خانمهاواقایون دکتر چه قدر از انیشتین میدونن؟

انجمن ها پزشکان چند بعدی خانمهاواقایون دکتر چه قدر از انیشتین میدونن؟

  • این موضوع خالی است.
در حال نمایش 15 نوشته (از کل 66)
  • نویسنده
    نوشته‌ها
  • #7318
    jamal
    کاربر

    درود! خواهش میشود.

    نظریه استرینگ(ریسمان) و دنیای موازی کاملا قابل  بحث کردن هست!! و جالبه!! ولی بهتره پله پله بریم جلو که واسه هیچ کس ابهام پیش نیاد. چون مباحث مربوط به تارها خیلی پیچیده تر و خشک تر از این مباحث مقدماتیه که اینجا مطرح میشه. ولی اگه همکاری کنن دوستان، درآینده ای نه چندان دور به اونم میرسیم. من نظرم اینه که بعد از اتمام بحث بعد های چهارگانه، یه سری مطالب راجع به "سفر در زمان و حفرات زمانی" مطرح بشه. بعد از اون در یک چارت جداگانه اندکی در مورد "دسته بندی غیر ممکن ها" میصحبتیم!! چطوره؟

    ( راجع به مطالبی که تا الان گفته شده اگه هر کی سوال داره بگه، صحبت هامون یه طرفه نباشه بهتره!!)enlightened

     

    #7319
    elhami
    کاربر

    خیلی خوب توضیح میدید، کاملا قابل درکه، من که فعلا سوالی ندارم! خیلی ممنونcool

    بد جور به فیزیک علاقه مندم کردیدا !!! smiley

    #7320
    jamal
    کاربر

    سلام دوستانsurprise

    میخواستم بحث رو ادامه بدم، موندم از کجا شروع کنم. . . فکر کردم بهتره قبل از هر چیز سوالی رو که پرسیده بودم (و هیچکی به خودش زحمت نداد نظر بده!!sad) یاد آوری کنم. من پرسیده بودم که اگه انگشتمونو توی یک جهان دو بعدی فرو ببریم، چه احساسی به موجودات اون جهان دست میده؟ با پیگیری مطلب، کم کم این موضوع روشن خواهد شد!! مطالعه ی این چارت احتیاج به تمرکز و تامل بیشتری داره و در عین حال جواب سوال آقا امین رو پوشش میده:

    یک سطح مربع شکل رو در نظر بگیرید. میدونیم که از برخورد سطح با خط، یه خط تشکیل میشه( با این شرط که با هم موازی باشن!) فرض کنید این سطح مربع شکل با جهان تک بعدی( جهان "خطی") برخورد کنه در این حالت در محل برخورد، یک موجود جدید متولد شده و پا به عرصه ی جهان تک بعدی میزاره: یک خط  . . . !! موجوداتی که توی جهان تک بعدی زندگی میکنن هیچ درکی نسبت به سطح مربع شکلی که این خط رو بدنیا آورده ندارن. به بیان ساده تر، سطح، برای این موجودات تک بعدی، حکم یک "ابرموجود" رو داره که به صورت یک خط ( و نه به صورت ماهیت واقعیش که سطحه!) در دنیای تک بعدی تجلی کرده! و موجودات تک بعدی نمیتونن شکل یا ماهیت اونو تصور کنن، با این حال اونا نظاره گر یک موجود (اگه بتونن اسم موجود رو روش بزارن) جدید در دنیای خودشون هستن که تا چند لحظه ی پیش وجود نداشته!!

    حالا فرض کنیم یه مثلث وارد جهانشون بشه( به صورت موازی با دنیای تک بعدی و از سمت یکی از راس هاش)، در این حالت هم اونا "قطاع" یا بخشی از مثلث رو بصورتی که ادراکشون اجازه میده میبینن. حالا بذارین یه چیزی بگم: به نظر میرسه چیزی که اونا تجربه میکنن به مراتب فراتر از یه شیئ تک بعدی باشه. یه وجود دو بعدی که علاوه بر خصوصیات دنیای اونا، دارای خصایصی فراتر از حواس اونها هست!! ( مثلا ظاهر شدن از غیب؛همون اتفاقی که در لحظه ی ورود مثلث میوفته…) چرا که حقیقتی که کل جهان اونا رو شکل میده، در واقع از جهانی دو بعدی منشا میگیره. به عبارت دیگه، این جهان تک بعدی در واقع زیر مجموعه ی محدود شده ای از جهان دو بعدیه. ولی در صورت حرکت مثلث چه اتفاقی میوفته؟؟ موجودی که تو دنیای یک بعدی متولد شده، تغیر حالت( و از دید آقای "نقطه" تغییر ماهیت!) میده، بزرگ میشه، متحول میشه و نهایتا محو میشه. . . . ! و این چیزی نیست جز تصور و تداعی "زمان" در ذهن موجودات تک بعدی!!! یعنی موجوداتی که فقط به بعد طول مسلط هستن، بعد دوم یعنی عرض رو به صورت زمان! درک میکنن!!

    این فرایند رو میشه در دنیای دو بعدی هم بررسی کرد. موجودات سه بعدی(مثل من و شما!) در صورت تداخل با جهان دو بعدی، با توجه به ادراک ناقص جهان دو بعدی، فقط به صورت بخشی از ماهیتشون ( که به هیچ وجه تداعی کننده ی ماهیت واقعی نیست) برای موجودات جهان پست تر که همون جهان دو بعدیه، تجلی پیدا میکنن؛ و حرکت موجود سه بعدی برای موجودات پست تر به صورت "زمان" تداعی میشه. موجودات دو بعدی شاهد پدیده هایی عجیب و غریب توی جهانشون هستن که بسته به ادراک محدودشون میتونه به پدیده های طبیعی محیط مثل "روز"، " شب"، "رشد گیاهان"، "بروز جنگ" یا شاید "زلزله" تعبیر بشه!!!

    مرحله ی بعدی رو مطمئنا خودتون میتونین حدس بزنین: ما انسانها به عنون پدیده های جهان سه بعدی، بخشی از حضور محدود شده ی یک وجود چهار بعدی هستیم و بعد چهارم رو( که عقلمون نمیرسه  دقیقا چیه) به عنوان زمان تلقی میکنیم!!!indecision

    آقا امین گرفتی چی شد؟ شما پرسیده بودی "چرا باید بگیم زمان و مکان از یه جنس هستن" و حالا با توجه چیزایی که گفتم میشه فهمید که زمان و مکان نه به صورت تشبیهی یا استعاری، بلکه به صورت عینی و حقیقی ، از یه جنس هستن!!

     

     

    #7321
    margbarbio
    کاربر

    دکتر در حال درکتم ، ادامه بده … ن 4 تایی رو هم قبول ندارم … حس هم ندارم بگم را .. چون یحتمل شر و ور میگم ، … ادامه بدید  ولیاین 4 تایی رو نه .، ته نداره موازیا بهترن

    برای یه درک فان از دنیای مازی رجوع کنین به : نیروی اهریمنی اش (رمان – در  5 جلد)

    حاا من هی کتاب میگم کسی میخونه ؟؟؟ چون نمی خونه نگم پس … اره دیگه زبل جان ادامه بده ولی موازیو کخ مفیوض شیم ..خیلی   ویتینگ  …

    #7322
    aminima
    مشارکت کننده

    ها… چه بحث خوب و جالب و پیچیده و چیزیه این! ها….

    #7323
    jamal
    کاربر

    لطف داری!

    در اولین فرصت میریم سراغ سفر در زمان!! کسایی که موافقن ، موافقت خودشونو اعلام کنن!devil

    #7324
    margbarbio
    کاربر

    حاج من دازم این همه می زورم میگم اصن زمان نداریم .. بعد میگی سفر در زمان !! دعوامون میشه ها ……. الله اکبر

    #7325
    emerson
    کاربر

    شما دعواهاتونو بکنید هر وقت تموم شد یه مطلب بنویسید مام بخونیم صفا کنیم!!!

     

    #7326
    jamal
    کاربر

    درود بر شما!!

    بازم فرصتی پیش اومد تا کمی بحرفیم!!!

    قرار بود راجع به سفر تو زمان صحبت کنم، از طرفی مهران خان فرمود سفر در زمان چرت و پرته و و پیشنهاد داد که وارد بحث دنیای موازی بشیم. نظریه دنیای موازی در واقع برای این بوجود اومد که بتونه تناقض های سفر در زمان رو توجیه کنه، واسه ی همین برای درک فواید و ارزشهای دنیای موازی، پرداختن به روش های سفر در زمان ضروریه. ولی دوستان! اینو بدونین که اصولا مباحث مربوط به "نسبیت"، " حرکت با سرعت نور"، " سفر در زمان" و "اختر فیزیک" رابطه ی تنگاتنگی با هم دارن و برای رسیدن به یه درک صحیح، باید تک تک این قطعات پازل رو مورد توجه قرار بدین.

    بذارین یه چیزی بگم!! از اینجا به بعد اگه همینجوری کشکی!! بریم جلو، ممکنه واسه ی شما دوستان ، ابهام پیش بیاد. برای همین میخوام مطلبی رو شروع کنم که باید خیلی وقت پیش شروع میکردم؛ و اون بحث "غیر ممکن ها" هست!! این مطلب پیش نیاز پرداختن به مطالب بعدی هست و من پشیمونم از اینکه زود تر نگفتمش!!!

    دور و بر من و شما، همیشه آدمایی پیدا میشن که اتفاق افتادن بعضی چیزا رو از نظر عقلی غیر ممکن و حتی خنده دار میدونن!! مثلا عقیده دارن که فضایی ها نمیتونن با سفینه بیان به کره زمین، چون فاصله ی بین سیاره ها خیلی زیاده. یا مثلا میگن تله پاتی ممکن نیست، چون مغز ما نمیتونه از راهی به جز حواس پنج گانه پیامی رو دریافت کنه! بعضیا عقیده دارن که تله پورت( جابجایی ناگهانی از نقطه A به B ) امکان نداره چون با اصل عدم قطعیت هایزنبرگ جور در نمیاد!!

    اگه به این مثال ها نگاه کنین، متوجه میشین که فقط فعلا یا در آینده نزدیک غیر ممکنن، ولی قرن ها یا میلیونها سال بعد چی؟ . . .

    شاید این موارد برای به وقوع پیوستن فقط احتیاج به علوم مهندسی پیچیده باشن. به نظر شما ممکنه این غیر ممکن ها یه روزی همه ی قوانین شناخته شده ی طبیعت رو ببرن زیر سوال؟!!. . . بزاری یه چیزی بگم که قضیه روشن بشه! لرد کلوین، فیزیکدانی که مطمئنا همتون میشناسین، صراحتا گفته بوده که: وجود وسیله نقلیه هوابرد غیر ممکن است! یا اینکه گفته: اشعه ایکس هیچ کاربردی نداره!!=))

    ولی امروزه فیزیکدان ها به این نتیجه ی تکان دهنده رسیدن که:" هر چیزی امکان وقوع دارد!!! "

    بعضی علما ( از جمله خودم!!) غیر ممکن ها رو توی سه طبقه دسته بندی کردن:

    طبقه اول: غیر ممکن هایی که طی چند دهه ی آینده "ممکن" میشن!!indecision

    طبقه دوم: غیر ممکن هایی که قرنها، میلیونها یا حتی بیشتر برای "ممکن" شدن، زمان لازم دارن!mail

    طبقه سوم: غیر ممکن هایی هستن که بنیان قوانین شناخته شده ی فیزیک رو نابود میکنن!angry

    (میخوام برم نهار بخورم، برمیگردم ادامه میدم!)

    #7328
    jamal
    کاربر

    (ادامه ی غیر ممکن ها!)

    غیر ممکن های طبقه اول، در آینده ای نزدیک با کمک قوانین شناخته شده، امکان پذیرند و فقط به مهندسی پیچیده تری نیاز دارن! این طبقه شامل نامرئی شدن، تله پاتی، تله پورت، میدانهای نیرو، سفر بین ستاره ای، موتورهای ضد ماده و . . . میشه! . . . مثلا خود من معتقد بودم که نامرئی شدن غیر ممکنه، تا اینکه چند وقت پیش (حدودا دو سال پیش اگه اشتباه نکنم) محققین دانشگاه دوک ( تو کارولینای شمالی) نشون دادن که یه "فراماده" میتونه شیئ درون خودشونامرئی کنه! اونا با قرار دادن ناخالصی های ریز درون مواد تونستن اشعه ها رو به روش جدیدی خم کنن و توشون شکست بوجود بیارن!! و این یه پیشرفت بزرگه، چون برای اولین بار تونستیم توی نور مرئی به صورت انفعالی شکست ایجاد کنیم، و مسلما توی چند دهه آینده میشه شیئ روبه طور کامل نامرئی کرد یا حداقل به صورت یه نور رنگی نشون داد!!. . .  موضوع دیگه تله پاتی هست! فیزیکدانها عقیده داشتن که خوندن ذهن دیگران اصلا امکان نداره ( لازم به ذکره که ذهن خوانی و تله پاتی دقیقا یک چیز نیستن و یه فرقایی با هم دارن)، ولی در طی سال گذشته، فناوری MRI به قدری دقیق و حساس شده که میتونه فعالیت های مغز رو با درصد ناچیزی از خطا ثبت کنه (مثل دستگاه دروغ سنج!!) در چند دهه آینده این امکان فراهم میشه که بتونیم فرهنگ لغتی از اندیشه ها تهیه کنیم و اون رو به ذهن افراد مختلف القا کنیم!!. . . . . تله پورت یا جابجایی ناگهانی (تبدیل فرضی ماده به انرژی و ارسال اون به مقصد و تبدیل مجدد اون به ماده!) غیر ممکن به نظر میرسه، اما شاید تعجب کنین اگه بهتون بگم که همین الان که دارین این مطلب رو میخونین، فیزیکدانها مرتبا (واسه سرگرمی!!) اتم های منیزیم و برلیوم رو در مسافت های 1 کیلومتری جابجا میکنن( مکانیسم این قضیه رو اگه خواستین بعدا میگم!)

    غیر ممکن های طبقه دوم، غیر ممکن تر هستن! در واقع برای به وقوع پیوستن ،به هزاران یا حتی میلیونها سال زمان نیاز دارن! و به طور کلی نیازمند صرف انرژی زیادی هستن و هنوز کاملا درک نشدن! این طبقه شامل سفر در زمان، سفر سریع تر از نور و ورود به دنیای موازی هست. . . . استفن هاکینگ سالها تلاش کرد که اثبات کنه سفر در زمان غیر ممکنه، ولی بعد از چند سال آزگار!! مجبور شد اعتراف کنه که بعله. . . این قضیه شدنیه!! بررسی نظریه نسبیت انیشتین نشون میده که اگه بتونیم انرژی زیادی رو متراکم کنیم، راستی راستی میتونیم یه حفره تو زمان ایجاد کنیم که گذشته رو به حال وصل کنه!!mail . . . (راجع به این قضیه بعدا اگه خواستین مفصلا صحبت میکنیم!)

    غیر ممکن های طبقه سوم، حقیقتا فیزیک شناخته شده ی امروزی رو نابود میکنن!!!. . . اونا یا هرگز عملی نیستن، یا ما رو به سمت قوانین جدید فیزیکی هدایت میکنن( که حتی فکر کردن به این قوانین، مو رو به تن آدم سیخ میکنه!!) توی این مجموعه، "ماشین با حرکت دائمی" و " علم غیب" قرار میگیره!. . . منظور از علم غیب، پیش بینی کردن آینده هست و وقوعش، قانون علیت رو نابود میکنه!! در ضمن تحقق علم غیب، وقوع نظریه سفر در زمان و دنیای موازی رو هم نابود میکنه! یعنی اگه بتونی آینده رو پیش بینی کنی ، به علت نابود شدن تقدم علت و معلول، ورود به دنیای موازی دگه معنایی نخواهد داشت!!mail . اثبات وجود علم غیب، چیز خطرناکیه، چون بنیان علم فیزیک رو از بین میبره!!!angry. . . ( ماشین با حرکت دائمی، ربطی به بحث ما نداره، اما اگه علاقه مندین، بگین تا راجع به اون هم توضیح بدم!)

    جوهره ی طبقه اول و دوم با مکانیک کوانتومی و نظریه نسبیت عمومی ، سازگاره، ولی طبقه ی سوم نه!. . . آیا ممکنه بگیم شاید خود قوانین فیزیک هنوز کامل نیستن؟ . . . . . در هر حال باید ذهنمون به روی طبقه اول و دوم باز باشه.( هر چند تصور طبقه سوم خیلی مرموز و لذت بخشه. . . . . .)

    ببخشید خیلی حرف زدم. . . . منتظر سوالات ،پیشنهادات و انتقادات شما دوستان هستمsmiley.

     

    #7329
    jamal
    کاربر

    درود بر شما!

    از همه دوستان عذر میخوام که یه مدت بود مفقود شده بودم. . . گرفتاری علوم پایه از یه طرف، عشق و حال بعد از علوم پایه از طرف دیگه باعث شد یادم بره که یه بحث نیمه تموم اینجا داریم. . . امروز یهویی! یادم اومد. . . از دوست عزیز، عاطفه خانم هم معذرت میخوام که سوالش تا حالا بی جواب مونده بود. . . خلاصه شرمنده دیگه. . .

    پروژه فیلادلفیا (پروژه رنگین کمان) و مطالبی که عموما راجع بهش میشنویم، بسیار عجیب، مرموز، اغراق آمیز،گنگ، مبهم و در عین حال شدیدا مغرضانه هست. من خودم اولین بار حدود یک سال پیش بود که در موردش یه چیزایی شنیدم و خیلی کنجکاو شدم که بفهمم دقیقا قضیه چیه. . . خیلی راجع بهش تحقیق کردم. . . آخرش فهمیدم  قضیه خیلی با اون چیزی که اولش شنیدم فرق داره. . . الان هم تا دلتون بخواد در موردش میتونم بنویسم، ولی مشکل اینجاست که چارت اگه خیلی طولانی بشه، کامی( منظورم کامپیوتره!) هنگ میکنه و از طرف دیگه خوندنش کسل کننده میشه. واسه همین یه پیشنهاد دارم

    برید توی گوگل و عبارت "پروژه فیلادلفیا" رو سرچ کنین و مطالب مقدماتی شو بخونین( که البته شدیدا تحریف شده هست)، بعدش بیاین اینجا که ابهاماتش رو برطرف کنیم . یک دنا مطلب داره این قضیه. . . کار یه صفحه دو صفحه نیس. . .  

    منتظرم……………………..

    #7330
    aminima
    مشارکت کننده

    خب یه تاپیک باز کن براش و اختصاصی روش صحبت کنیم.

    #7331
    jamal
    کاربر

    امین جون اینجوری مطالب پراکنده میشه آخه. . . . نمیدونم….. … اصلا بی خیال……. همین جا مطلب رو مینویسم به صورت خلاصه. .. . .. به زودی. . . الان میخوام برم نهار بخورم.

    #7332
    jamal
    کاربر

    درود!

    پروژه فیلادلفیا یا پروژه رنگین کمان، یکی از پروژه های سری آمریکا بود که در سال 1943 به منظور ورود به دنیای موازی انجام شد. این پروژه به یک فاجعه ختم شد و به مرور رنگ سیاسی به خودش گرفت.(و قابل ذکره که هر مساله ای که سیاست توش نفوذ کنه دیگه هرگز جزئیاتش قابل اعتماد و استناد نیست). . . .

    این پروژه با پروژه ای به پروژه ای به اسم مونتاک، که در سال 1983 ، یعنی چهل سال بعد انجام شد پیوند خورد ، و این پیوند مشکوک و شبهه برانگیز، باعث مرموز تر شدن این قضیه شد

    داستان از اونجا شروع شد که در اوایل جنگ جهانی دوم ، نیروی دریایی آمریکا یه سری آزمایشات با هدف نامریی کردن وسایل نقلیه هوابرد و دریابرد رو شروع کرد. . .  میخواستن کاری کنن که کشتی ها و هواپیما ها قابل ردیابی نباشن.(از نظر تئوریک ، برای این کار باید جرم شیئ به طور کامل وارد زمان-مکان دیگه ای بشه)

    قسمت عمده این آزمایشات با کمک دستگاه های پیشرفته ای که "نیکلاس تسلا" طراحی کرده بود انجام میشد. . . خلاصه سرتون رو درد نیارم، یهویی تصمیم گرفتن که بدون اطلاع قبلی ،یه کشتی رو با همه ی خدمه مورد آزمایش قرار بدن. . . . به محض شروع آزمایش کشتی و همه افراد داخلش به مدت 4 ساعت ناپدید شدن. لحظه ظاهر شدن کشتی، لحظه ی عجیبی بوده. . . خدمه کشتی به طرق مختلف در حال مرگ بودن. . آتش سوزی، حمله قلبی . . . بعضی هاشون به طرز فجیعی دیوونه شده بودن. . .

    توی این 4 ساعت، کشتی به 40 سال بعد رفته بوده. . . به زمان انجام پروژه مونتاک. به نظر میاد این دو پروژه ، ورودی و خروجی یک تونل زمان بودن

    ( فعلا همین قدر بسه. . . به نتیجه که رسیدیم، ادامه ش رو میگم)

    #7333
    emerson
    کاربر

    بسیار جالب بود! میشه سریالیش نکنید و بقیشو بگید؟! من یکی که خیلی این بحث رو دوست دارم چون قبلا هم درباره دنیای موازی و این حرفا یه چیزایی خوندم و دیدم! خیلی کنجکاو و علاقه مند به ادامه این بحث این تاپیک هستم! لطفا بیش از این ما رو منتظر نذارید و از اطلاعات خودتون ما رو مستفیض کنید…

    با تشکر

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 66)
  • شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.