پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشتهها
-
avin314
کاربرفيلمThe Boy in Striped Pajamas واقعا تاثير گذاره.تا روزها بعد از ديدنش بش فكر ميكردم…
avin314
کاربربچه ها به نظر منم خيلي خوبه كه در مورد فيلماي مشتركي كه ديديم بحث كنيم.اول مشخص كنيم 1فيلم رو كه تو 1مدتي همه بريم گير بياريم و ببينيم.بعد در موردش نظر بديم.
مثل كتاباي خوب كه قراره اين ايده اجرا شه تو سايت.
واقعا جاي همچين اقداماتي تو سايت خالي بود.عاليه اين ايده.
خوب كي اولين پيشنهادو ميده؟
avin314
کاربرمن كه شخصا دوست ندارم اين CASE بسيار آموزشي رو بي جواب رها كنم.هرچقد صبر كردم تا بچه ها جواب سوالاتم رو بدن ديدم ن………………..ه خير.همه جا سوت و كوره.زهي خيال باطل…
پس خودم با خودم ادامه ميدم.لا اقل بخونيدش تا بي نصيب نمونيد!
وقتي آزمايش هاي تكميلي برا بيمار انجام شد-كه چند روزي طول كشيد- (كه هيچ كدومتون علاقه اي به دونستن جوابشون نشون نداديد؟؟!!)برا بيمار شالدون تعبيه شد و تحت دياليز قرار گرفت…3بار در هفته.
بعد از نوبت دوم دياليز(4روز بعد از بستري بيمار) بيمار دچار خونريزي از لثه شد كه هيچ جوري كنترل نميشد.
روز قبل از اين اتفاق(يعني 3روز بعد از بستري اون خانم) برادر بيمار با ادم 2+اندام هاي تحتاني در همين مركز بستري شد!!!
هنوزم دلتون نمي خواد ادامه شو بدونيد؟؟هيچ سوالي براتون پيش نيومد؟؟؟
avin314
کاربرخانم ها و آقايون دكتر عزيز…بعدنا هم مريضاتون رو همينطوري بدون تشخيص و درمان به امان خدا ول ميكنيد؟؟؟!!!
اين چهارمين CASE ه كه همين طور نيمه كاره رها كرديم…آخه چرا؟
انتظار من اين بود كه تا آخرش پيش بريم.ولي متاسفانه…
خوب اگه 1چيزايي رو بلد نيستيم چه خوبه كه بريم كتاب باز كنيم.مطمئنا ضرر نمي كنيم.اكثر بچه ها هنوز اينترن نشدن اگه اين موارد رو خوب پيگيري كنن تو اينترني خيلي مشكلاتشون حل ميشه.افسوس كه انگيزه ها ظاهرا خيلي كمه!!!!!!!!!!!!!
avin314
کاربرديس منوره اش اوايل منسه يا اواخرش؟هميشه ديس منوره داشته يا جديدا شروع شده؟بسيار مهمه برا تشخيص…
avin314
کاربربا فرهنگ یعنی چی ..؟!
برگرفته از وبلاگ http://sfams.persianblog.ir
فردی که می آید و وقتی ازش می پرسی مشکلتون چیه نمی گوید تو دکتری من بگم ؟ یا بگه اگه می دونستم مشکلم چیه که نمی اومدم پیش تو !!
افرادی که یک نفر یک نفر بیان داخل مطب و چهار تا چهارتا نپرن تو مطب و مشغول تماشای بنده حین مریض دیدن نشوند اون هم طوری نگاه کنند که انگار دارن فیلم جنایی می بینند و منتظر نتیجه نهایی و کشف نهایی شما شوند و تازه وسط طبابت شما هم اظهار نظر کنند به طرف که فلان چیز رو بخور و فلان کار رو بکن !
افرادی که به شما نگویند آی دکتر یا سارا !و بفهمند که ترکیبی به نام خانم دکتر هم در زبان شیرین پارسی وجود دارد .
کسی که بیاد بگه می خواد ببینه ایا بچه اش که سرما خورده نیاز به انتی بیوتیک داره یا نه ؟
فردی که گیر نده که برای اسهال بچه اش یه سوزن یک و دویست بنویسی !!
فردی که به بچه اش که اسهال داره او آر اس بده !و تا شما اسمش را ببرید نگوید اوه اوه از اون پودرا ننویس که نمی خوره !!
فردی که سیستم ارجاع را درک کند و سریش نشود که مهر بزنید بچه ام سرما خورده می خوام ببرمش متخصص . !!
فردی که نگوید مگر مهر هم ویزیت می خواهد . ؟
فردی که فکر نکند شما آنجا نشسته اید که فقط مهر کنید و وظیفه تان است که مهر کنید حالا کله سحر است یا نصفه شب ، بعد از نصفه شب ، پاسی از شب ، سر ظهر است اینها حالیشان نیست …. مهر می خواهند مممممممممممممممممهر !!
فردی که اصرار نکند برای کسی که فشار خون هیچده دارد سرم بنویسید .
فردی که به درمانگاه یه وجبی شما نگوید بیمارستان که فقط سه تا تخت در اورژانسش دارد اما دارد کل بیماران اورژانسی منطقه را پوشش می دهد چون مردم فکر می کنند اونجا بیمارستان ده هزار تخت خوابیه و شما هم اتند اورژانس که بیست و چهار ساعت اماده باشین که مریضای اونا را خوب کنین !!!
فردی که وقتی می گویید نفس بکش شعورش بکشد که سرش را بگیرد طرف دیگر و با آن دهان بد بویش یا اصلا فرض محال هم خوش بویش توی صورت شما ها نکند به گونه ای که شما متوجه شوید ناهار و شام و صبحانه چی خورده است .!
فردی که وقتی دارید گلویش را معاینه می کنید و می گویید بگوید آ …. فکر نکند که سخت ترین کار دنیا را ازش خواسته اید و به جای بستن دهانش و اق و اوق و استفراغ و سرفه توی صورت شما یک آ ناقابل بگوید.
همراهی بیماری که بعد ویزیت مریضش نیاد بشینه و بگه کو فشاری از منم بگیر !! و درک کند که خانه بهداشت و بهورز منطقه شان را برای این گونه کارها گذاشته اند !
کسی که اینگونه نباشد که تاببیند شما دارید نوار قلب یک مریضی را نگاه می کنید و بفهمد که نوار قلب در مرکز شما با هزینه ناقابلی گرفته می شود یه هویی بگوید آه قلبم. کو یه نوار قلبی برای منم بنویس !!!و تا ننویسید شما را کچل بنماید .
کسی که با کل ایل و تبارش نیاید دکتر و از شما بخواهد حتی سالم ترین فرد فک و فامیل که دارد پشتک و وارو می زند را هم معاینه نمایید. از قدیم گفته اند مفت باشد کوفت باشد !
فردی که وقتی بهش میگی وضعت وخیمه و باید بری شهر بستری بشی نگه کو حالا فعلا شما یه سوزنی بده تا بعد ببینم چی می شه . به نظر شما دست بچه ای که لای چرخ گوشت رفته و چهار تا انگشتش قطع شده سوزنی دارد ایا که ما نمی دانیم !؟
از طرفی فردی که هیچ طوریش نیست سه پیچ شما نشود که مریضش را با آمبولانس اعزام نمایید . به عنوان مثال بیمار معتادی که به نظر خودش ترک کرده و علائم ترک درش ظاهر شده و امده و سریش شده که منو با امبولانس اعزام کن وگرنه من می رم خونه می شینم پای بساط دوباره معتاد می شم . حالا شما هر چی برای ایشون توضیح بدین که آمبولانس رو واسه چی گذاشتن اینجا !!!ایشان به تهدید کردن خودشان ادامه می دهند..!
فردی که فکر نکند یک و دویست و سفتریاکس!!!!!!! بر هر درد بی درمان دواست !
فردی که نیاید بگوید شست پایش از دیروز درد گرفته و حالا می خواد بره امارات!!!(ام ار آی ) و سه پیچ شود که یالا و بلا امارات از شست پایش بنویس !!حالا خر بیار و باقالی بار کن!!
خانم پنجاه ساله ای که نیایدبگوید یه دارو بده من دوباره مریض شم (قاعدگی ) !! وگرنه شوهرم می ره یه زن دیگه می گیره میگه تو پیر شدی !
آقای قل چماقی که وقتی می یاد تو مطب خودش حرف بزند و علائمش را بگوید نه اینکه زنش را بیاورد همراهش و زنش شروع کند به گفتن مشکلات اقای سبیل از بنا گوش در رفته انگاری که ایشان کودکی خرد هستند . و شما هر چی از ایشان سوال کنید لام تا کام حرف نزنند !! من نمی دانم اینها چرا فکر می کنند اگه حرف نزنند ما فکر می کنیم خیلی مریض هستند .
خانمی که نیاید بگوید دارو بده حامله بشم و وقتی شما بپرسی بچه نداری بگه چهار تا دختر دارم ولی بچه ندارم ! (منظورشان گل پسر است )
کسی که از همان ابتدا که می آید جواب سوال شما را درست بدهد و اعلام کند که حامله است نه اینکه وقتی شما کلی سوزن و دارو و اینا به ناف طرف بستی بگوید برای ویارمم یه دارو بنویس !!!
کسی که از اولی که می آید داخل مشکل اصلی اش را بگوید نه اینکه اخرین مشکلش را اول بگوید و شما را گیچ نماید .به عنوان مثال کسی که سوزش ادرار یا اسهال داره نیاد اول بگه سردرد دارم !!!
کسانی که فکر نکنند شما احیانا همراه درس پزشکی یک واحد جادوگری و دو سه واحد معجزه گری هم پاس کردید و یا استغفرالله پیامبری امامی هستید و هنوز دارو به اسفنگتر تحتانی مری شان نرسیده انتظار بهبودی داشته باشند !!!
کسی که درک کند شما پزشک یک درمانگاه کوچک در یک شهرستان کوچک هستید و داروهایی که در اختیار دارید محدود است و شما را با منبع پخش داروهای ایرانی وخارجی و چینی و جدید و قدیم و خلاصه ناصر خسرو و اینها اشتباه نگیرد !
کسی که درک کند که سوزن تب فعلا نداریم ما و تب بچش با دارو پایین می یاد !!
وارد بالین که بشید متاسفانه همه ش رو تجربه میکنید و جز اینا بسیاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااری موارد دیگه…
avin314
کاربرآهنگ دراز شب رنجوری مشتاق
با آن نتوان گفت که بیدار نباشد
ژوئن 13, 2011 در 7:39 ب.ظ در پاسخ به: اهدای جسد خودتون (دور از جان همگی) به منظور تشریح در دانشکده پزشکی #9137avin314
کاربرعاطفه جان این 1 بحث تخصصی رشته پزشکیه.با توجه به اینکه ما تو 7سال درسی که میخونیم اطلاعات بسیار زیادی از حیطه های مختلف رو باید تو مغزمون SAVE کنیم واقعا یادگیری بعضی چیزا برامون زایده و نیازیم بش نداریم.سالهاست که تو دانشکده های پزشکی این بحث هست که 1آناتومیست نیاز 1پزشک رو نمی دونه.و باید به دانشجویان رشته پزشکی 1 پزشک این درس رو آموزش بده.این حرف من نیست.تمام صاحب نظرا تو رشته پزشکی این نظر رو دارن.چون ما بعدها واحدهای زیادی تو جراحی ارتوپدی و…پاس میکنیم که این اطلاعات از زاویه دیگه ای تکرار میشه.ولی مسلما برا رشته هایی مثل شما و پرستاری و علوم آزمایشگاهی که آناتومی رو در حد محدود فرا میگیرید و یکی از مهم ترین درس هاتونم هست همون آناتومیست کفایت میکنه.البته شما هم حق دارید اینو بگید چون از دید خودتون به موضوع نگاه میکنید و از مشکلات بسیاری که بچه های پزشکی دارن آگاه نیستید.
ما قراره 1پزشک بالینی شیم.و نه 1آناتومیست,فیزیولوژیست و…ضمن اینکه در طولانی مدت فقط اطلاعات موردنیاز هر رشته ای تو ذهن می مونه و نه بیشتر.
ژوئن 13, 2011 در 5:53 ب.ظ در پاسخ به: اهدای جسد خودتون (دور از جان همگی) به منظور تشریح در دانشکده پزشکی #9135avin314
کاربرولی به نظر من با وجود جسد خیلی تصورات غلط و ابهامات بین دانشجوهای پزشکی برطرف میشه.که هیچ چیز دیگه ای جایگزین واقعیش نمیشه.ضمن اینکه برخورد دانشجوی پزشکی با 1 بدن واقعی در همون ترم های اول واقعا لازمه.اینکه شما این کارو ضروری نمی دونید علتش اینه که 1 آناتومیست این درسو تدریس کرده.اگه جراح و ارتوپدا از همون ترمای اول رو جسد به ما آموزش می دادن واقعا مفید تر بود.آخه آناتومیستا خیلی وارد جزئیات میشن و دانشجو سردرگم میشه.در صورتی که اگه 1 پزشک تدریس میکرد خیلی بهتر می دونست چه جوری آموزش بده تا بیشتر به درد دانشجوی پزشکی بخوره…
نظر من اینه که نفس کار درسته ولی آموزش و حاشیه ها غلطن.
avin314
کاربرمنم ضمن تاييد سخن دكتر سارا و دكتر شريفي كتاب آيين سخنوري ديل كارنگي رو هم پيشنهاد ميكنم.مطمئن باشيد هرگز از مطالعه شون ضرر نميكنيد.با بياني بسيار ساده و شيرين نوشته شدن.شايد خيلي از مطالبش رو بدونيم ولي تكرار دوباره شون بارها و بارها واقعا تاثير گذاره.
دكتر فرزانه با خوندن اين كتابا خيلي اشتباهاتي كه در ارتباطاتت انجام دادي برات روشن ميشه…
با آرزوي موفقيت در اين امر خطير…
avin314
کاربراشکال کار اینجا بود فکر میکردم قبل از ارسال باید کادر زرد رو ببینم!!
منم دقيقا همين فكرو مي كردم!!!
ژوئن 13, 2011 در 9:46 ق.ظ در پاسخ به: اهدای جسد خودتون (دور از جان همگی) به منظور تشریح در دانشکده پزشکی #9126avin314
کاربراز وقتي دكتر سهيل اين موضوع رو مطرح كرد بدجوري رفتم تو فكر…البته جوابم واضح بود.ن………………….ه!ولي براي چندمين بار به اين موضوع فكر كردم كه اين بيچاره هايي كه برا اين كار انتخاب ميشن كيان؟
ترماي اول كه بودم وقتي ميرفتم خونه استخوان مي بردم برا درس خوندن.مامانم ميگفت همه ش فكر ميكنم روح اين بدبختا الان اينجاست.انقد به اين موضوع فكر كرد تا درباره جسد سالن تشريح مون هم خواب ديد…خواب ديده بود 1رفتگرشهرداري بوده .
1روز كه تو سالن تشريح داشتم اين موضوع رو برا دوستام تعريف ميكردم .استاد آناتومي مون كه 1استاد بسيار جدي و سخت گير بود و اصلا با دانشجو جماعت جز موارد اضطرار حرفم نمي زد.نزديك اومد و گفت ميشه 1بار ديگه بگي؟وقتي گفتم گفت واقعا دردناكه.و احساس كردم بدجوري رفت تو فكر…
من هرگز حاضر نيستم به جسمم بعد از مرگ بي احترامي بشه…جسم ما 1امانت الهي ه كه همون طور كه تو زمان حياتمون مواظبش بوديم تا وقتي هم به خاك سپرده نشه روحمون عذاب ميكشه…
حالا تصور كنيد اون بلاهايي كه بچه ها سر جسد بيچاره مي آوردن…مثل برداشتن ابرو,كندن مژه و انواع كارهاي ديگه اي كه اصلا ربطي به يادگيري نداشت.نه.اصلا حاضر نيستم.
يادمه اولين روزي كه رفتيم سالن تشريح مثل تمام دانشجوهاي ترم اول پزشكي بدجوري خواهان ديدن جسد بوديم.هنوز جسد آماده نبود و از استاد خواستيم لا اقل در سردخونه رو باز كنه تا عرض ادبي كنيم.اونم اجابت كرد…
فكر ميكنيد با چه صحنه اي مواجه شديم؟؟؟
.
.
.
.
.
1عالمه دست و پا و …از جسدهاي قبلي كه روي هم تلنبار شده بود و هيچكي هم فكر كفن و دفنشون نبود…
ولي من موافق استفاده از جسد هاي خارجي ها و مجهول الهويه ها هم نيستم.يعني 1آدم بيچاره حتي بعد از مرگ هم بايد بيچاره باشه…؟!اين چه عدالتيه.به نظر من بايد اين كار آگاهانه باشه.بايد به فرد داوطلب اطلاعات كامل داده شه و در نهايت آگاهانه انتخاب كنه.تو بعضي كشورهاي خارجي برخي افراد كارت اهداي جسد دارن.ولي ما ايرانياي مسلمون…
بالاخره وجود جسد براي آموزش پزشكي 1امر اجتناب ناپذيره.ولي نه به هر قيمتي و از هر شخصي…
avin314
کاربرصبورانه در انتظار بمان!هر چیز در زمان خودش رخ میدهد.باغبان حتی اگر باغش را غرق آب کند,درختان خارج از فصل خود میوه نمی دهند!
avin314
کاربرو دوستان عزیز…
من باور دارم …
که زمان زيادى طول مىکشد تا من همان آدم بشوم که مىخواهم.من باور دارم …
که ما مسئول کارهايى هستيم که انجام مىدهيم، صرفنظر از اين که چه احساسى داشته باشيم.من باور دارم …
که قهرمان کسى است که کارى که بايد انجام گيرد را در زمانى که بايد انجام گيرد، انجام مىدهد، صرفنظر از پيامدهاى آن.من باور دارم …
که گاهى کسانى که انتظار داريم در مواقع پريشانى و درماندگى به ما ضربه بزنند، به کمک ما مىآيند و ما را نجات مىدهند.من باور دارم …
که گاهى هنگامى که عصبانى هستم حق دارم که عصبانى باشم امّا اين به من اين حق را نمىدهد که ظالم و بيرحم باشم.من باور دارم …
که بلوغ بيشتر به انواع تجربياتى که داشتهايم و آنچه از آنها آموختهايم بستگى دارد تا به اين که چند بار جشن تولد گرفتهايم.من باور دارم …
که هميشه کافى نيست که توسط ديگران بخشيده شويم، گاهى بايد ياد بگيريم که خودمان هم خودمان را ببخشيم.من باور دارم …
که صرفنظر از اين که چقدر دلمان شکسته باشد دنيا به خاطر غم و غصه ما از حرکت باز نخواهد ايستاد.من باور دارم …
که زمينهها و شرايط خانوادگى و اجتماعى برآنچه که هستم تاثيرگذار بودهاند امّا من خودم مسئول آنچه که خواهم شد هستم.من باور دارم …
که نبايد خيلى براى کشف يک راز کند و کاو کنم، زيرا ممکن است براى هميشه زندگى مرا تغيير دهد.من باور دارم …
که دو نفر ممکن است دقيقاً به يک چيز نگاه کنند و دو چيز کاملاً متفاوت را ببينند.من باور دارم …
که زندگى ما ممکن است ظرف تنها چند ساعت توسط کسانى که حتى آنها را نمىشناسيم تغيير يابد.من واقعا باور دارم.واقعا...
avin314
کاربرب……………له.کاملا موافقم.و جز این چی میتونه باشه…
من باور دارم …
که دعوا و جرّ و بحث دو نفر با هم به معنى اين که آنها همديگر را دوست ندارند نيست.
و دعوا نکردن دو نفر با هم نيز به معنى اين که آنها همديگر را دوست دارند نمىباشد.
من باور دارم …
که هر چقدر دوستمان خوب و صميمى باشد هر از گاهى باعث ناراحتى ما خواهد شد و ما بايد بدين خاطر او را ببخشيم.
من باور دارم …
که دوستى واقعى به رشد خود ادامه خواهد داد حتى در دورترين فاصلهها. عشق واقعى نيز همين طور است.
ممنون تله پاتی دیر آشنا…
-
نویسندهنوشتهها