پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 156)
  • نویسنده
    نوشته‌ها
  • در پاسخ به: بدون شرح! #9319
    avin314
    کاربر

    خواهش میکنم دوست عزیز.آخه پروگنوز خیلی بیماریها در کوتاه مدت معلوم نمیشه و تو ایران پیگیری مریضا خیلی سخته.هرچند ما خیلی مریضا رو پیگیری میکنیم.این مریض تحت عمل قرار گرفت.عمل اولیه ش خوب بود.چنین مریضی پروگنوزش با تجه به منطقه ای که تروما وارد شده تعیین میشه.عارضه ش با توجه به ناحیه تروماست.حالا بیاید با توجه به لوب وناحیه ای که تروما وارد شده عوارض طولانی مدت این مریض رو حدس بزنیم.

    زنده موندنش که شک نکن که میمونه10اینا مشتریهای ثابت مان.دفعه بعدی که میان جای سوچورای قبلی رو که زدیم نگاه میکنیم ببینیم کارمون خوب بوده یا نه؟اسکارش چه طوره؟

    در پاسخ به: معجزه؟! #9282
    avin314
    کاربر

    لازم نیست توضیحی بش بدیم.ولی به نظر من این حرف کاملا نادرسته.یعنی چون اون گاوپرسته ما هم تاییدش کنیم.نگفتم به عقیده ش توهین کنیم ولی تایید اون توهین به شعور اونه.یه چیزی که اعتقاد نداریم گفتنش شاید اونوبیشتر برنجونه.

    این مثه اینه که تمام اعتقادات و باورهای غلط مریضا رو تایید کنیم چون بش ایمان دارن.

     

    در پاسخ به: مطالعه و فراتر از درس! #9229
    avin314
    کاربر

    نظر منم همینه که ما با این کار اطلاعاتمون رو در همه حیطه ها افزایش بدیم.1 استاد داشتیم که بجز پزشکی 4رشته دیگه خونده بود(جامعه شناسی روانشناسی فیزیک و ادبیات)می دونید که ما پزشکا هر رشته ای که بخوایم بخونیم از فوق لیسانس میخونیم.

    نمی دونید وقتی فیزیک رو با پزشکی قاطی میکرد چقدر لذت بخش بود.میگفت 1پزشک در جواب هیچ سوالی نباید ساکت بمونه و این لازمه ش مطالعه زیاده.به امید روزی که با کمک هم و تو مدنت به این هدف بزرگ نزدیک بشیم.

    من همیشه به فیزیک علاقه دارم با خوندن تاپیک خانمها و آقایون دکتر چقد از انیشتین میدونید جواب خیلی سوالاتم رو پیدا کردم و علاقه م صد چندان شد.مسلما با خوندن کتاب در حیطه های مختلفه که استعدادهای نهفته ما کشف میشه…

    یقینا قسمت اعظم مغز ما بی استفاده مونده.استاد نورولوژیمون از بیمارجوانی صحبت میکرد که مهندس مکانیک در یکی از دانشگاه های معروف کشور بود.ضمنا المپیادی هم بود.و علاوه بر اون تو موسیقی و ورزش هم صاحب نام بود.این آقا چندین سال بود که دچار هیدرو سفالی و دمانس بود.دکتر میگفت اگه CTش رو میدیدید هرگز باور نمی کردید که مال این فرده قسمت بیشتر مغزش آتروفی بود و این بود.اون وقت ماها بیشتر سلولهای مغزمون آک مونده و عین خیالمون هم نیست.

    در پاسخ به: نحوه استفاده از گروه عکاسخونه پزشکی #9321
    avin314
    کاربر

    ممنون آقای دکتر که به این نکات بسیار مهم اشاره کردید.مسلما با رعایت کردنشون خودمون بهره بیشتری خواهیم برد 53

    در پاسخ به: بدون شرح! #9317
    avin314
    کاربر

    در مورد زنده موندنش …اولش که می بینید نشسته.تو یکی از عکسا سیگارشم
    معلومه!!! اون شب من کشیک نبودم. این چاقو
    باید تو اتاق عمل و تحت شرایط استریل خارج شه.عمل اولیه خوبه ولی prognose
    ش به دلیل خونریزی ثانویه وآسیب به مغز نمی دونم…

    به نظر شما تو کدوم قسمت مغزشه؟تو سولکوس هاست؟عارضه ش رو مکانی که تروما وارد شده تعیین میکنه…

    در پاسخ به: زبان مادري …آري يا خير… #9270
    avin314
    کاربر

    به نظر من درستش اینه  که شروع هر کلمه با کشف در
    یک کشور(و ملت) ادامه پیدا کنه با همون کلمه در احترام به اون کشور(و
    ملت).
    مورد دیگه ای که باعث شده ما به به کاربردن این کلمات معتاد بشیم تعریف abbreviationبرا اون کلمه در اون زبون و save”وقت” برا ماست.

    و اما؟ ناموفق بودن معادل فارسی برا کلمات (مثال تلفن=دورگو)امروز برا خیلی از صاحب نظرا پذیرفته شدس.

    نمیدونم چرا همه می خوان زبون پزشکی رو فارسی کنن.آخه بگو بعضی علوم و کتابا سالها قبل توسط ملل دیگه ای بوجود اومده چرا ما باید آماده خور باشیم.چرا کسی گیر نمیده قران باید فارسی باشه؟جوابش معلومه.به نظر من به همون علت هم زبون پزشکی باید همونی باشه که تا حالا بوده.ضمن اینکه بعضی کلمات پزشکی اصلا معادل فارسی ندارن , یا تو فارسی به غلط به جای هم به کار میرن.مثلا

    : speechوLanguage

    Languageخیلی general تر از speechه.

    تفکر در واقع جزئی از language ه.اون جزئیش که هیشکی جز خودمون ازش آگاهی نداره تا speech نشده.
    به امید روزی که speechمون هرچه بیشتر به language مون نزدیک بشه…ولی نه دزدی از languageدیگری…
    به نظر من ایده ال اینه…
    با
    عرض پوزش از به کار بردن languageبیگانه,چون معادل فارسی این کلمات به این
    زیبایی توصیف نمی کنه ضمن اینکه در زبان فارسی خیلی جاها هم به اشتباه این
    دو کلمه به جای هم به کار میرن!

    اگرچه من موافق نیستم تو جمع دیگران غیر هم رشته از لغات تخصصی استفاده کنیم.ولی خداییش خیلی سخته.من یکی که بابت این کار ATPزیادی مصرف میکنم…

     

    در پاسخ به: معجزه؟! #9280
    avin314
    کاربر

    حتما این گاو به تو کمک خواهد کرد

    به نظرتون این توهین به خودمون و بیمار نیست؟!شاید اون شخص نا آگاه باشه و ناخواسته به خطا رفته باشه…به نظرتون این درسته که ما در مقام 1پزشک آگاه به این اعتقادات غلط دامن بزنیم؟

    مطمئنا همه ما با اعتقاد و بی اعتقاد تو رشته مون با موارد بهبودی که علم هیچ توجیهی براشون نداره مواجه شدیم.یقینا معجزه بهترین نام برا این اتفاقاته.ولی تعداد این اتفاقات چندتاست؟اتند فوق تخصص ریه ما که انسان بسیار معتقدی هم بود میگفت هرگز بیماران رو به معجزه و زیارتگاه ها ارجاع ندید!بلکه به خدا ارجاع بدید…اینکه هرچی خدا بخواد همونه…هرچی حکمت خداست.شاید بیماران در سیر انکار به هر اعتقاد راستین یا خرافه ای متوسل بشن.شاید 1در میلیون 1معجزه ای هم اتفاق بیفته ولی اونو ما تعیین نمیکنیم.و درست نیست که با ارجاع مردم به اعتقادات درست یا نادرستشون اونارو از سر خودمون باز کنیم.

    از طرفی بیماریهایی مثل سارکوئیدوز هستن که 1/3 بهبود خود به خودی دارن.یا مثلا دفورمیتی خیلی بیماریهای روماتیسمی خود به خود برگشت پذیره.بجز RA.اتندمون میگفت هرکی اومد گفت معجزه شده و دفورمیتیش خوب شده بدونید RAنبوده…

    اینجاها وظیفه ما چیه؟هرچند مردم 1پزشک معتقد رو ترجیح میدن ولی این اخلاقی نیست که ما مردم رو تو برخی خرافه ها که به نادرستی عقیده مذهبی نامگذاری شدن همراهی کنیم.

    هرگز یادم نمیره نوزاد بیگناهی که بخاطر همین عقاید و خرافه ها دچار کرن ایکتروس شده بود.و بچه ای که به خاطر ریختن نمک تو چشمش نابینا شده بود…

    و موارد زیادی از عقاید محلی در درمان بیماریها که اسم خدا و امامان رو هم به ناحق وسطش میارن.که پیامبر ما قرنها پیش به مقابله باشون پرداخت.ولی هنوز که هنوزه ریشه کن نشدن…وظیفه مقابله با این عقاید امروزه با کیه؟

    نمی دونم.ولی اینو خوب میدونم که نقش ما این وسط به عنوان 1پزشک انکارناپذیره وواقعا تاثیرگذاره.

    در پاسخ به: سوژه های پزشکی #9297
    avin314
    کاربر

    شاید مریضا یاپرسنل اورژانسی نیاز به نون داشتن؟؟؟

    در پاسخ به: بدون شرح! #9315
    avin314
    کاربر

    دست جناب آقای دکتر امین درد نکنه.زحمت گذاشتن عکسای من تو این تاپیکم گردن ایشون افتاد.

    امیدوارم با راه اندازی گروه های جدید سایت هر روز پربار تر از دیروز.

    ممنونم مدیر زحمت کش و متعهد.خدا خیرتان دهاد.

    در پاسخ به: خانم 25 ساله با ورم اندام هاي تحتاني #8805
    avin314
    کاربر

    فقط 1هفته طول کشید.از بستری تا مرگ!بیماری که 1سال از ازدواجش می گذشت و سابقه هیچ بیماری و حتی مشکل کوچیکی نداشت.واقعا دردناک بود.

    حالا دردناک تر هم میشه وقتی بفهمید درمانش چقد راحت بود اگه فقط 1پزشک به اون بیماری فکرمیکرد.

    اینه که میگن تا تشخیصی تو ذهنتون نباشه حتی اگه مریض مستقیم هم اشاره کنه بش فکر نمیکنید و لازمه چنین ذهن وسیعی مریض زیاد دیدنه…

    در پاسخ به: خانم 25 ساله با ورم اندام هاي تحتاني #8803
    avin314
    کاربر

    بیماربه آی سی یو منتقل شد.دو روز کامل خونریزی از لثه داشت.حتی پک هم میکردیم فایده نداشت.مشاوره ENT هم براش فایده نداشت.همه ش میگفت پک,آدرنالین.تا صبح بالا سرش بودیم و فقط پک میکردیم.دریغ از 1ذره توقف خونریزی.چند بار دیگه پلاکت چک کردیم.همه بین 460 تا 500هزار بودن.

    تو این 2روز  با تمام فیلدها مشاوره انجام شد…هرکسی آزمایشهای تخصصی خودش رو خواست.بین آزمایش ها 1ds DNA + جلب توجه میکرد ولی ANAش منفی بود و بقیه کریتریا ها رو نداشت.

    شب سوم بیمار ناگهان پرخاشگر شد.خودش رو از تخت مینداخت پایین.فحشهای رکیک می داد.خانمی که تا حالا اصلا اینجوری نبود

             دلیریوم !…مشاوره اورژانس روانپزشکی براش انجام دادم دکتر اومد و بعد از اینکه کلی به جیغ و دادهای مریض گوش کرد هالوپریدول ولورازپام تجویز  کردورفت …روز بعد بیمار رفت تو کاهش سطح هوشیاری وروزبعدش هم اکسپایرشد. قبل از اینکه جواب آزمایشهای متعددش آماده شه

    درباره برادرش سوالی ندارید؟؟بهترنیس 1شرح حال از اونم بگیرید تا بهتر تشخیص بذارید برا هر دوشون؟

    avin314
    کاربر

    آفرین مهرناز جون.بهترین راهش هم اینه که 1رابطه خوب با پرستارا و کلا پرسنل داشته باشیم و دوستانه بشون بگیم تا موضع نگیرن و اگه جایی هم ایراد و سوالی داشتن دوستانه کمکشون کنیم.

    اولین کشیکای اینترنیم بود تو بخش داخلی.دوستای سال بالاییم بم گفته بودن که اوایل که پرستارا باتون آشنا نیستن خیلی سنگ میندازن جلو پاتون.تحمل کنید تا دوره ش بگذره.ازون جایی که من از همون اول میخواستن همه چی منظم و قانونمند باشه اوایل واقعا کم آوردم.تو اون کشیک 1مریض بدحال به تورم خورد.به مسئول شیفت گفتم باید اینتوبه شه.گفت این که GCS ش بالای 8 ه.اندیکاسیون نداره.مریض دیگه داشت میرفت.عصبانی شدم گفتم فعلا وقتو از دست ندید تا بعد برید اندیکاسیون های اینتوباسیون رو مطالعه کنید…

    خیلی بش برخورد.به پرسنلش گفت بیاید کنار خودش اینتوبه کنه…و همه جلوی چشمای متعجب من مریض بدحال رو ول کردن و رفتن.خیلی درمانده شده بودم.از طرفی چند مریض دیگه داشتم و نمیشد با اون کندی که اوایل اینتوبه میکردم خودم دست به کار شم.ولی نمی خواستم کم بیارم.دویدم دنبال وسایل.یکی از پرستارا دلش سوخت و اومد کمکم.ولی بعد از اون شب که به عینه دیدم که ممکنه بخاطر غرور خیلیا مریض بیچاره تلف شه راهم رو عوض کردم.و الان اون مسئول شیفت از بهترین دوستامه.چه شبا که از اطلاعات هم برا بهبود مریض استفاده نکردیم.واقعا بعدنا کمک حالم شد.تا ما اینترنا می دویدیم اونم پابه پامون می دو.ید.

    آره دوستان همه چی راه داره.تجربه دوای درد خیلی بلاهاست.

    avin314
    کاربر

    دکترامین وقتی اینترن بشی میبینی که اگه وظایف خودت رو به معنای واقعی انجام بدی دیگه وقتی برا انجام کارای جا افتاده بقیه نمی مونه.انقد کار رو سرت ریخته که حتی وقت نمی کنی غذا هم بخوری.چه نمازایی ازت که قضا نمیشه…

    اون آقای دکتری که رزیتا جون میگه به معنای واقعی کلمه پزشک بود.انسان بود.مردم دار بود.ولی میدونید به چه قیمتی.ایشون 24ساعت تو بیمارستان بود.عاشق اورژانس بود.و تو تمام ورودی های ما همین 1نفر اینجوری بود.میدونید چرا؟چون فیکس پاویون بود.همه چی رو فدای رشته ش کرده بود.به نظر شما خانواده آدم حقی ندارن؟اطرافیانش؟

    به نظر من زیاده روی تو هر کاری نادرسته.ما بجز بیمارمون در برابر خیلی های دیگه وظایفی داریم.

    معنی حرف من اصلا غرور نبود.شاید خیلی وقتا کاری از دستمون بر بیاد و انجام بدیم ولی نباید این کار باعث بشه بقیه سوئ استفاده کنن.همون آقای دکتری که رزیتا خانم فرمودن باعث شده بود پرستارا از تمام ما اینترنا انتظار بیجا داشته باشن و چه سوئ استفاده هایی که از این اخلاق دکتر نمیکردن.حتی خدمه…

    avin314
    کاربر

    به نظر من بجز دلايلي كه بچه ها گفتن موارد زياد ديگه اي درجواب سوال دكتر سهيل مطرحه.يكيش افزايش تعداد پزشكان و در نتيجه افزايش رقابت بين اين قشر و در نتيجه خراب كردن رقيب براي رسيدن به هدف كه امروزه اكثرش ماديه هست.امروزه همه پزشكا برا جذب مريض همكارشون رو خراب ميكنن و زير سوال ميبرن.اين رشته با اين كارا تقدسش رو پيش مردم از دست داده.امروزه اكثر پزشكا ديد مادي پيدا كردن و حتي برا جذب بيمار SMSتبليغاتي,تبريك تولد,روز زن,…ميدن كه همين كارا شان اين رشته مقدس رو هم سطح بقيه مشاغل ميكنه.كمتر پزشكي هست كه اقدامات پزشك قبلي بيمار رو به بدترين شكل زير سوال نبره و همينه كه مردم همين رفتار پزشكارو به خودشون برميگردونن.

    از طرفي تو اخلاق پزشكي اومده كه پزشك هرگز به صورت مستقيم با بيمار درباره مبلغ ويزيت و هرچيز مادي ديگه صحبت نكنه و واسطه هايي بذاره كه امروزه متاسفانه  اصلا رعايت نميشه پزشك سر مسائل مادي با مريض و همراهاش درگير هم ميشه.و حتي از ويزيت مريض بخاطر همين مسايل اجتناب ميكنه.

    مطلب زير رو بخونيد…

    كاش ذره اي فقط ذره اي از استاد ياد بگيريم:

    دکتر مرتضی شیخ ، پزشک انسان دوستی است که در دوران کودکی من(نویسنده) در مشهد مشغول طبابت بود و کسی از اهالی مشهد نیست که نامی از او یا خاطرهای از او نداشته باشد یا نشنیده باشد.

    دکتر شیخ از مردم پولی نمی گرفت و هر کس هرچه می خواست توی صندوقی که کنار میز دکتر بود می‌انداخت و چون حق ویزیت دکتر 5 ریال تعیین شده بود ( خیلی کمتر از حق ویزیت سایر پزشکان آنزمان)، اکثر مواقع، سر فلزی نوشابه به جای پنج ریالی داخل صندوق انداخته میشد و صدایی شبیه انداختن پول شنیده می‌شد.

    محله ما در مشهد نزدیک کوچه دکتر شیخ است. مادرم از قول دختر دکتر شیخ تعریف می کرد که روزی متوجه شدم، پدر مشغول شستن و ضد عفونی کردن انبوه سر نوشابه های فلزی است!

    با تعجب گفتم: پدر بازیتان گرفته است؟ چرا سر نوشابه ها را می شورید؟

    و پدر جوابی داد که اشکم را در آورد.

    او گفت:

    دخترم، مردمی که مراجعه می کنند باید از سر نوشابه‌های تمیز استفاده کنند تا آلودگی را از جاهای دیگر به مطب نیاورند، این سر نوشابه‌های تمیز را آخر شب در اطراف مطب می‌ریزم تا مردمی که مراجعه می کنند از اینها که تمیز است استفاده کنند. آخر بعضی‌ها‌ خجالت می‌کشند که چیزی داخل صندوق مطب نیاندازند.

    خاطراتی از دکتر شیخ

    – نقل از يك سبزي فروش :ابتدا كه دكتر در محله سرشور مطب بازكرده بود و من هنوز ايشان را نمي شناختم. هر روز قبل از رفتن به مطب نزد من مي آمد و قيمت سبزيها را يادداشت مي كرد اما خريد نمي كرد ، پس از چند روز حوصله ام سر رفت و با كمي پرخاش به او گفتم : مگر تو بازرسي كه هر روز مي آيي و وقت مرا مي گيري ؟ وي گفت : خير، من دكتر شيخ هستم و قيمت سبزيجات را براي آن مي پرسم تا ارزانترين آنها را براي بيماران خودم تجويز كنم .

    – از دكتر حسين خديوجم نقل است :روزي در مطب دكتر بودم و او براي بيمارانش آب پاچه تجويز مي كرد. از ايشان پرسيدم چرا بجاي سوپ جوجه ، آب پاچه تجويز مي كنيد ؟ ايشان گفتند : چون براي جبران ضعف بدن بيمار مانند سوپ جوجه موثر است و مهمتر آنكه پاچه گوسفند ارزان است .

    – روزي در اواخر عمر كه دكتر در بستر بيماري بود و همانجا هم بيمار مي ديد، يكي از فرزندان وي به ايشان پيشنهاد كرد حداقل ويزيت را 5 تومان كنيد ، دكتر در جواب گفت : عزيزم من يا ديوانه ام يا پيغمبرم ، اگر ديوانه ام كه با ديوانه كاري نمي توانيد بكنيد و اگر پيغمبرم بيخود مي كنيد به پيغمبر خدا دستور مي دهيد .

    – روزي مردي از دكتر سئوال مي كند: شما چرا با اين سن و خستگي ناشي از كار از موتور سيكلت استفاده مي كنيد؟ دكتر در جواب مي گويد :منزل مريضهايي كه من به عيادتشان مي روم آنقدر پيچ در پيچ است و كوچه هاي تنگ دارد كه هيچ ماشيني از آن نمي تواند عبور كند، بنابراين مجبورم با موتور به عيادتشان بروم .

    و آري اين اوج عزت انساني است ، طوري زندگي كند كه حتي نام خود را هم به فراموشي بسپارد و بحدي در خدمت مردم و البته براي رضاي خالق غرق باشد و پس از مرگ احسان و عظمت كارش آشكار گردد. دكتر شيخ بيش از اينكه دكتر باشد معلمي بود كه اخلاق همراه با مهرباني و صفا را به شاگردان و مريدان مكتبش آموزش داد.

    آيا امروزه چنين پزشكي سراغ داريد كه چنان احترامي انتظار داريد.پزشكم پزشكاي قديم…

    در پاسخ به: مطالعه و فراتر از درس! #9217
    avin314
    کاربر

    واقعا ايده خوبيه.منم منتظرم با تمام وجود…

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 156)