اشتباهات درمانیش ممکنه بدست بیاره میتونه روش جدیدتر و موثرتری رو پیش روش بذاره و در واقع اون اشتباه ممکنه تنها از دید کتب مرجع اشتباه باشه و اگه روش بیشتر کار بشه حتی به این نتیجه برسیم که میتونه موثرترین روش ممکن باشه!

    به نظر من لازم نیست آدم یا مرجع باشه یا مقلد میشه یه طیفی بین این دو بود! من میگم ما باید مقلد باشیم در کنار اینکه تلاش کنیم تا حرفی برای گفتن داشته باشیم و به مرجعیت برسیم و لازمه اینکار فکر کردن، بررسی کردن و گاهی نقض و مخالفت با یک سری قوانین برای تشکیل قانون جدیدتر و کارآمدتره!

    خب از تجربه ی دکتر امین استفاده میکنم و در آخر گفته هام میگم، هرچی نوشتم صرفا نظر من بود، نظر من! و من هم کم آدمی نیستم!!!!!

    elhami
    کاربر

    سلام بر استاد گرامی

    لازم به ذکره که بنده هم نوشته هاتونو میخونم و مطالب این تاپیکو دنبال میکنم فقط متاسفانه تو این زمینه ها صفرم واسه همینم نظری ندارم!laugh

    بی صبرانه منتظر ادامه ماجرا هستیم…smiley

    elhami
    کاربر

    این بی حسی و خواب رفتن رو تو هردو دستش داره؟ تو کدوم انگشتا؟ تو پاش فقط شستش بی حس بوده؟

    رفلکساش چطوره؟

    بیماری زمینه مثل دیابت؟

    سوالام قراره بره به سمت نوروپاتی شاید دیابتیک ولی به نظر میرسه تروماتیکه!

    درد تو انگشتاش نداره؟ گرفتگی عضله؟

    در پاسخ به: فرصت بدهید… #8670
    elhami
    کاربر

    آره، جالبه!

    منم یه مصرع پیشنهادی دارم، سعی کردم از دید یه بیمار روانی باشه، حالا نمیدونم هست یا نه….laugh

    احساس بدی در این تجمع دارم             بیهوده از آسمان توقع دارم

    چشمم به زمین، مانده در حسرت نور         یک گوشه نگه دار تهوع دارم

    cheeky

    سوء تفاهم نشه ها، به مصرع پیشنهادی خودم میخندم! خیلی بی ربطه، مگه نه؟cheeky

    در پاسخ به: قوانین مورفی! #8562
    elhami
    کاربر

    واما از دیگر قوانین جناب مورفی….

    میزان علاقه‌ی دیگران نسبت به تو، نسبت عکس دارد با میزان عشق تو نسبت به آن‌ها...  

    در پاسخ به: فرصت بدهید… #8667
    elhami
    کاربر

    خب پس بحث سر چیه؟!frown

    اینجوری که شما در مقابل حرفای من موضع گرفته بودید فکر کردم جز گروه اول تو دسته بندی دکتر مهرناز هستید، من که از اول اولشم دارم همینا رو میگم منتها به انواع و اقسام زبانهای رایج!!! cheeky

    شما انگار کتاب چاپ شده اشعارش دستته خانم دکتر، آره؟ smiley

    در پاسخ به: فرصت بدهید… #8664
    elhami
    کاربر

    فکر کنم حرفامو اشتباه برداشت کردید، من نگفتم صرفا اینی که من میگم درسته و لاغیر! و شاهد حرفمم همون یه جمله بنفشیه که خانم دکتر تو متنشون نوشتن! من این بحث روح و روانو یه جورایی تکمیل کننده ی این قضایا می بینم، یعنی هم بحث بیولوژی و نوروترانزمیترها رو قبول دارم و هم اثر ذهن رو بر بسیاری چیز ها! من روانپزشکی رو زیر سوال نمیبرم، دارم میگم یه سری تعاریفش از بیماری ها مسئله داره یعنی من قبولش ندارم، به نظرم باید یه روانپزشک نگاهشو به مریضش گسترده تر کنه و سعی نکنه تنها با دارو دنبال درمانش باشه! البته این درمورد بخش های دیگه پزشکی هم مطرحه! یه بیماری با اختلالات روانی علاوه بر دارو به مشاوره هم نیاز داره و گاهی اثر این روشهایی که من اسمشو مکمل میذارم میتونه از دارو بیشتر باشه! رفرنس هم خیلی از کتابایی که توش بحث متافیزیک مطرحه!

    در مورد این کیس با اجازه اساتید من میگم کیسی که در مقابل درمان مقاومت میکنه نه یه کیس مقاوم به درمان!

    ولی انصافا شعراش فوق العاده ست! اصلا آدم نمیتونه باور کنه شاعر این شعرای قشنگ یه بیمار روانیه!

    در پاسخ به: فرصت بدهید… #8658
    elhami
    کاربر

    به به خانم دکتر عزیز، گویا اکیدا اصرار دارید یه چیزی از اون اصطلاحاتتونو به من بچسبونیدا! این وصله ها به ما نمی چسبه!!!!شاید خیلی از دانشجوهای پزشکی اینجوری که میگید باشن اما این لزوما شامل حال همه نمیشه و این دقیقا همون چیزیه که تو بخش روانم باید بهش دقت کنید، همیشه همه جا استثنا وجود داره و شما صرفا به این دلیل که رای با اکثریته نباید این استثنائاتو نادیده بگیرید، می بینید که با وجود اینکه میگید بای پولارها اکثرا به درمانهای دارویی جواب دادن اما بیمار شما از این قاعده مستثنی بوده مثل خیلی وقتای دیگه تو خیلی حیطه های دیگه پزشکی!

    فکر نمیکنید که ممکنه در مورد این بیمار اشتباه کرده باشن و به همین دلیله که از درمانهایی که به کار می برن نتیجه نمیگیرن؟! فکر نمیکنید شاید اینم جز اون استثنائاتیه که ممکنه به نوع دیگه ای از درمان جواب بده؟! فکر نمیکنم فکر کردن بهش ضرری رو متوجه شما و یا اون بیمار کنه، میکنه؟!

    انسان موجودی کاملا پیچیده است و نمیشه با نگاه کردن تنها از یه زاویه بهش، فهمید که مشکل کجاست و چطور میشه بهش کمک کرد! درسته علت بسیاری از مشکلات روانی انسان علل ارگانیکه اما نه همشون! و البته بخش اعظم همون مشکلات ارگانیک هم با توجه به ذهن و روح و روان فرد قابل حله! میدونید که اصل وجود انسان با وجود روح معنا پیدا میکنه نه فقط جسم، جسم بدون روح نمیتونه اثری رو دنیای اطرافش بذاره، میدونید که این ذهن انسانه که بسیاری از رفتارهای جسمشو تعیین میکنه، این ضمیر ناخودآگاه انسانه که میتونه کنترل رفتارهای انسان رو بدست بگیره و بسیاری از این شرایط رو تغییر بده، اما دست یابی بهش ساده نیست، روش داره و شرایط خاص خودشو میخواد! اینایی که میگم هم از خودم نیست، تو کتابایی خوندم که حاصل سالها تلاش و تحقیق و تجربه ی نویسنده های اون کتاباست! و البته اگه این تجربیات تو کتابا رو هم نداشتیم باز نمیشد این حرفو زیر سوال برد، قرار نیست اگه یکی حرفی زد و علم تاییدش نکرد اون حرف اشتباه باشه، شاید این حرف خودش نظریه های علمی جدیدی رو در آینده بسازه! پس باید نظرات دیگرانو شنید، بهش احترام گذاشت و برای رسیدن به نتیجه ی بهتر روش بحث و تبادل نظر کرد!

    در پاسخ به: فرصت بدهید… #8653
    elhami
    کاربر

    تکبیر…

    الله اکبر…

    آفرین!

    احسنت بر شما!

    این درسته!

    یه عمر کشتم خودمو تا اونایی که باید، به این نتیجه درست شما برسن ولی هیچکی نفهمید چی میگم!

    منم حرفم همینه، همه دادم سر اینه، با همه ی حرفاتون موافقم! به این آدمم با استناد به همین جملات میشه کمک کرد که مشکلش حل شه، بدون نیاز به داروهایی که تا همین الانشم روش امتحان کردن و جواب نداده! یه راه حلش همونی که گفتمه یعنی در واقع تغییر تصاویر ذهنیش و جایگزینی یا همون nlp و امثالهم که گفتم کار دکتر شریفیه! خانم دکتر، به نظرم بهتره اگه هنوز مریضتون هست و بهش دسترسی دارید اطلاعاتی رو که دکتر نیاز دارن در اختیارشون قرار بدید تا بتونن به مریضتون کمک کنن و با یاری خدا از منجلابی که خودشو گرفتارش کرده نجاتش بدن!

     

     

    در پاسخ به: فرصت بدهید… #8650
    elhami
    کاربر

    نیگا نیگا، چجوری رو آدم الکی الکی اسم میذارن!تازه ورژنم داره، من ورژن جدیدشم، جل الخالق! اینا دیگه کین؟!indecisionfrown

    ببین چه راحت آدمو مسئله دار میکنن این کتابای روانپزشکی! هنوز اولین قدمو بر نداشتم یه اسم خوب واسم پیدا شد، اینجوری پیش بریم خیلی زود به دختره میرسم، شایدم ازش جلو بزنم، آخه استعدادشم دارم!cheeky

    حالا از گذشته ی این بنده خدا چیزی میدونید؟ اینکه از کی و کجا اینطوری شد؟ و اصلا چرا؟ چه اتفاق خاصی تو زندگیش افتاده که الان هذیون میگه؟ شعراش یه حرفایی میزنه با آدم، کاش لااقل یکی از حرف دلش خبر داشت! فکر کنم یه خاطره ی تلخ داره که باید از ذهنش پاک شه تا درست شه، کار دکتر شریفی خودمونه! کاراشم به جز یه چنتاییش که به خاطر تلخی اون خاطره س، بقیه ش کاملا فیلمه، هیچیش نیست! smiley

    در پاسخ به: راز و نیاز #6555
    elhami
    کاربر

    مطمئنی؟ ولی جمله ای که نوشتی و مصداق بعدش چیز دیگه ای میگفتا !!!frown

    بیخیال اصلا، در کل ممنونم از توجهت و خوشحالم که از مطالبی که گذاشتم خوشت اومده!smiley

    در پاسخ به: فرصت بدهید… #8648
    elhami
    کاربر

    واسه همینه که میگم با تعاریف روانشناسی مسئله دارم!

    آخه خداییش انصافه به کسی که شعرای به این قشنگی میگه انگ بیمار روانی بودنو بزنیم؟!

    بهش حسودیم شد، هوس دیوونگی زده به سرم، بلکه اینجوری بالاخره مام شاعر شیم!

    به قول اون شعره که میگه : زهشیاران عالم هرکه را دیدم غمی دارد/دلا دیوانه شو دیوانگی هم عالمی دارد….جدی جدی خوش عالمیست عالم دیوانگی/اگر موی دماغ ما نشود شخص عاقلی!!!!laugh

    حالا چجوری میشه مثل اون خانمه شد؟ باید بری تو درونت؟ باید تو تنهایی خودت غرق بشی و از این دنیا و آدماش جدا بشی….خودت باشی و خودت و بازم خودت و کوله باری از آرزوهای دست نیافتنیت به دوشت که شاید تو اون عالمی که میخوای بهش قدم بذاری، تو خیالاتت بهشون برسی….آره؟ آخ که چقدر دلم میخواد! عاقل بودن واقعا بد دردیه! دیوونگی قشنگه، وقتی دیوونه ای رها میشی از محدودیت هات…سبک میشی….پرواز میکنی…میری تو اوج آسمون….بد تالاپی میخوری زمین و دردت میگیره، یه آخ کوچولو میگی و خلاص!  فکر کنم کم کم دارم علامت دار میشم! خب دکتر جان بر اساس تعاریف روانپزشکی اسم منو چی میذاری؟ smiley

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 711)