پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشتهها
-
avin314
کاربرپس همون پنومونی آسپیراسیون مطرحه.حالا به صرف اینکه تو apex بوده که آسپیراسیون رد نمیشه.چه می دونم شاید proneبوده. یا حتی supineوتو 1position خاص.اتفاقا چون تو ریه راسته و با توجه به شرح حال خیلی مطرحه.ولی آقای دکتر چرا قبل از پاراکلینیک بیشتر رو شرح حال مانور ندادی؟بچه ها هم زیاد سوال نکردن.مثلا گفتی بیمار چند روز تو کاهشloc بوده.ولی نگفتی چند روز.gcsچند بوده.تو icuبوده یا بخش؟تو خانواده ش چه داروهایی مصرف میشده؟معمولا هم خانواده بسته خالی قرص رو پیدا میکنن. چون با پوستش که نمی خوره!متخصص مسمومیت به راحتی میفهمه چی خورده بوده.از رو خیلی علائم.اگه بیشتر از 1روز کاهش locداشته احتمالا tcaخورده بوده.اگه بیشتر گیر می دادید شرح حال کامل میشد.بسته به زمان کاهشlocو بستری تو icu ,تشخیص افتراقی ها واضح تر میشن.مثلا آخه برا مریضی که تا حالا هیچ علائمی نداشته و سابقهtb هم نداشته تو خانواده چرا تشخیص هایی مثلtbو کنسر مطرح میکنید.اونا که 1دفعه و بدون هیچ گونه علائم قبلی 1دفعه با این وضعیت نمیان.ضمنا نگفتید که بیمار قندش با انسولین کنترله یانه.
بعدشم نگفتید که کدوم علائمش به ABجواب نداد.بالاخره 1سری علائم جواب دادن مسلما.
بچه ها شرح حال بیشتر از پارا کلینیک کمک میکنه.تو همونPI اگه خوب گرفته شه باید تا 70%تشخیص رو حدس زد.ازین به بعد رو شرح حال بیشتر مانور بدیم.
حالا چطوره مریض.هنوزم رو ABه.جواب نداده هنوز؟
avin314
کاربرسوالای آقا امید مسبب خیر شد تا با دوستای طرحیم تماس بگیرم.
منبع ؟در مورد طرح سلامت چند وقت قبل تو اخبار بچه ها شنیدن.که از اجرای اون طرح بالای 1تومن به حقوق پزشکای طرف قرار داد بیمه روستایی اضافه شد.ولی متاسفانه جزئیاتشو نمی دونم.
اما اون مبالغی که من گفتم در مورد پزشکای طرف قرار داد بیمه روستاییه که چند ساله همه جای کشور اجرا میشه.و به موجب اون کف قرار داد هر پزشک هر جا که باشه 1میلیون و 50 تومنه.با هر شرایط و تو هر شهری که باشه.
1طرح دیگه هم هست به اسم طرح اقماری که تعداد پزشک جفت میخواد .اونم پول خیلی خوب میدن.اگه 2پزشک باشن 15 روز در ماه هرکدوم میمونه.و اگه 4پزشک باشن هرکدوم 1هفته.این طرح برا داوطلبای دستیاری هم عالیه.
ضمنا مبالغی که تعیین میشه بر اساس چارت ها و جمعیت تحت پوشش خانه بهداشت یا مراکز درمانیه.یعنی اگه چارت اون مرکز 2پزشکه باشه و 1پزشک جمع کنه حقوق 2پزشک رو میگیره که خیلی جاها اینطوریه.و به ازای هر 4000نفر جمعیت تحت پوشش 2میلیون و …حقوق میدن.الان حقوقای پزشکای خانواده عالی شده.هیچ کدوم از دوستای من زیر 2تومن نمیگیرن.تازه اونا هم که 2 میگیرن یا تو شهرن.یا فقط صبح تا ظهرن با شرایط خیلی آسون.
1سال طرحم تا حالا 3ماه بوده.حالا شده 1سال.یعنی تا سال گذشته هرکس که 3ماه از طرحشو گذرونده بود میتونست دستیاری بده.ولی الان میگن تا 1سالا ز طرح اونم تو مناطق محروم نگذره نمیشه آزمون داد.که البته هنوز تا دفترچه نیاد صحت و سقمش زیر سواله.
ولی آقای دکتر برا شما هنوز خیلی زوده که نگران مسایل طرح باشید تا زمان طرح شما همه چیز باز زیرو رو میشه.آخه تو کشور ما عمر اجرای هر طرح به اندازه عمر برگ های پاییزیه.
avin314
کاربربا 1 قسمت از حرفای دوستان موافق نیستم.من چون عاشق رواپزشکی ام .با مریضای روان خیلی بیشتر از حد نیاز و حیطه وظایفم involveمیشدم.به نظر من بیماریهای روانم ارگانیکن که هنوز شناخته نشدن.اگه search کنید میبینید که امروزه تو طب جهان صحبت از ادغام رشته های نورو و روانه.و علم نوروسایکولوژی امروزه حرفای زیادی برا گفتن داره که فعلا تو ایران زیاد در موردش نشنیدیم.
شما چطوری نقش نوروترنسمیتر ها و ژن هارو نادیده میگیرید.هیچ وقت فکر کردید که چطوره که حتی اخلاق آدما شکل ارثی داره.یا چرا تو خانواده های خاصی اختلال شخصیت و بای پولار شایع تره.ضمن اینکه اینا واقعا به درمان جواب میدن.اگه involveمریضا بشید و سیر درمان داروییشون رو دنبال کنید میبینید که بعد از ectویا داروهای آنت سایکوتیک واقعا دگرگون میشن.حتی شکل سایکوزاشونم عوض میشه.اونم به شکل محسوسی که جز پزشک همه متوجه میشن.
caseمذکور واقعا می دونست راهی که میره اشتباهه ولی واقعا نمی تونست افکار و رفتاراش رو کنترل کنه.همه کاراش با آگاهی بود .مثلا به این شعرش دقت کنید:
گفتم نگه تو دل ز من برد گفتا به تو کی نگاه کردم؟
اون حتی به روابط و احساساتشم کاملا آگاهی داشت و میدونست که در مورد اشخاص اشتباه فکر میکنه.می گفت میخوام ازین به بعد با برادرام برم بیرون تا نتونم دنبال افکار پلیدم برم.ولی…
چند روز بعد از ترخیص پدر مادرش برا تسویه حساب اومدن.گفتم چطوره؟ مادرش گفت همه ش گریه میکرد اسم شماها رو می آورد دلش براتون تنگ شده بود.با باباش و خواهرش بردیمش پارک.راه افتاد دنبال 1پسره .خیلی گریه کردم.باباش گفت:اشکال نداره اینا بخاطر بیماریشه!
اتفاقا supportخانوادگی خوبی ام داشت.
آقا امین میگن کسی که واکنش نادرستی رو نسبت به یک استرس در پی میگیره نمیتونیم بگیم بیماری روانی مثلا افسردگی یا سایکوز پیدا کرده.
شاید این درست باشه ولی علت این واکنش که تو افراد مختلفه چی می تونه باشه بجز نقش محیط؟مطمئنا تو بدن اون فردم خبراییه.میشه منکر شد؟
ما پزشکیم.حتی اگه به دارو درمانی اعتقاد زیادی نداشته باشیم ولی بایدevidence bace صحبت کنیم.مطرح کردن علل ارگانیک این بیماریها حاصل سالها تحقیق و تفحصه و ما اونقدی علم نداریم که به راحتی علت و معلول ها رو رد کنیم و به سادگی از کنار بیماریهای روان که به ظاهر احتمال ارگانیک بودنشون کمتر از سایر بیماری هاس رد بشیم.
avin314
کاربردر جواب الهام عزیز باید بگم که همه بر و بچ پزشکی به نظر من 1سری از کریتریای شخصیت obsessiveرو داریم.بقیه اختلال شخصیت ها که بماند
ِDXش بای پولاره تیپ I ه.بای پولاری که تا حالا از فاز مانیک خارج نشده!!!یکی از اتندا میگه شاید اختلال شخصیتBorderlineی باشه که اختلالات خلقی روش سوار شده!ولی هرچی که هست تا حالا با وجود بستری های زیاد و دریافت انواع دارو تحت نظر پزشکای مختلف به درمان جواب نداده.هنوزم همیشه Moodش خیلی بالاس.نیاز به خواب نداره و به زور داروهایsedativeخواب میره.flight of idea, افکارsuiside,پرحرفی ,حواس پرتی,Grandusity,میل جنسی بالا و…هنوز به همون قوت باقیه.
همیشه میگه هنوزم زیادی خوشحالم!
از 13سالگی مشکلاتش شروع شده.شرح حال استرسور رو نمیدن .هذیون هم نداره ضمنا.روابط جنسی متعدد و محافظت نشده ای داره که به راحتی برا همه تعریف میکنه و واقعا باور نکردنی ان برا این سن وحتی هر سن دیگه.
کاراشم به نظر فیلم نمیاد اتفاقا.اکثر خواهر برادراش caseروانن.میگفت خواهرم 1بار قرص خورد برا خودنمایی.میدونی که قرص آدم نمیکشه!!!فقط نمایشه.
تو مرکز ما تو بستری هایی که داشته جز شوک و بنزو دیازپین,لیتیوم, سدیم والپروات ,الانزاپین 'گرفته.تو بستری آخرشم رو کویتیاپین گذاشتن که 1جواب نسبی داد.
اینم 1شعر دیگه ش:تقدیم به همه تون
رسم این شهر عجیب است بیا برگردیم/کار این قوم فریب است بیا برگردیم
آنکه 1روز دلم را به نگاهش دادم/خنده اش سرد و غریب است بیا برگردیم
avin314
کاربرطرح سلامت جدید جدیده.2-3ماه از عمرش میگدره.ضمن اینکه رقم های شما خیلی قدیمیه.الان وضع خیلی بهتر شده.هیچ کدوم از دوستای من زیر 2تومن نمیگیرن.البته بجز کلان شهرا.
یکی از دوستام تو 1روستای مسجد سلیمان 4,800میگیره.راهشم خیلی خوبه.1سوییت کاملم دستشه.خیلیم راضیه.اصلا هم خبری از شتر نیست…
یکی دیگه لردگانه 2,500میگیره.بیتوته هم نیستن تازه.10شب در ماه کشیک میدن جز صبح ها.
یه دوست دیگه م هم شوشتره.2تومن میگیره.فقط هم تا صبحه.قبلش کمتر میگرفتن 2-3ماهه زیاد شده.اگه اطلاعات بیشتریم بخواین در خدمتم.
عمومی ها هم تو کلان شهرا اصلا و تو شهرای کوچیک هم با توجه به امتیازای سختی که باید بگیرن تا اجازه مطب بشون بدن عملا نمی تونن مطب بزنن.
تاره خبرای جدید تری هم تو راهه.اینکه قراره دیگه هرکس فقط بعد ار 1سال کار کردن تو مناطق محروم امتحان دستیاری بده.قبل از اون حق شرکت نداره.بجزstraightها البته.
avin314
کاربرعزیزم تو فعلا تو مراحل اختلال شخصیتی.اونم از نوع مدرنش.حالا مونده تا به اون برسی.راه دراز ی در پیش داری.
البته اون خانم خیلی کامپلیکه ست به این آسودگی نیست که گفتم.مثلا 1روز ازش پرسیدم
دیگه به خودکشی فکر نمی کنی؟
گفت:شدیداااااااااا.این دفعه خودمو می سوزونم …تو حموم.با بنزین.این جوری دیگه هیشکی نمی تونه جلومو بگیره.راحتم می میرم!!!خودم دیدم احمد چطور مچاله شده بود.خودشو سوزونده بود.با بنزین…
آخه دفعه پیش که خودمو از پل هوایی انداختم پایین ,حتی بیهوشم نشدم.فقط کمرم شکست!نمی دونی چقد خوب بود!دویدم رو پل.همه نگام می کردن!خودمو که پرت کردم همه جمع شدن دورم!
داداشم گفت:تو باشگاه گفتن 1دختره خودشو از بالای زیر گذر انداخته پایین.همه مون ترسیدیم.دویدیم سمت زیر گذر.وقتی رسیدیم برده بودنت.آخه چرا تو؟
گفت پل هواییه همون که تو کیوئه.دیدیش که؟از دورم ترسناکه.ولی من 1 ذره هم نترسیدم…
حالا آوردنم اینجا تا به خودکشی فکر نکنم…برم دانشگاه…
دیگه نمی ذارن 1لحظه هم تنها برم بیرون.باید تو خونه خودمو بکشم…
مرخص شم یا خودمو می کشم یا درس می خونم برا دانشگاه…!همه دوستام دارن میرن دانشگاه…
اینم 1 شعر دیگه ش.واقعا زیبا میگه
چون جاده به زخم رفتن آراست مرا یک سینه تپش,نفس نفس کاست مرا
پایان حکایتم شنیدن دارد می خواستمش ولی نمی خواست مرا
avin314
کاربرمنم فکر نکردم از خودتن.همینکه مطالبی انتخاب کردی که تاثیر گذار باشه جای تشکر داره.مرسی
avin314
کاربرکعبه را گفتم:تو از خاکی ,من از خاک چرا باید به دور تو بگردم؟
ندا آمد:تو با پا آمدی باید بگردی برو با دل بیا تا من بگردم
avin314
کاربرالهام خانم خیلی زیبا می نویسن.ما چی بگیم دیگه…
اینو روز قبل از آزمون دستیاری تو وبلاگم نوشتم.
"به نام او که آسایش ما مصلحت وقت ندید"
بالاخره تموم شد.
خیلی سخت گذشت…ولی گذشت.
خیلی خوشحالم.
فعلا! اصلا! به نتیجه آزمون فکر نمی کنم.چون همین الان قبل از آزمون نتیجه ای رو که می خواستم گرفتم.
تو این قرنطینه اجباری به خیلی چیزا رسیدم…به ۱ ارزیابی درست از رشته م , علمم , هدفم , توانم , اطرافم و…مهم تر از همه خودم.
خودم… که تو هیاهوی روزمرگی بدجوری گمش کرده بودم.
نمی ترسم…دیگه استرس ندارم.از خودم راضیم.کم نذاشتم…
خیلی خوشحالم.
خدارو شکر میکنم به خاطر تمام داده هاش…و به خاطر تمام داده هاش(که تو زبون ما می گن نداده ها)
راضیم به رضاش و به حکمتش…
حالا معنی این آیه رو با تمام وجود درک میکنم:
"کتب علیکم القتال و هو کره لکم وعسی ان تکرهو شیئا و هو خیر لکم و عسی ان تحبو شیئا و هو شر لکم والله یعلم و انتم لا تعلمون"
4ماه پیش با چه استرسی شروع کردم و حالا چه آرامشی دارم…
خیلی خوشحالم.
فردا 9 صبح آزمونه.خیلی دعام کنید…که به اون چیزی که می خوام برسم…دوس دارم قبول شم اگه خدا هم دوس داره.اگه همون طوری که از نا کجا تو این راه قرارم داد حکمتش بر ادامشه!؟؟؟
من براین باورم که انتخاب شدم…از ازل.اینو با جرات میگم و با غرور.
خیلی خوشحالم.
avin314
کاربردلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد/به زیر آن درختی رو که او گل های تر دارد
avin314
کاربرمن عاشق پیانوام.حتما هم در اولین فرصت میرم دنبالش.
ویولن رو هم چون میگن سخته حتما امتحان میکنم.البته اگه فراغتمون زیاد شه.
ولی همیشه آرزومه بچه م قبل از مدرسه حتما تو موسیقی کار بلد بشه.(از آرزوهای 1 مادر پزشک آینده)
avin314
کاربرراهنمایی که بودم اینو گفتم:
همیشه فکر میکردم که زندگی/مثه 1کلافه توبافندگی
مثه 1کلافه پیچ در پیچ و گرد/که نمیشه باز کنیم اون رو با ورد
شاید اون روزا کوچیک بودم,شاید/فکر نمی کردم اون طور که باید
آخه تشبیه همیشه درست که نیست/نمیشه راحت به اون داد نمره بیست…البته ادامه هم داره
با ورودم به رشته تجربی استعدادم هم خشکید
البته می دونم بهونه ست.
اخه خواهرم برق میخونه.شاعرم هست.
اینم 2تا از شعراش.اگه بخواید میتونم از شعرای اون بذارم.
ولی خودم
نـــــــاخدا ! باور نکن اینجا کسی دلتنگ توست
یا خدا ناکرده حتی دست و پـــایی لنگ تــوست
نـــــــــاخدا ! اینجا اگر دریـــــــای دریا هم شوی
باور ساحل نشینان صخره صخره سنگ توست
میدجا-شهریور۸۹
چندیــــــست دلم در هوس همسفری نیست
ره هست . گذر هست . ولی رهگذری نیست
اخبـار هـوا . بـاد و مـه و توده ی برف و …
از بــارش چــشمان سیــــــاهت خبری نیست
گفتـی من و تو . بــا تو و تـا فصل زمستان
تا من به تو و … گفتـی و رفتـی اثری نیست
امــــــروز که فنجـان وجــودم پر قهوه است
قندان لبـــــــانت که نبـــــاشد شـــکری نیست
شــــــوری که نهادی بــه دل زخمــی و زارم
زخمـی تر از این دل به خدا زخم تری نیست
ایـن شـیـشـه ی بغض من تنهاست سر راه
با ســنگ دلت بشکن و بگذر ضرری نیست
میـــــدجا-دی مــــــــاه ۸۹
avin314
کاربرمنبع موثقه؟ما که چیزی نشنیدیم.اگرچه برا اونایی که می خوان GPباشن بدم نمیشه.آخه این طرح سلامت که اومده.دوستای من تو خوزستان دارن ماهی 4تومن میگیرن.
avin314
کاربرتو کتاب آیین دوست یابی(اثر دیل کارنگی)فصل دوم نوشته:برخی از روانشناسان معتقدند که بعضی ها برای اینکه احساس مهم بودن بکنند حتی ممکن است در عالم خیال واقعا مجنون شوند تا شاید به این صورت بتوانند به آنچه در عالم خشن واقعیت دست نمی یابند,برسند.
یک روانپزشک در مورد مریضی که _زندگی کشتی رویاهای اورا بر روی صخره واقعیت در هم شکسته است,ولی در جزایر آفتابی خیال انگیز جنون,کشتی های طلایی او همراه با نوای خوش موسیقی به بندرگاه میرسند_گفته:اگر می توانستم دست هایم را دراز کرده سلامت عقل اورا بازگردانم باز این کار را نمی کردم,چرا که او در این وضعیت واقعا سعادتمند و خوش است.
منم فکر میکنم دلیل اینکه خیلی از اسکیزوفرنا و بای پولارابه درمان جواب نمیدن همینه.اونا تو عالم توهما و هذیاناشون سعادت واقعی رو احساس میکنن و افراد مهمی ان.چرا باید اون دنیای زیبا رو ول کنن و دنیای وحشتناک ما رو بچسبن؟
این مریض منم دختر جوانیه که سالهاس بیماره و به هیچ درمانی جواب نداده.هر پزشکم نظری میده در موردش.
بعضی روزا میگفت فکر کنم امروز بهترم.چون خوشحالیم کمتره!
اینم 1شعر دیگه شه:
ما دور از آن روح خدایی شده ایم آشفته سریم و هرکجایی شده ایم
آدم تو چرا مشق مصیبت کردی تقصیر تو نیست ما هوایی شده ایم
avin314
کاربرمنم مطمئنم که نه تنها ما که تمام بچه هایی که به معنای واقعی پزشکن مخالف این قضیه ان.خیلی لذ ت بخشه این حس مشترک.
منم معتقدم کار پزشک زندگی بخشیدنه و نه هیچ چیز دیگه.اینکه مرگ یا حتی بهبود بیمار چه موقع باشه رو ما تعیین نمی کنیم.و این اصلا به اعتقادات مذ هبی برنمی گرده بلکه به نفس پزشکی برمیگرده
-
نویسندهنوشتهها