پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نوشته‌ها
-
اتفاقا منم اونجا پیش خودم فکر کردم شاید هدف سیاست گذارا هم همینه.و فکرم رو به مسئول اونجا گفتم.
اونم گفت حالا فکر کردی اگه ازدواج کنن دیگه رابطه جنسی کنترل نشده رو ترک میکنن؟
وقتی بیشتر فکر کردم دیدم خوب اینم حرفیه…
منم با نظر دوستان موافقم.دکتر امین خیلی زیبا نوشتی.
وای که چه میکند تجربه
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد
درین بازار عطاران مرو هرسو چو بیکاران
به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
نه هر کلکی شکر دارد نه هر زیری زبر دارد
نه هر چشمی نظر دارد نه هر بحری گوهر دارد…
استااااااااااااااااااااااااد.
به نظر من هرجوری که باشه بازم استاده.استاد خوب!استاد بد!!!یا به عبارتی خوب ها…
بدها…
به کلمه استاد, خوب دقت کنید.اونایی که شما میگید به نظر نمیرسه درباره استاد!باشه.
امام علی فرموده آن کس که به من حرفی بیاموزد حقا که مرا بنده خویش ساخته است.
به نظر من یا کلمه بد!رو از عنوان تاپیک عوض کنید(و یه کم انعطاف پذیر تر باشید
) یا کلمه استاد رو تغییر بدید
و راحت تر باشید.متاسفانه من هنوز به اون درجه از آگاهی و تقوا نرسیدم که بتونم به این راحتی نظر بدم یاکسی رو امر یا نهی کنم.دیگران ولی… خودشون رو بهتر از هر کسی می شناسن.
ولی نظر شخصی من اینه که تو جامعه ای که اکثر عمکرد ها نشات گرفته ازآگاهیه و هرکسی با اطلاعات نسبی _که امروزه راحت تر از همیشه در دسترسه_ راهشو انتخاب کرده دیگه جای حرف نیس..
هر شخص که نماینده 1تفکر یا ذهنیته فقط با اعمالش می تونه نماینده برحقی برا اون تفکر ذهنیت و در نهایت گروه عقیده و…باشه.دیگه کار از حرف گذشته,گوش همه از حرف پره…1زمانی بود که مردم نا آگاهی در پی حقایق پنهانی تشنه شنیدن بودن و امروز اگر تشنه شنیدنی بود و نا آگاه به حقیقتی گفتن وظیفه میشه واگه نبود…
من شدیدا به این معتقدم…اگه به درجه ای برسی که نگا ه ها ناخواسته به سمتت جلب شه
و الگو بشی وظیفه ت خیلی سنگینه!برا اینکه نماینده خوبی باشی یا باید اون قد بزرگ شی که الگوی درستی شی یا اگه نشد بزرگ شی باید خودت نباشی ولی الگوی درستی باشی.دکتر شریفی درسته که ما باید هم زمان تشخیص های زیادی مد نظرمون باشه و هیچ تشخیصی رو میس نکنیم.ولی چرا باید درد شکم و تنگی نفس رو از تاخیر منس جدا کنیم وقتی هم زمانیشون داره تند تند به ما چشمک میزنه؟
مشکل قلبی که باعث استرس اولسر شده!!!به نظر شما این تشخیص تو پله های اول قرار میگیره؟
مشکل پپتیک؟باید لا اقل شرح حال یه درد قبلی باشه…
تنگی نفس + درد شکم معمولا مواقعی بوجود میاد که درد شکم همراه با آسیت باشه که مریض دچار ارتو پنه ست معمولا.
به نظر من این مریض خودش بیان میکنه تنگی نفس داره و تو معاینه ریه نباید مشکلی وجود داشته باشه.
لطفا V/s و یه FHوDH وPMH از مریض بگید.
خوب ظاهرا دیگه کسی نظری نداره؟
بعد از بستری برا مریض فولی کاتتر تعبیه شد که Out putش نرمال بود.الیگوری (-),رنگ ادرار هم نرمال.
ABGگرفته شد که اسیدوز متابولیک داشت.بیکربنات 18 بود.آزمایشات CBC,BUN,CR,NA,K,ESR,CRP,جمع آوری ادرار 24ساعته و سونو گرافی درخواست شد.
CBCجز لوکوسیتوز مختصر و PLT:460000 مورد غیر طبیعی نداشت.NA/kنرمال بود.BUN/CRنسبت به آزمایش قبل تفاوت چندانی نداشت.
ESR:50,CRP:+1 .سونوگرافی شکم و لگن نرمال بود.کلیه ها هم سایز طبیعی داشت .
توی ادرار 24 ساعته هم pro 1700 بود.براساس Mg/Kg .و حد طبیعی ش هم 600_1500 بود.
حالا اتیولوژی به نظرتون تو چه فیلدیه؟
چه کارای دیگه ای برا تشخیص و درمان به ذهنتون میرسه؟
طرف خودش عاقل باشه یعنی چی؟
مگه از ظاهر یه بیمار معتاد میشه فهمید اعتیاد داره؟اون بدبختی که با شور و شوق میخواد تشکیل خانواده بده چه میدونه طرفش چه کاره ست؟
اونم امروزه که دیگه به راحتی نمیشه درباره گذشته کسی و حتی حالش اطلاعاتی به دست آورد.مردم همه با هم غریبه ن.همسایه ها و فامیل از حال هم بیخبرن.و اوناییم که چیزی بدونن بروز نمیدن.
تازه همون اول آشنایی هیچ کی روش نمیشه بگه عزیزم من به تو اعتماد دارم ولی بیا یه تست ایدز و کراکم بده.اونم تو مرکز نیروی انتظامی!حس بدی تو طرف بوجود نمیاد؟ولی اگه روتین بود خیلی مشکلات حل نمیشد؟1 عامل بازدارنده نبود؟
اخلاق پزشکی در چنین مواردی میگه پزشک باید دو طرف رو بخواد و در حضور هردو به ایدز آقا یا خانم اشاره کنه و هردو نفرو توجیه کنه.فقط فرد مبتلا و اونی که قراره این وسط متضرر بشه و نه هیچ کس دیگه.
کار مدیر اون پایگاه از لحاظ اخلاق پزشکی غلط بوده.چون پای دو خانواده و به دنبالش 2طایفه رو کشیده وسط.اینجوری اعتماد از کل جامعه سلب میشه.شاید اونی که برا ازدواج این آقا پیشقدم شده اصلا از بیماریش اطلاع نداشته و قصدش واقعا خیر بوده.این براش تجربه بدی میشه.ضمن اینکه هرکی این داستان رو بشنوه به کل مردم بدبین میشه و اینا دامن همه جامعه رو میگیره.
ولی این مدیرم برا این کارش دلیل داشت چون تو شرایط حال حاضر کشور ما اصلا امکان پیاده کردن دستورالعملهای اخلاقی نیست.
کافیه دو طرف رو بخوای و موضوع رو بگی.فرد مبتلا غیر ممکنه که برا خودت یا خانواده ت مشکلی ایجاد نکنه.
امروز که مرکز مشاوره بیماریهای رفتاری بودیم 1 آقای مبتلا اومد که روز قبلش با پزشک مرکز رو مقدار متادون درگیر شده بود.امروزم بعد از کلی بد وبیراه گفتن به همه پرسنل گفت فکر کردید برا من کاری داره که 1سرنگ از خونم بیارم بیمارتون کنم!!گفت من که از هیچکی ترسی ندارم.زندگیمم نابود شده.دوس دارم ببینم اگه شمام این حسو تجربه کنید چه حالی میشید؟؟!
واقعا براش متاثر شدم…
برگه جواب آزمایش مریضای مثبت رو که میدیدیم واقعا ناراحت کننده بود.همسر فرد مبتلا,فرزند مادر مبتلا,…اینم نتیجه قوانین جامعه ما!!!
ولی به نظر من 1بیمار ایدزی هر جورآدمی که میخواد باشه.حق داره برا آینده ش اگرچه کوتاه تصمیم بگیره و برنامه ریزی کنه.ولی نه با 1فرد سالم.با یکی مثل خودش.کاش تو این مراکز امکان آشنایی بیماران باهم وجود داشت…
ولی به نظرتون 1بیمار ایدزی حاضره با یکی مثل خودش با چنین گذشته ای ازدواج کنه؟
عجب!!!منم امیدوارم هیچ دانشجوی پزشکی بعد از اتمام دانشجویی و ورود به بازار کار نظرات و ایده ال هاش عوض نشه.
انگیزه های انسانی و اخلاقی همه تون رو بدجوری تحسین میکنم
با ورود این نسل از دانشجوهای پزشکی به عرصه کار و تلاش مطمئنا تحولی شگرف را در جامعه شاهد خواهیم بود.به امید آن روز
اشعه CXRاگرچه نسبت به خیلی گرافی ها و پرتو تابی های دیگه کمتره ولی باید 1 اندیکاسیون درست و حسابی داشته باشه تو بارداری.
نمیشه که به صرف خطر پایین به هرکسی اشعه داد؟همینه که کنسر تو جوونا انقد زیاد شده.تو بگو حتی زیر1راد اشعه ,وقتی نه به تشخیص و نه به درمان کمک نمیکنه فایده ش چیه؟نه دنیویه نه اخروی.
من بجز مول به EPهم فکر کردم و به میوم و meig,s syndrom و fitz hugh….
ep با توجه به سقط های زیاد محتمله و همچنین میوم.ولی خوب epمعمولا وقتی جایی رو پرفوره کنه درد ایجاد میکنه و اون موقع مایع آزاد هم وجود داره.ولی خوب از همون اول هم درد مختصر ممکنه بده.
تازه قاضيه گفته:به موجب اصل نميدونم چندم قانون اساسي هركس به هر صورت و تحت هر شرايطي آرامش و آسايش شهروندي را سلب كند مجرم محسوب شده و پيگرد قانوني دارد!!!
به نظر من مشكلات مطرح شده مختص قشر پزشك يا حتي تحصيل كرده نيست.امروزه به علت گذر جامعه ما از سنتي به مدرن اين مشكلات هم اجتناب ناپذيره.جوون جامعه ما نه سنتيه كامله و نه هنوز مدرن شده كاملا.
جووني كه ديگه مايل نيست سنتي ازدواج كنه و درنتيجه پررنگ ترين معيار برا انتخاب همسرش عشقه…اونم عشقي كه هيچ كس تعريف درستي ازون بش ارائه نداده,,وقتي وارد زندگي ميشه و عشقي كه شايد عشق واقعيم نبوده كم رنگ ميشه با دنيايي از تفاوت ها رو به رو ميشه كه واقعا نميشه ازشون گذشت.اختلاف طبقاتي,فرهنگي,خانوادگي,…,…,,,,,
اينجاست كه ديگه ازون عشقي كه روزي بخاطرش ازخودگذشتگي ميكرد هيچي نميمونه.گاها طرف متوجه ميشه كه اونچيزي كه عشق ميناميده جز احساس زودگذر جووني نبوده.
و از طرفي انتظارات همه از زندگي بالا رفته و نه ميتونن و نه ميخوان كه اين انتظارات رو كم كنن…و حتي اگه 1مواقعي كوتاه بيان چون مشكل اصلي حل نشده انقدر اين مسائل روي هم تلنبار ميشن كه ديگه برطرف كردنشون واقعا مشكله.اونم آدم الان.اوني كه انقد روش تو رو همسرش باز شده كه حتي اگه بخوادم ديگه نميتونه از صفر شروع كنه…
