پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 711)
  • نویسنده
    نوشته‌ها
  • در پاسخ به: چجوری باید نفس کشید؟ #7216
    elhami
    کاربر

    چه جالب!

    خانم دکتر عزیز ممنون از اطلاعات مفیدت!smiley

    در پاسخ به: یک آزمایش ذهنی جالب #8027
    elhami
    کاربر

    من عدد 7 رو انتخاب کردم ولی نه به این دلیل که اولین عددی بود که به ذهنم رسید! آخه من همیشه این عددو انتخاب میکنم چون این عددو دوست دارم!laugh

    در پاسخ به: آماده تجربه توهم هستید؟! #8018
    elhami
    کاربر

    بله، واقعا جالب بود!smiley

    در پاسخ به: NLP #5420
    elhami
    کاربر

    چه جالب!

    همین الانش کلی مثال از آدما تو ذهنم اومد! واقعا جالب و کاربردیه!

    خیلی خیلی ممنونsmiley

    در پاسخ به: خلسه #6320
    elhami
    کاربر

    ضمن تشکر از زحمتی که میکشید و این مطالبو مینویسید یه خواهش :

    میشه تاثیر رنگای مختلفو تو ایجاد خلسه منفی یا مثبت بگید! frown

    در پاسخ به: hypnotism #5996
    elhami
    کاربر

    چه قدر سخته فهمیدن و دقت کردن به این چیزا!

    ممنون از هشداراتون!smiley

    در پاسخ به: مشاعره #5730
    elhami
    کاربر

    مرهم نمی نهی به جراحت نمک مپاش        نوشم نمی دهی به دلم نیشتر مزن…

    در پاسخ به: ♦تک بیتی و دو بیتی های . . . . #7558
    elhami
    کاربر

    صورت نبست در دل ما کینه کسی                                 آینه هرچه دید فراموش می کند…

    در پاسخ به: عاشقانه ها!!!! #7962
    elhami
    کاربر

    شاعر و فرشته ای با هم دوست شدند.

    فرشته پری به شاعر داد و شاعر ، شعری به فرشته.

    شاعر پر فرشته را لای دفتر شعرش گذاشت و شعرهایش بوی آسمان گرفت

    و فرشته شعر شاعر را زمزمه کرد و دهانش مزه عشق گرفت.

    خدا گفت : دیگر تمام شد.

    دیگر زندگی برای هر دوتان دشوار می شود.

    زیرا شاعری که بوی آسمان را بشنود، زمین برایش کوچک است

    و فرشته ای که مزه عشق را بچشد، آسمان برایش تنگ…

     

    elhami
    کاربر

    درسته، حق با شماست! من تا حالا فکر میکردم تاکی کاردی داره غافل از اینکه ضربانش 80 تاست و تو رنج نرماله! شاید بشه این اتفاقو به عنوان بزرگترین سوتی زندگی من تو اون تاپیک سوتی های زندگی نوشت!smileylaugh

    اما به هر حال بازم همون دهیدراسیون میتونه فعالیت رنین رو بالا ببره، هرچند آریتمی فعلا فقط با هایپرکلسمی توجیه پذیره!

    البته احتمال کنسر هم همونطور که دکتر باقری گفتن مطرحه به خصوص اینکه GU تو یه مرد جوان داریم می بینیم و حتی اگه کنسر باشه و هایپرکلسمی یه جورایی ناشی از متاستاز بازم فعلا همون گزینه D درست تره!

    اکی، رضایت دادم، گزینه ی D درسته! laugh

    elhami
    کاربر

    سلام به همگی

    من با نظراتتون موافقم و فکر میکنم گزینه ی D گزینه ی درستی میتونه باشه ولی گزینه ی انتخابی خودم رو هنوزنمیتونم کنار بذارم!

    خب تو یه بیماری مثل کرون، ما درد شکم و OB رو داریم، ممکنه کرون معده رو هم درگیر کرده باشه و GU هم به دنبالش داشته باشیم، ، یبوست هم در همراهی با کرون اون هم از یک هفته پیش خیلی دور از ذهن نیست هرچند که شایع ترین علامتش اسهاله!

    و اما GU میتونه با GIB یا استفراغ همراه باشه که هردو این علائم سبب کاهش حجم شده و دهیدراسیون ناشی از اونها میتونه تاکی کاردی ( فکر کنم تاکی کاردی بطنی!) یا هایپوتانسیون ارتواستاتیک ایجاد کنه و در نهایت سبب افزایش فعالیت رنین بشه!

    در پاسخ به: خانمهاواقایون دکتر چه قدر از انیشتین میدونن؟ #7349
    elhami
    کاربر

    منم با حرفای دکتر  امین موافقم! منطقی تر به نظر میاد! frown

    در پاسخ به: عاشقانه ها!!!! #7955
    elhami
    کاربر

    نشان لیاقت عشق

    فرمانروایی که می کوشید تا مرزهای جنوبی کشورش را گسترش دهد، با مقاومتهای سرداری محلی مواجه شد و مزاحمتهای سردار به حدی رسید که خشم فرمانروا را برانگیخت و بنابراین او تعداد زیادی سرباز را مامور دستگیری سردار کرد. عاقبت سردار و همسرش به اسارت نیروهای فرمانروا درآمدند و برای محاکمه و مجازات با پایتخت فرستاده شدند.

    فرمانروا با دیدن قیافه سردار جنگاور تحت تاثیر قرار گرفت و از او پرسید: ای سردار، اگر من از گناهت بگذرم و آزادت کنم، چه می کنی؟

    سردار پاسخ داد: ای فرمانروا، اگر از من بگذری به وطنم باز خواهم گشت و تا آخر عمر فرمانبردار تو خواهم بود.

    فرمانروا پرسید: و اگر از جان همسرت در گذرم، آنگاه چه خواهی کرد؟

    سردار گفت: آنوقت جانم را فدایت خواهم کرد!

    فرمانروا از پاسخی که شنید آنچنان تکان خورد که نه تنها سردار و همسرش را بخشید بلکه او را به عنوان استاندار سرزمین جنوبی انتخاب کرد.

    سردار هنگام بازگشت از همسرش پرسید: آیا دیدی سرسرای کاخ فرمانروا چقدر زیبا بود؟ دقت کردی صندلی فرمانروا از طلای ناب ساخته شده بود؟

    همسر سردار گفت: راستش را بخواهی، من به هیچ چیزی توجه نکردم. سردار با تعجب پرسید: پس حواست کجا بود؟

    همسرش در حالی که به چشمان سردار نگاه می کرد به او گفت: تمام حواسم به تو بود. به چهره مردی نگاه می کردم که گفت حاضر است به خاطر من جانش را فدا کند

    در پاسخ به: عاشقانه ها!!!! #7954
    elhami
    کاربر

    و اما عشق….

    عشق همان گونه که شما را می پروراند شاخ و برگتان را هرس می کند

    همان گونه که از قامتتان بالا می رود و نازکترین شاخه هایتان را که در آفتاب می لرزند نوازش می دهد به زمین فرو می رود و ریشه هایتان را که به خاک چسبیده اند می لرزاند…

    عشق شما را همچون خوشه های گندم برای خود دسته می کند

    می کوبدتان تا برهنه تان کند سپس غربالتان می کند تا از کاه جدایتان کند

    آسیابتان می کند تا سفید شوید

    ورزتان می دهد تا نرم شوید

    آنگاه شما را به آتش مقدس خود می سپارد تا برای ضیافت مقدس خداوند نانی مقدس شوید… 

    elhami
    کاربر

    به نظرم گزینه ی G درسته ولی از اونجایی که هنوز مطمئن نیستم چراشو الان نمیگم!smiley

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 711)