› انجمن ها › پزشکان چند بعدی › خانمهاواقایون دکتر چه قدر از انیشتین میدونن؟
برچسب ها: قانون نسبیت،زمان نسبی،
- این موضوع خالی است.
-
نویسندهنوشتهها
-
مارس 29, 2011 در 7:42 ب.ظ #7353
jamal
کاربردرود بر رفقا!
سپاس از اینکه مسائلی رو مطرح کردین که بسیار روشن و در عین حال کلیدی هستن!
1- سو تفاهم نشه یه وقت . . . من هرگز تایید نکردم که در صورت تداوم سفر در زمان چندین "من" وجود خواهد داشت . . . (امیدوارم این برداشت در ذهن شما ایجاد نشده باشه که من قانون پایستگی جرم و انرژی رو نادیده گرفته م!!
)
2- امین خان، . . پاراگراف اولت همون چیزیه که بسته به موقعیت به قضا و قدر و در بعضی شرایط قانون جاذبه تعبیر میشه و کاملا قابل درکه! . . . در ضمن هر چی که راجع به عالم غیب و شهادت و همچنین نمود حقیقی اعمال و افکار گفتی (پاراگراف دوم رو میگم!) کاملا قبول دارم. . .
3- دکتر شریفی . . . صحبت های شما، خواسته یا ناخواسته، ترکیب هوشمندانه ای از نظریه حرکت جوهری ملاصدرا و فرمول طلایی انیشتین هست که با موشکافی بیشتر به قانون جاذبه ختم میشه . . . خیلی خوب توضیح دادی، میدونی چرا؟ . . . چون حرکت جوهری مرموز ترین و مبهم ترین نظریه ای هست که تا حالا بهش برخورد کردم و به همین دلیل در حال حاضر در رده های عالی علم فلسفه تدریس میشه. . . .
بقیه مطالبی که مطرح شد کاملا واضح و روشنه و جای هیچ بحثی رو باقی نمیزاره . . . خوب، حالا نظر شما راجع به بحث بعدی چیه؟ چی باشه بهتره؟؟
مارس 29, 2011 در 9:26 ب.ظ #7354emerson
کاربردرود بر شما دکتر ماهر ، مسئلتون: یعنی اینی که من گفتم درسته؟! میشه اون فرمول طلایی انیشتین و همچنین حرکت جوهری ملاصدرا رو اگه صلاح میدونید کامل توضیح بدید…
با تشکر
مارس 30, 2011 در 7:45 ق.ظ #7355aminima
مشارکت کنندهاینکه میگی اگر کسی بتونه به این طول موج ها یا لایه های انرژی دست پیدا کنه و ببینتشون پس میتونه گذشته و آینده رو ببینه. (منظور از دیدن، درک کردنه دیگه؟) با گذشته اش موافقم، اما با آینده اش نه. آینده ای وجود نداره، مدام داره ساخته میشه. و ما که نمیتونیم چیزی رو درک کنیم که هنوز بوجود نیومده.
مارس 30, 2011 در 8:44 ق.ظ #7356jamal
کاربرخودم رو کشتم که بگم آینده وجود داره ولی از درک ما خارجه، ولی مثل اینکه پاتو کردی تو یه کفش!!! . . . به مهران میگم بیاد توجیح کنه قضیه رو!!!
مارس 30, 2011 در 10:01 ق.ظ #7357aminima
مشارکت کنندهپسر خوب اگه آینده وجود داشته باشه و بتونیم ببینیمش، اون وقت این زندیگی ما بهیوده میشه خب! وقتی آینده از پیش تعیین شده باشه، دیگه زندگی کردن معنی نداره. آینده یعنی مجموع بینهایت حالاتی که ممکن است در اثر انتخاب انسان ها رخ بدهد.
مارس 30, 2011 در 12:57 ب.ظ #7358jamal
کاربر“اگه آینده وجود داشته باشه و بتونیم ببینیمش”؟؟؟ . . . مشکل همین جاس!! . . . آینده وجود داره ولی ما عمرا بتونیم ببینیمش!! چیزایی رو که در مورد غیر ممکن ها گفته بودم نادیده نگیر! . . . گفتم اگه علم غیب برای ما محقق بشه (دقت کن چی میگم، برای ما آدما ، نه موجودات برتر مثل خدا و ….) همه ی چیز هایی که در مخیله من و شما میگنجه، زیر سوال خواهد رفت، اساس همه چیز نابود میشه،… حرف زدن از علم تجربی،قضا و قدر، هدف زندگی و …. بی معنا خواهد بود ( حرف زدن از هر چیز دیگه ای هم بی معنی میشه، چون “معنا” ماهیت خودش رو از دست داده!!).. . . البته بیهودگی زندگی و اینکه اصولا چرا زندگی میکنیم یه بحث مفصل و جداگانه هست و لازم به ذکره که پاسخ به چرا ها در حیطه فلسفه هست. هدف زندگی با “جنبه عملکردی شهود” قابل بررسی هست. ولی ما توی بحث زمان از “جنبه تئوریک شهود+قوانین شناخته شده ی فیزیک” بهره میگیریم و به قول استفن هاوکینگ:”روال کار ما دانشمندان اقتضا میکند که وقتی این دو مورد در دو جبهه مخالف قرار گرفتند، بیشتر به قوانین تجربی فیزیک تکیه کنیم “
“آینده یعنی مجموع بی نهایت حالاتی که ممکن است رخ بدهد” . . . این حالت ها همگی به جز یکی ، به صورت بالقوه وجود دارند.
می 14, 2011 در 5:10 ب.ظ #7359jamal
کاربردرود بر دوستان !
فرياد دكتر عاطفه شكري همان كاري را با ما كرد كه شعر و چنگ رودكي با اون آقاهه. . . !!
وامصيبتا !!! . . . مشغول كورس روماتولوژي و امتحان كذائيش بوديم كه يكهو اوضاع كواكب و ستارگان بر آنم داشت كه به اين خزانه بيايم و اوضاع آن را كه به غاااااااايت خراب است سر و سامان بخشم!!!
امروز ميخوام بحثي رو شروع كنم كه به صورت افراطي ابهام آميز و مرموزه و بعيد نيست كه اينجا سرش دعوا بشه و نزاع سايبري- خياباني!! راه بيوفته. . . . حركت جوهري! . . . فعلا يه مقدمه كوتاه رو شروع كنيم تا بعد ببينيم كه اون چي ميخواد!! :
نظريه حركت جوهري ، يه مبحث توي فلسفه ي اسلاميه و حرف حسابش اينه كه آقا. . حركت جوهري حركتيه كه تو ذات اشيا رخ ميده ! به عبارت ديگه، جهان هر لحظه در حال آفريده شدنه !
قبل از ملاصدرا، همه ي دانشمندا و صاحب نظراي مشهور، حركت جوهري رو نفي مي كردن، . . تا اينكه ملاصدرا واسه استادش (ميرداماد) شاخ شد و خشم عده اي از افراد سرشناس رو برانگيخت!! . . . براي وارد شدن به اين نظريه ، قدم اول اينه كه بدونيم تغيير و دگرگوني دقيقا چجوريه؟ . . واسه چيزي كه داره حركت ميكنه دقيقا چه اتفاقي ميوفته؟ . . آيا خودش هم تغيير ميكنه؟ يا اينكه فقط حالت و مختصاتش عوض ميشه؟. . .
از ديدگاه حركت جوهري ، حركت و متحرك از يه جنس هستن. . . ساده تر بخوايم بگيم، توي حركت عادي كه ما ميشناسيم، حركت يه خصيصه براي متحركه، . . ولي توي حركت جوهري نه!! . . اگه قلمبه سلمبه هم بخوايم بگيم، جهان يك "شدن" است، نه يك "بودن" ! . . . حركت جوهري ، نقطه تقاطع كلام، عرفان و فلسفه هست.
( با اين حرفايي كه زدم، رسما جهت اين تاپيك به بيراهه كشيده شد!! دوستان نظر بدن كه موافقن يا نه و اينكه اصولا چي بگيم اينجا !! . . . هرگونه پيشنهاد و انتقاد و سوالي رو به قيمتي بگي نگي گزاف، خريداريم!!!!
)
می 14, 2011 در 8:24 ب.ظ #7360emerson
کاربرهزاران درود بر دکتر عزیز
خیلی سنگین شد، گیج شدم!!! آقا شما باش و مطلب بنویس هرچی خواستی بنویسی من یکی میخونم!!!
همه مطالب شما واسه من جذابه، حالا همین حرکت جوهری رو برو تو کارش ببینیم چی میشه…
فقط نری دوباره یه ماه دیگه بیای !!!
می 14, 2011 در 8:29 ب.ظ #7361elhami
کاربرسلام بر استاد گرامی
لازم به ذکره که بنده هم نوشته هاتونو میخونم و مطالب این تاپیکو دنبال میکنم فقط متاسفانه تو این زمینه ها صفرم واسه همینم نظری ندارم!
بی صبرانه منتظر ادامه ماجرا هستیم…
می 16, 2011 در 6:27 ب.ظ #7362jamal
کاربردرود!
ممنون از شما دوستان عزيز!
تا حالا به حركت اشيا فكر كردين؟ . . . به نظر شما چه فرقي بين حركت يك شئ و خصوصيات اون شئ هست؟(اگه سوالو متوجه نشدين دوباره بخونين!!) . . . ممكنه پرسيدن اين سوال مسخره به نظر بياد، ولي شايد بشه گفت بين همه ي متغير هاي مربوط به يك شئ، حركت تغييرپذيرترين صفت اشيا هست. . وقتي از حركت صحبت ميكنيم، به صورت ناخواسته يك “عوض شدن تدريجي” رو مد نظر قرار ميديم. . . اصلا سرنوشت يك شئ به دست حركته. . هر شئ ، تابع بي چون و چراي حركته و به دنبال حركت كشيده ميشه!
هر تغيير مكاني زماني از دو حالت خارج نيست: ناگهاني ، يا تدريجي. . . تغيير ناگهاني رو تا به حال به اسامي مختلفي شنيديم، مثلا تله پورت، طي الارض، كون و فساد و غيره! . . . اما اگه تغيير تدريجي باشه ، ميشه اسم حركت رو روش گذاشت. يعني يه شئ لحظه به لحظه مكان قبليشو ترك ميكنه و در يك موقعيت جديد قرار ميگيره.
هر حركتي 6 تا پارامتر داره: متحرك، محرك، مبدا، مقصد، مسافت، زمان. . . ! اين 6 پارامتر مخصوص حركت مكاني نيستن و اصولا هر حركتي رو در بر ميگيرن ( دقت كنيد. . . هر حركتي . . . حتي جهت گيري هاي فكري و اعتقادي!!!)
فلاسفه قديم معتقد بودن كه هر ماهيتي به دو صورت ميتونه وجود داشته باشه: قائم به نفس ( مثل سيب، سنگ و . . . ) يا قائم به غير ( مثل رنگ، حجم و . . .) . به اين دو مورد، به ترتيب جوهر و عرض هم ميگفتن!! . . اونا معتقد بودن كه عرض ها ميتونن تغيير كنن ولي جوهر نميتونه! . . . مثلا يه سيب ممكنه حجم، رنگ و طعمش عوض بشه، ولي تحت هر شرايطي همچنان سيبه!!! . . . اگه جوهر تغيير كنه، ممكنه اين سيب در لحظه t1 سيب باشه و در لحظه t2 ديگه سيب نباشه!
( حالا با اين صحبت هايي كه شد، منظور ملا صدرا چي بوده ؟؟؟؟)می 16, 2011 در 8:41 ب.ظ #7363emerson
کاربرنگفتی که ملاصدار چی گفت!! گفتی فقط شاخ شد! میشه یکم بیشتر حرکت جوهری رو باز کنی… حرکت و متحرک؟
شرمنده دیگه ، تو زحمت میفتی توضیح میدی ولی صواب داره!!!
می 18, 2011 در 12:45 ب.ظ #7364jamal
کاربردرود بي پايان!
ممنون از پيگيري شما ! . . . شرمنده بابت تاخير!!
ملاصدرا چي گفت. . . ملاصدرا عقيده داشت كه عرض ها (يعني صفات و تظاهرات) ، تجلي جوهر هستند ، يعني اگه عرض تغيير ميكنه، دليلش تغيير جوهره! . . . بزارين يه جور ديگه بگم: فرض كنين كه دستتون رو به سمت بالا حركت بدين. . . از نظر من و شما ، دست با تمام صفات و مشخصاتي ( از تعداد انگشتا گرفته تا اثر انگشت!) كه داره، توي فضا حركت ميكنه. . . اين يعني چي؟ . . . يعني چي كه حركت ميكنه؟. . . اصلا حركت يعني چي؟ . . . تا حالا بهش فكر كردين؟ . . شايد بگين كه اي بابا اين ديگه چه سواليه ، ولي بايد بگم كه مفهوم حركت اونقدر با زندگي ما آميخته شده كه هيچ وقت به فكر آناليز كردن اين مفهوم نيفتاديم!! . . . شايد همه ما بتونيم حركت رو “تعريف” كنيم ، ولي “درك” حركت كاري بس دشوار است و نيازمند تعمق بيشتر.
صدرا عقيده داشت كه تضاد از حركت ناشي ميشه ، نه اينكه حركت از تضاد ناشي بشه. . . پس تضاد نميتونه علت حركت باشه ( و با اين جمله، بنيان تصورات ما از حركت در هم شكسته ميشه ، چون همه ما با اين عقيده خو گرفتيم كه علت حركت، تضاد مكانيه؛ v=x/t ) . . . صدرا علت حركت رو “تغيير جوهر” ميدونست . . . ميگفت تا جوهر تغيير نكنه هيچ حركتي وجود نداره . . . به عبارت ساده تر وقتي دستتون رو ميبرين بالا، لحظه به لحظه ، دستتون نابود ميشه و دوباره ساخته (creat) ميشه!!! (تعريف لحظه: مدت زماني كه لازم است تا نور از عرض كوچكترين ذره شناخته شده در طبيعت عبور كند) . . . در واقع، “يك شئ، شئ نيست ، بلكه جريان است”
( نكته: اگه قضيه يكمي مرموز و سنگينه، مشكلي نيست . . . عاديه . . . اصولا مبحث حركت جوهري خيلي سنگينه و كسي كه كامل دركش كنه معلوم ميشه كه خيلي خ ف ن ه )می 18, 2011 در 4:47 ب.ظ #7365sarah
کاربرعجب !خیلی جالبه .دستتون دارد نکنه .البته بازم باید بخونمش .می 18, 2011 در 7:33 ب.ظ #7366emerson
کاربراین ملاصدرام بیکار بوده ازین حرفای سنگین زده ها !!!
خب بقیش…
می 24, 2011 در 1:38 ب.ظ #7367jamal
کاربردرود بر دوستان عزيز.
ممنون از پيگيري شما. . بابت تاخير متاسفم ( علت تاخير؟ امور نه چندان خوشايند زندگي از قبيل امتحانات و …)
قديميا فكر ميكردن اگه حركت جوهري رو قبول كنن، موجوديت شئ ، معناي خودشو از دست ميده. مثلا اگه جوهره ي يك اتومبيل كه داره حركت ميكنه ، در لحظه t2 عوض بشه ، ديگه نميتونيم ادعا كنيم كه اين ماشين در حال حركته، چون ماشين موجود در لحظه ي t2 همون ماشين لحظه ي t1 نيست!!
صدرا چجوري اين قضيه رو توجيح كرده؟. . . من حرفاشو براتون ميگم، قضاوت در مورد ميزان مقبوليتش با شما !
صدرا ميگه سنخيت بين علت و معلول، لازمه ي همه ي اموره و پذيرفته شده براي همه هست (يعني علت و معلول، به قول خودمون به همديگه ميان!). . . مثلا آب خيس ميكنه يا آتيش ميسوزونه! بنابراين فاعل بدون واسطه ي يك پديده، حتما با خود آن پديده سنخيت دارد . . . سرخ شدن سيب، به اقتضاي جوهر سيب بودنشه كه اتفاق ميوفته و هيچوقت كيوي سرخ نميشه!! . . . در واقع صدرا اعتقاد داشت كه تمام اعراض ، تجلي جوهرند. . . . . . در مورد زير سوال رفتن وحدت وجودي اشيا ميگه ما دو جور وجود داريم: وجود ثابت و وجود متحرك . (رفتم كلي گشتم دنبال مفهوم اين دو تا، نتيجه اين شد كه فهميدم وجود ثابت، همون چيزيه كه ما امروزه به اسم عالم مجردات ميشناسيم. . . مي بينين چه ذكاوتي داشته؟ . . . مطمئنا تقسيم و جود به دو نوع ثابت و متحرك ، فكري نيست كه به ذهن هر كسي برسه. . . هر چند امروزه ميدونيم كه عالم مجردات هم تحت تبصره هايي ، دستخوش تغيير و تحولاتي ميشه. . . البته نه اون نوع تغييراتي كه ما ميشناسيم و درك ميكنيم. . . مي بينين؟ زنجيره ي همه ي بحث ها به كمبود ادراك بشر ختم ميشه!!!). . . در و جود متحرك، نحوه ي وجود مستمر و ممتد هست . . . چجوري بگم. . . كل عالم جسماني متحركه. . . يعني هي وجود داره!!! . . . يعني از خودش سياليت نشون ميده. برخلاف موجودات مجرد كه به صورت ثابت و يكجا موجود هستند!
(فعلا تا همين جا گفتم، ببينم كسي خدايي نكرده، گوش شيطون كور!! چشم شيطون كر!!! يه اظهار نظري چيزي ارائه ميده يا نه )
(راستي . . .يكم خرداد روز بزرگداشت صدر المتالهين ملا صدراي شيرازي گرامي باد . . . هرچند كه دو روز گذشته. . . من كه همه كارهام با تاخيره، اينم روش!!!)
-
نویسندهنوشتهها
- شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.