2- رفتن به سمت یک چیز یا اجتناب کردن از آن: حالا این یعنی چی؟ آدمها رفتارهاشون همیشه فقط به دو دلیله و لا غیر یا کسب لذت یا دوری از اذیت و ناراحتی! افراد به هر دو دلیل کارهاشونو انجام میدن ولی خب یک نوع تفکر غالب تره، بر فرض ببینید یه نفر میخواد یه ماشین بخره ممکنه چجوری بگه؟ میتونه بگه یه ماشین میخوام کم خراب بشه و یا مثلا مصرفش کم باشه این یعنی چی یعنی دوری از ناراحتی و ضرر ، یا میتونه بگه یه ماشین میخوام نرم و آروم باشه ، این یعنی چی ؟ یعنی کسب لذت و راحتی؟ کمی فکر کنید به حرف زدن مردم کاملا درک میتونید این الگوشون چجوریه ، به دنبال کسب سود هستند و یا دوری از ضرر؟

4- افراد تشابه گرا یا تفاوت گرا: این مورد رو هم زیاد در جامعه میشه دید. افراد تشابه گرا بیشتر تشابه رو میبینند و کمتر به تفاوت ها دقت میکنند و افراد تفاوت گرا بیشتر تفاوت ها را میبینند و اصلا کلا تشابهی رو درک نمیکنن این افراد یکم تو روابط مشکل دارن چون یه جور ساز مخالف هستن و همیشه تفاوت و نقاط خاص را میبینن که دیگران عموما نمیبینن، این افراد طبعی شاعرانه ندارن و حتی وقتی شاد هستن خودشون با به یاد آوردن عدم تشابه و تفاوتها اوقات خودشون رو تلخ میکنن اما در کل آدمهایی بدی نیستن فقط به درد موقعیت های خاصی میخورن! برای تشخیص این مورد در یک فرد میتونید ازش بپرسید که بر فرض دو موقعیت چه ارتباطی با هم دارن و در این زمان فرد خودشو نشون میده و میتونید تشخیص بدید الگوی ذهنیش چیه…