پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نوشته‌ها
-
دکتر الهام عزیز لازمه که این جمله که” با تمام حرفای دیگه ت موافقم”دقیقا به همین مضمون ذکر شه تا رضایتت حاصل شه؟حتی اگه تمام محتوای صحبتم به اون سمت بوده باشه؟؟؟!!!
دقیقا در همین زمانی که تو اینو مینوشتی من همین حرفای تو دوست عزیزم رو تو تاپیک چند نفر قانونمند؟با همین محتوا ولی به زبون دیگه ای نوشتم.
فکر نمیکنم هیچ کدوم از دوستان مخالف حرف منطقی باشن…موافقت با خیلی از حرفا نیاز به گفتن صریح نداره.گفتنش جزئ بدیهیاته.معلومه که همه همیشه رو تفاوت ها فوکوس میکنیم تا نتیجه بگیریم و درس جدیدی از زندگی کسب کنیم.فاید ه ش چیه که نظرات موافق هم رو دوباره مرور کنیم و مدام تشویق و تایید…
یادت باشه وجود یکی از دونفری که در تمام موارد هم عقیده ن لزومی نداره و اضافه تر از اضافه ست.
البته من مخالف تایید و بیان صریح احساسات دوستانه نیستم.قبول دارم این بار شاید کوتاهی کردم.و اگه باعث کدورتت شده از صمیم قلب معذرت میخوام دوست دیرآشنا.
عاطفه جان ما هم دوست نداریم ختم جلسه اعلام بشه.ولی…
من عاشق بحث علمی ام.اونجا که به جنجال ختم نشه و 1نفر رو حتی… به فکر فرو ببره.ولی متاسفانه همه مون به جای اینکه به حرفای گروه مقابل فکر کنیم به این فکریم که چطور نظر و عقیده مخالف رو بکوبیم.بدون اینکه حتی 1ذره جایی واسه درست بودن اون عقیده و اشتباه خودمون بذاریم.
اینجا بیشتر به بازار طعنه و کنایه شبیه شده تا میدانگاه جولان فرهنگیان.
باید رو خودمون بیشتر کار کنیم تا جو دوستانه تری ایجاد کنیم و تو اون محیط دوستانه به تبادل نظرمنطقی و به دور از احساس بپردازیم.بعضی دوستان میگن ما تا حالا باهم بسیار دوست و رفیق بودیم و با ورود اعضای جدید تشنج ایجاد شد!!!.ولی من تا جایی که حضور ذهن دارم ما اعضای جدید هیچگونه توهین یا بی احترامی به پیشکسوتان قدیم نکردیم…اتفاقا خیلی هم خوشحالیم که بسیار اتفاقی با این محیط علمی و فرهنگی آشنا شدیم و علیرغم مشغله های فراوان, روزانه کلی از وقتمون رو به حضور در این فضا اختصاص میدیم.ناگفته مشخصه که هدف مابسیار مقدس تر از جنجال های بچه گانه است و در راستای اهداف مدیر و دیگر اعضای فعال سایت گام بر میداریم…
یعنی با ورود تفکرات جدید و گاه متناقض جو ناگهان باید انقد متشنج شه؟؟؟اگه واقعا اینجوره پس با کمال تاسف باید بگم این گول زدن خودتونه که فکر میکنید تا قبل از این هم بحث l!!!میکردید.چون لازمه 1challenge واقعی به چالش کشیدنه.نمیشه چون دوستیم همه فقط همدیگه رو تصدیق کنیم و تو روی هم لبخند بزنیم.پس نتیجه این بحث چیه؟دوستی جای خودشه عقیده هم جای خودش.ما همه دوستای زیادی داریم که اصلا عقیده های مشابه با ما ندارن و ساعنها با هم بحث کرده ایم ولی دوستیمون مستحکم تر شده.
ضمنا دوستان عزیز از الان تمرین انعطاف و انتقاد پذیری کنید.وگرنه تو اینترنی و بعد از اون کم میارید.اگه از الان انقد سریع از کوره در برید چند وقت دیگه که اینترن شدید و جواب 1سوال رو باید بارها به مریض و همراه های بیشمارش بدید.و تازه بعد از کلی زحمت بتون بپرن و زیر سوال ببرنتون چیکار میکنید؟؟؟وقتی 48ساعت جون کندید و به جای تشکر توهین نثارتون میکنن!!!به نظر من پزشک واقعی مترادف با صبره. الان که همه هم رشته ایم ویعنی درک بالایی از شرایط هم داریم انقد aggressiveرفتار میکنیم وای به حال اینکه با 1 بیمار عصبانی که زبونمونم نمی فهمه برخورد کنیم…
ولی من فکر نمیکنم دکتر رضا دچار سوئ تفاهم شده باشه!!!البته با نحوه گفتنش موافق نیستم.ولی به نظر من گروه مقابل دچار سوئ تفاهم شدید.اگه به تاپیک خواستن توانستن است مراجعه کنید شما هم دقیقا همین برداشت رو خواهید کرد.مگه اینکه نظر و دیدگاه جناب آقای مدیر تو این چند روزه کاملا عوض شده باشه !!!که اگه اینطور باشه جای بسی خوشنودی است که این بحث های ما بالاخره 1نتیجه ای رو به همراه داشت…
ولی 1حرفی هم با دکتر رضای عزیز دارم…
آخه مگه تا قدم اول نباشه راه پدید میاد؟خوش به حال هرکی از اول سال بالایی بوده!!!؟قربون همون وقتا که سال پایینی بودیم…
یادت نره انسان یک “بودن” نیست.یک “شدن” است.
“مردم اغلب تنهایند,چون به جای پل دیوار می سازند.”
خدارو شکر همه آقایون و خانم ها زودتر از اینا قصد کردن.
ولی عاطفه جان چرا ترس؟؟؟
خیالت راحت باشه این اقدام باعث نمیشه هیچ اتفاقی برا هیچ کدوممون بیفته.این 1نگرشه 1تفکره.نفس این کار مهمه.وگرنه امروزه توبیمارستانا هرکی مرگ مغزی میشه انقد با خانواده ش حرف میزنن تا بالاخره هرطور که شده رضایت رو از اکثریت میگیرن.با پول,زور,بیدار کردن احساسات و …
اگه ترست برطرف شد حتما بمون خبر بده.منتظریم…
آفرین دکتر سهیل.مرحبا. تقویت انگیزه!این درس
بزرگیه که باید همه مون تو زندگی بش توجه کنیم.مخصوصا ما
که ناخواسته الگو شدیم…ما که حتی نشست و برخاستمون هم زیر ذره بینه.ماها وظیفه مون سنگین تره برا اطلاع رسانی…متاسفانه من هنوز به اون درجه از آگاهی و تقوا نرسیدم که بتونم به این راحتی اکسی رو امر یا نهی کنم ولی رفتار عملیم در مقام 1پزشک چه بسا خیلی ها رو به سمت افکارم سوق بده.
نظر شخصی من اینه که تو جامعه ای که اکثر عمکرد ها نشات گرفته ازآگاهیه و
هرکسی با اطلاعات نسبی _که امروزه راحت تر از همیشه در دسترسه_ راهشو
انتخاب کرده دیگه جای حرف نیس..
هر شخص که نماینده 1تفکر یا ذهنیته
فقط با اعمالش می تونه نماینده برحقی برا اون تفکر ذهنیت و در نهایت گروه
عقیده و…باشه.دیگه کار از حرف گذشته,گوش همه از حرف پره…1زمانی بود که
مردم نا آگاهی در پی حقایق پنهانی تشنه شنیدن بودن و امروز اگر تشنه
شنیدنی بود و نا آگاه به حقیقتی گفتن وظیفه میشه واگه نبود…
من شدیدا به این معتقدم…اگه به درجه ای برسی که نگا ه ها ناخواسته به سمتت جلب شه
و
الگو بشی وظیفه ت خیلی سنگینه!برا اینکه نماینده خوبی باشی یا باید اون قد
بزرگ شی که الگوی درستی شی یا اگه نشد بزرگ شی باید خودت نباشی ولی الگوی
درستی باشی.و اما کارت اهدا… من و دوستم سالهای اول دانشگاه
بود که از طریق 1روزنامه ثبت نام کردیم.نمیدونید چه انرژی مثبتی بمون داد…بعدها که رفتیم تو بیمارستان و بیمارای نیازمندرو دیدیم
عزممون جزم شد برا اشاعه این فرهنگ مقدس اونم عملا نه با حرف.مدت کمی بعد از عضویت ما یک نفر از فامیل نزدیکم نیاز به پیوند کبدپیدا کرد
با توجه به تعداد زیاد مریضای تو لیست انتظار ,من خیلی نگران بودم که از لیست انظار هرگز بیرون نیاد.ولی به طور معجزه آسایی سریع نوبتش شد…ومن بیشتر از قبل به این معتقد شدم که با هر دستی بدی با همون دست میگیری.
وقتی کارتم اومد در خونه مامانم خیلی ناراحت شد.قابل
تصور نبود.اینم از حساسیت های مادرانه است دیگه که حتی از اسم مرگم برا بچه هاشون وحشت دارن.در جواب نارضایتی ش من فقط گفتم من از همین الان باید نقشم رو تو جامعه پزشکی درست ایفا کنم.1پزشک موفق باید خودش از همه نظر1توصیه
عملی برا بیماراش و بقیه باشه.بعد از گرفتن کارت اهدای من,خواهر برادرم و دوستاشونم برا این کار مقدس پیشقدم شدن و رضایت قلبی من تو اون لحظات غیر قابل توصیف بود.…هرچند هنوزم مامانم ته دلش
ناراحته ازمون بابت این اقدام.ولی…… god!grant me the
SERENITY to accept the things i can not change,
COURAGE to change the things i can,
WISDOM to know the difference,
DR.shariati
با اجازه دکتر امین عزیز…
حق که الکی نیست هر کی بلند شد گفت این حقه منه ما بگیم راست میگی؟ بیا
این حقت. حق باید عادلانه باشه تا توسط افراد حق جو رعایت بشه. من احساس
میکنم این ها چیزی رو میخوان که حقشون نیست. و یا بیشتر از حقشون میخوان.اگر در اندازه ی متعارف حقشون رو بخوان چاکرشون هم هستیم.الان شما میگی اون فرد زحمت کشیده و … بله زحمت کشیده، اما فقط یک بار
زحمت کشیده,پس حق داره اجرت کارش رو فقط به ازای یک بار بگیره.احسنت و درود بر تو دکتر رزیتا.گل گفتی…
بر روی بوم زندگی هر چیز می خواهی بکش/زیبا و زشتش پای توست.تقدیر را باور نکن/خالق تو را شاد آفرید,آزاد آزاد آفرید/پرواز کن تا آرزو, زنجیر را باور نکن
دانشجويان پزشکي به علت شناخت داروها و عوارض آنها، ريتالين را به صورت «کنترل شده» مصرف مي کنند.
زیاد مطمئن نباشید.یکی از بچه های فیزیو پات ما که به گفته دوستاش معتاد به ریتالین بود و جزئ شاگردهای زرنگ کلاس هم بود.چند ماه قبل به دنبال افسردگی خودش رو حلق آویز کردو برای همیشه پرفرمنسش رو افزایش داد.البته نه تو این دنیا…
ویندوز lap topم اصل اصله.
خوشبختانه تا حالا هم عوضش نکردم…
ولی ویندوز کامپیوترای دانشگاه ,بیمارستان و خوابگاه…!چون همه مثل شما فکر میکنن و نظرشونم عوض نمیکنن بحث باشون بی فایده س.“شاید اگه من رئیس مایکروسافت بودم انتظارم برعکس بود”
این حرفتون رو یادتون باشه تا در آینده ای نزدیک که پست یا مسئولیتی پیدا کردید هیچ انتظاری از هیچکی نداشته باشید.چون حداقلش اینه که ارباب رجوعاتون مثل شما فکر میکنن.
دکتر احمد خانی روانپزشک میگه:به هیچ وجه ریتالین مصرف نکنید.
ریتالین یک کوکائین تضعیف شده است با مکانیسم های کوکائین تضعیف شده!به اعتقاد من پزشکی که ریتالین مصرف میکند برای بالا بردن performance,با راننده تریلی که تریاک مصرف میکند برای بالا بردنperformanceهیچ فرقی ندارد.
دانش پزشکی میگوید که آنزیم ها Rate limitاند.میزان سروتونینی که تولید میشود نیز Rate limit است.یعنی با مصرف ریتالین چیزی تغییر نمیکند جز اینکه فشار روی وزیکل هل افزایش می یابد و پس از مدتی افسردگی می آید سراغ آدم.
مکانیسم این است که UPTAKE مهار میشود,میزان مصرف سروتونین و دوپامین بالا میرود و پس از مدتی تمام آنها تخلیه میشوند چون میزانشان کاملا محدود ومشخص است.در ماه های اول شاید روش خوبی برای افزایش تمرکز و کارایی به نظر آید ولی وقتی میزان مصرف بالا رفت و وزیکل ها تخلیه شدند چیزی باقی نمی ماند جز dependency و بیدار شدن بیماریها.
خیلی بچه ها بعد از آزمون مجبورند 10-15 تا مصرف کنند و گاها هم مراجعه میکنند به خاطر فعال شدن ژن نهفته بای پولار و دپرشن.
ریتالین اصلا پرفرمنس را افزایش نمی دهد.این ماده فقط برای کسانی که نقص در سیستم اتونوم دارند مثلADHDها موثر است و در بقیه منع مصرف دارد.
فرد مصرف کننده ریتالین مثل فردی میماند که شکستگی ندارد و مورفین مصرف میکند.در شکستگی nتا گیرنده دهان باز کرده برای مورفین و به همین علت است که وابستگی نمیدهد.
آخه موضوع رعایت این چیزا تو یه کشور جهان سوم و فقیره.وقتی دوستان میگن جزوه ها گرونه خب درسته قیمت با درآمد جور درنمیاد.
دکتر سارا این همون کشور جهان سومیه که هیچ قیمتیش! با درامد نصف بیشتر جمعیتش جور درنمیاد.این همون کشوریه که اگه پول نداشته باشی هیچ کاری نباید بکنی جز اینکه سرت رو بذاری زمین وبمیری .چرا هیشکی وقت خریدن انواع و اقسام اقلام و وسایل مصرفی زندگی دم از حق و حقوق مشتری نمیزنه؟و فقط جایی که باید برا علم و هنر هزینه کنه چه چه میزنه؟می دونی چرا ؟چون اونجا مجبوره.هیچ راهی نداره جز اجرای قوانین و مقررات کاملا نادرست وپرداخت هزینه های هنگفت برای تامین حقوق اولیه ش… به جاش از حق کسایی که نمی تونن اعمال زور کنن میزنه.آره.با این حرفای شما آدم اول و آخربه این جمله که ایرانی جماعت تا زور بالا سرش نباشه…میرسه!
این همون کشوریه که قبل از کنکورش اگه هزینه های زیادی نپردازی نمی تونی از در دانشگاهش وارد شی!این همون کشوریه که اکثریت قریب به اتفاق پزشکا ش از قشر مرفه جامعه ن. (کافیه به دور و برت ,دوستات,هم کلاسیات ,سال بالایی ها و سال پایینی هات نیم نگاهی بندازی.چندتاشون بدون هزینه کردن ,بدون کلاس کنکور و کتاب های تست و آزمون های متعدد وارد این رشته شدن؟چند تا از همکلاسیات وضع اقتصادی بدی دارند و با خوندن صرفا کتابای درسی و بدون پرداخت بهای مادی این رشته ,وارد این رشته شدن؟)تو دانشگاه آزادش که فقط کسایی میتونن پزشکی بخونن که مرفه بی درد بی درد باشن.
یعنی واقعا فقط اینجاست که قیمتا غیر واقعیه؟خداییش این نیست که چون اینجا مجبور نیستیم هزینه کنیم توجیه میکنیم و جاهای دیگه با نارضایتی ولی بالاخره می پردازیم چون مجبوریم؟
چند خانواده میشناسید که از خوراک و پوشاکشون میزنن تا بچه شون بره دانشگاه آزاد؟اونم دانشگاهی که همه چی هست جز محیط فرهنگی؟یعنی این همه دانشگاه آزادی هزینه ای که میکنن با درامد خانواده شون جور درمیاد؟یعنی شما میگید ما هرجای دیگه ای هم که قیمتا غیر واقعی باشن صدامون درمیاد؟اونم ما ایرانیا…
شما مرتب دم از حق دیگران می زنید که نباید ضایع شه. بله درسته، خیلی هم عالیست! اما چرا به حق خودتون که داره ضایع میشه توجهی نمیکنید؟!!
دکتر امین فقط اینجا حق ما ضایع شده؟اگه به کل زندگیت نگاهی اجمالی بندازی موارد بیشماری میبینی که حقت پایمال شده پودر شده و تو صداتم در نیومده.میدونی چرا؟چون مجبور بودی.اجبار بیرونی با آدم خیلی کارا میکنه.کارایی که وجدان بیچاره هرگز نمیتونه بکنه.
اگه همه مایی که انقد خوب دم از حق میزنیم تو تمام موارد نذاریم حقوقمون ضایع شه که دنیا گلستان میشه.
دیگه هیچ ظالمی حق هیچ مظلومی رو نمی تونه بگیره.ولی افسوس که ما راهو اشتباه رفتیم.این خانه از پایبست ویران است.و ما هم داریم ویرانترش میکنیم.
تصورم اینه که اغلب موافقین با کپی رایت این نکته رو رعایت نمی کنن.
تصورتون درست نیست عاطفه خانم.چرا که کسی که 1عقیده ای داره اونو در جای جای زندگیش اعمال میکنه.حتی در راه اون عقیده جونشم میده.
مطمئن باشید هرجایی که ما بدونیم وآگاه باشیم داریم حقی رو پایمال میکنیم سریعا برمیگردیم…حتی اگه دیر فهمیده باشیم ,راه های زیادی برای جبران هست…
ضمن اینکه ما برای خورد و خوراک و پوشاک هم داریم قیمت های گزاف میپردازیم و مجبوریم.و چرا اینجا نپردازیم تا لااقل 1رضایت قلبی به دست بیاد.
دکتر رضا متاسفانه تخلف ازین قانون اونقد رایج و کلیشه!شده که حرفای موافق و درستی هم که درین زمینه زده میشه به طعنه تفسیر میشه و نه عقیده!!!!
منم پارسال حقوق اینترنی 5ماهم رو دادم برا استفاده از کتب این موسسات.تعیین اینکه این هزینه چقد واقعیه دیگه کار من و شما نیس.اونو باید به کاردان سپرد.
بالاخره آدم در راه عقیده ای که داره باید عملا مایه بذاره.اگه واقعا بش معتقده…
متاسفانه نه فقط اینجا همه جا روتین شده که اون قسمتی از قوانین که به سود ماست عملی میشه و اون قسمتیش که با منافع ما سازگار نیس به راحتی با توجیهات جالب حذف میشه و جالبه که هرگز هم هیچکی خودش رو متهم نمیدونه و همیشه انگشت اشاره ما به سمت دیگران نشانه گرفته میشه…
همیشه همینطوره مگه خلافش ثابت شه.
منم با دوستان موافقم که از هرچیز و هرکسی در هر جایی باید درس گرفت.درس گرفتن مهمه از کی گرفتن مهم نیست.گاهی درسی که از دشمنامون!!!میگیریم به مراتب موثرتر از درسیه که از دوستامون میگیریم.
اتفاقا تو این موارد باید جهانی فکر کنیم.راه پیشرفت در این نهفته است.
یادمون باشه خدا مال همه است.و نه فقط ما مسلمونا…
و ردپاش تو کل جهان پیدا میشه و نه فقط تو جاهایی که ما سرک میکشیم…کافیه دیدمون رو وسعت بدیم و جاهای بیشتری سرک بکشیم تا خیلی چیزا دستگیرمون شه.
