پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 451)
  • نویسنده
    نوشته‌ها
  • در پاسخ به: سخنی با کاربران سایت. (حتما همیشه بخوانید) #4697
    aminima
    مشارکت کننده

    خب بله صد در صد همین طوره. من چیز هایی که تا الآن گذاشتم اجازه ی انتشار در اینترنت رو از استاد گرفتم. این کار رو بکنید اگه منبع خوبی دارید. لطفا

    در پاسخ به: تقلب!!! #7056
    aminima
    مشارکت کننده

    اگر به قصد لذت نباشد جایز است. 😉

    ولی به نظر من اگه هر دو طرف راضی باشند چه اشکالی داره؟! حقی از کسی ضایع نمیشه این طوری. ولی بد قضیه اینه که خودت چیزی یاد نمی گیری.

    در پاسخ به: بوی محرم #7028
    aminima
    مشارکت کننده

    حالا این شد یه حرف حساب. ممنون بابت معرفی کتاب ها.

    در پاسخ به: بوی محرم #7011
    aminima
    مشارکت کننده

    اون بالا نوشتید که: بازم محرم از راه رسید، ماه غم و ماتم و سوگواری.

    چرا سوگواری؟!! چرا غم؟!! اصلا چرا باید در محرم به این شکل عذاداری کنیم؟! چرا مردم میریزن توی خیابون زنجیر میزنن سینه میزنن، دام دام طبل می زنن… یه سری  میان تراوشات عقب مونده ی ذهنشون رو بلند بلند واسه مردم میخونن گریشون میندازن… خب بعله گریه دار هم هست این طوری که اینا میگن! خب گریه داره که یه نفر طفلی که یک تیر سه خوشه در گردنش فرو رفته و میاد به خانوم ها نشونش میده و میگه بچه ی منو با خون از شیر گرفتن….  این رسما اشک آدم رو در میاره…(همین الان شبکه سه نشون داد)  و تمام مردم هم زار زار عین گوسفند، عین گوسفند اشک میریزند. بله دارم توهین میکنم. به تمام کسانی که به این چیز ها گوش میدن و به این ها گریه میکنن علنا توهین میکنم. بهشون میگم به عقل خودشون شک کنن. چرا به جای تفکر، به جای شک کردن، به جای اندیشه کردن، رفتیم توی عذاداری های بی معنی؟

    با دستان خودمون داریم اسلام و حقیقت رو نابود میکنیم و جالب این جا است که تمام این ها رو هم درست میدونیم. از تلوزیون پخش میکنیم، مداح درست میکنیم، شعر میسازیم، حسین حسین راه میندازیم، و تمام این ها کاملا سطحی و پوچ.

    در پاسخ به: بوی محرم #7010
    aminima
    مشارکت کننده

    این که پیامبران و امامان برای چی، کار میکردند، واضحه. گفتم. برای حق. برای هدایت آدمهایی که از نور و حقیقت فاصله گرفتند.

    حالا در مورد موضوع بحثمون، دلیل قیام امام حسین چی بود؟ خب برای همین هدف. برای برقراری حقیقت. اما چرا به این شکل؟! چرا با یک سپاه هفتاد نفره با اون وضعیت در برابر سپاه چند هزار نفره؟ ممکنه بگید ایشون با سپاه کافی اومده بودند و مردم کوفه خیانت کردند. مگه نمیگید ایشون خبر داشتند چه اتفاقی می افته؟! خب پس چرا این کارو کرد؟ پدرش ۲۵ سال سکوت کرد و سعی کرد مسالمت آمیز اسلام و حقیقت رو زنده نگه داره. (که به نظر من موفق نشد. نفاق بین مسلمانان از همون جا شعله گرفت) نمیگم اشتباه کرد، میگم نتونست. حالا پسرش چی؟ با این جنگ که معلوم بود چه اتفاقی خواهد افتاد میخواست چه چیزیو نشون بده؟!! نمیگم اشتباه کرد، میگم من نمی فهمم. سر در نمیارم. یعنی راه بهتری وجود نداشت واقعا؟!

    حالا بیایم حدیث و روایت بخونیم و باور کنیم که اینها عین حقیقت هستند و مبنای اطلاعاتمون رو بذاریم روی اون ها!! اون بالا گفتید پیامبر گفته که: کسی که عذر دیگری را،چه حق باشد چه باطل، نپذیرد در حوض کوثر ورود نیابد.  خب کدام آدم عاقل و عدالت طلبی یک عذر باطل را می پذیرد؟!! تمام تلاش و کوشش این افراد این بوده که حق رو پابرجا نگه دارند، اون وقت با این حدیث که همه چیز میره زیر سوال!! چه طور ممکنه عذر باطل کسی رو که به حق نیست بپذیریم؟! خب اگه این طوریه خود خدا هم عذر باطل آدم ها رو بپذیره دیگه!

    در پاسخ به: بوی محرم #7009
    aminima
    مشارکت کننده

    بله درسته که باید بفهمیم قیام امام حسین (ع) به خاطر چی بود؟ و اصل اینه که بفمیم ایشون دنبال چی بود؟ و چرا بهترین کار همین بود که ایشون کردند؟

    اما…

    اما اول باید درک درستی از اتفاقی که افتاده داشته باشیم. تا روی نتیجه گیری های ما تاثیر نذارن. من این سوالات رو مطرح کردم اینجا، تا کسانی که میخوان اینجا حرفی بزنن بدونن که نباید احساساتی بشن. و فکر نکنن که شرایطی که اون زمان بوده چقدر وحشتناک و سخت و طاقت فرسا بوده و این باعث بشه که روی حرفهامون تاثیر بذاره.

    به نظر من برای اینکه بدونیم اصل یک ماجرا و اهدافش چی بوده، اول باید خرافات و اشتباهاتی که دور و بر این ماجرا هست کنار بزنیم. اول باید بدونیم که این طوری که اینا میگن نبوده، بعد بریم دنبال واقعیت. بعد بریم دنبال هدف. نمیدونم منظورم رو گفتم یا نه. اول باید قضیه رو پاک کنیم، بستر رو تمیز کنیم. درسته این ها فرعیات هستند. اما همین فرعیات هستند که ذهن های ما رو کشوندن به مفاهیم غلط و اشتباه. و باید اصلاح بشن.

    اون بالا گفته شد:

    حضرت نوح با اون عظمت برای برآورده شدن خواستش به معصومین متوسل میشه، چرا ما تو زندگیمون از نور وجودشون و برکت اسمشون بهره نبریم؟!

    خب اینو کی گفته واقعا؟!! چرا برای خودمون داستان هایی رو میسازیم که باورشون کنیم؟ که حضرت نوح چننند هزار سال پیش برای خواستش به معصومین متوصل میشه؟!! آخه ما که اون جا نبودیم، اون هم یک تاریخ به این دور و درازی. بعد اصلا به اصل این ماجرا اشکال وارده. و میگن که چرا ما از برکت اسم معصومین بهره نبریم؟! من با این هم مشکل دارم. یه اسم چه برکتی میتونه داشته باشه؟! شما خودتون میگید به بطن ماجرا بریم، بعد میگید از اسمشون بهره ببریم؟! بهتر نیست بفهمیم این ها توی زندگیشون دنبال چی بودن؟ اصلا بیاید این واژه معصوم رو از کنار اسم امامان برداریم عجالتا. بیاید اول بفهمیم علی (ع) دنبال چی بود آخه؟ حسین (ع) دنبال چی بود؟ چی میخواست؟ امام باقر همین طور… امام رضا همین طور… این ها، این افراد، دنبال چی بودن؟

    جواب به نظر من واضحه. دنبال برقراری حق. دنبال برقراری خدا، بین آدم ها. از اون اولین پیامبر تاریخ بگیرید تا …. همه و همه دنبال این بودند که حقیقت و خدا رو بین انسان ها نشون بدن. این جای بحث داره. که چرا میخواستند این کار رو بکنن؟ به نظر من چون این ها انسان هایی بودند که از نور فاصله نگرفتند، و چون ما همه از خداییم، اون ها دوست داشتند که همه به این نور نزدیک باشند و تلاش میکردند… و جان خودشون رو برای این هدف به خطر می انداختند. چون در دنیا هیچ چیز مهمتر از حقیقت و مهمتر از خدا نیست. و کسانی مثل یزید که قصد دارند آدم ها رو از حقیقت دور کنند باید برچیده بشن. (یا هدایت بشن و برگردند یا کشته بشن)

    در پاسخ به: بوی محرم #7005
    aminima
    مشارکت کننده

    چرا فکر میکنید من به این تاپیک ممکنه اعتراض داشته باشم؟!! اتفاقا خوب هم هست. بیاید در این رابطه با هم بحث کنیم همین جا. با سند و مدرک. بریم مطالعه کنیم و حرف حساب بزنیم. این مطلبی که شما نوشتید در مورد نوح (ع) برای من هم ایمیل شده بود. و در ایمیل این مورد پنج تن رو به طور قانع کننده ای رد کرده بود. اگر منابع رسمی و مستندی برای این مطلب دارید لطفا ذکر کنید. یا اگه ندارید برید دنبالش بگردید این قضیه چیه؟!

    دوم، باز هم ایمیلی برام اومده بود در رابطه با سرزمین کربلا. برام جالب بود. برای شما هم میگم. رود های دجله و فرات رودهای بزرگی بودند. طبیعتا در کنار هر رودی، سرسبزی وجود داره. نمیتونیم اینو انکار کنیم. در داستان محرم این طور گفتند که حضرت عباس میره از رود فرات آب بیاره برای دیگران. پس این رود مسافت خیلی طولانی ای با محل استقرار افراد نداشته. حالا سوال اینجا است، چه طور در تعریف واقعه کربلا از صحرای کربلا نام می برند و سرزمین کربلا رو یک سرزمین خشک با آفتاب سوزان توصیف می کنند؟! در صورتی که دو تا رود بزرگ در اونجا وجود داشته و به دنبالش باید سرسبزی وجود داشته باشه. این آیا یک بزرگنماییه؟! واقعیت چیه؟ در ثانی، در یک همچون سرزمینی در نزدیکی رود، مگر می شود زمین را کند و به آب نرسید؟!!

    به این سایت سری بزنید و در قسمت islamic calendar تاریخ ده محرم 61 رو وارد کنید و روی calculate کلیک کنید. درست بعد از تقویم اسلامی، persian calendar رو نگاه کنید. محاسبه کرده و گفته 21 مهر 59 . یعنی این جنگ در پاییز اتفاق افتاده. آیا در این موقع از سال هوا واقعا اون طور داغ و سوزان خواهد بود؟!! درسته کربلا در این زمان خنک نیست، اما اون طور هم وحشتناک نیست!

    مورد بعدی، این کاروان 72 نفره یعنی حتی یک شتر هم نداشتند که بتونن از شیر اون شتر برای رفع کم آبی بدنشون استفاده کنند؟ آیا کسانی که حاضر به جنگیدن نشدند و رفتند، همه ی شتر ها رو با خودشون بردند؟! و رزمنده ها به راحتی گذاشتن شترها رو ببرند؟!

    در مورد رویداد علی اصغر. گفتند که امام حسین (ع) اون رو بالا میگیره و به سپاه یزید میگه که حد اقل به این بچه یکم آب بدید. (بر فرض قبول کم آبی) بعد یکی تیری پرتاب میکنه و اون بچه رو میکشه. سوال اینجاست، در یک همچون جنگی، فرصت به این خوبی برای کشتن فرمانده جنگ هست، اونو ول کنن بیان تیر بندازن اون بچه رو بکشند؟! (بماند که فاصله ی دو تا لشگر اون اقدری زیاد هست که نشه از اون فاصله گردن یه طفل رو هدف بگیرن و بدون خطا بزنن به هدف!)

    مورد بعدی، آب آوردن حضرت عباس (ع) هست. گفتند که ایشان وقتی رفتند آب بیارن، مشک را با یک دست گرفته بودن که دست ایشون رو دشمن قطع میکنه. و ایشون با اون یکی دستش مشک رو میگیره، که اونو هم قطع میکنن و با دهان مشک و میگیرن و سرانجام هم که شهید میشن. خب. این جا چند تا موضوع گنگ هست. اول اینکه با چی دست حضرت رو قطع کردند؟ با تیر و کمان که نمیشه!!! تبر که پرت نمیکنه تیر و کمان! قاعدتا طبق این داستان باید شمشیری چیزی بوده باشه. و خب باید این کار از نزدیک صورت بگیره. شما چه طوری میخوای از فاصله با شمشیر دست یک نفر رو قطع کنی؟! پس این از نزدیک بوده. خب وقتی از نزدیک بوده، چرا حضرت نجنگیده و دفاع نکرده از خودش؟ ایشون که به رشادت مشهور هستند.  یعنی آب بردن به هر قیمتی براش مهمتر بوده؟!! شما این طور فکر می کنید؟! یک سردار سپاه بعید به نظر میرسه به این راحتی جون خودش رو به خطر بندازه. فراموش نکنید که اون ها باید میجنگیدند و تعدادشون کم بوده و تک تکشون باید از خودشون و یارانشون محافظت می کردند. نمیشه کسی مثل حضرا ابوالفضل به خاطر یک مشک آب این طور خودش رو به کشتن بده. (حالا ما قبول میکنیم که ایشون وقتی دستشون قطع میشه تونستند یک جوری بالاخره مشک رو از دست قطع شده بگیرن(!) و اون یکی دست هم همین طور، وقتی قطع میشه مشک رو با دهان بگیرن… اینها قبول)

    خب. اینها چیزهاییه که ذهن من رو به خودش مشغول میکنه و نمیذاره این داستان ها رو باور کنم. از اونجایی که اینجا میخوایم با هم تبادل نظر کنیم، گفتم تا شما هم نظرتون رو بنویسید. خوش حال میشم… 🙂

    در پاسخ به: كي باهوش ترو به درد بخور تره؟! #6970
    aminima
    مشارکت کننده

    بله؟!!

    در پاسخ به: كي باهوش ترو به درد بخور تره؟! #6968
    aminima
    مشارکت کننده

    حالا خوبه ما این اشتباه رو تصحیح کردیم، شما هنوز توی سر هم میزنید! ما سعی می کنیم اشتباه رو محکوم کنیم، اما شما سعی میکنید کسیو که اشتباه کرده محکوم کنید. تفاوت ها اینجاست… 😉

    در پاسخ به: كي باهوش ترو به درد بخور تره؟! #6960
    aminima
    مشارکت کننده

    اصلاح می کنیم مطلب شایان رو:

    مذیت مذکر بودن در ایران!

    بعد تازه مگه Maziat با ز نیست؟!! یا با  ذ   ئه؟؟؟

    در پاسخ به: پیشنهادات و انتقادات #4246
    aminima
    مشارکت کننده

    هزینه قاعدتا منصفانه خواهد بود. و برای همین هم داریم نظر سنجی می کنیم. برنامه ما برای دسته بندی این محصولات این طوریه که، هر مستند رو به طور جدا روی یک CD بزنیم با قیمت پایین. و مستند های مرتبط با هم رو روی یک DVD بزنیم، با قیمت پایین اما بیشتر از CD. اما در مورد اطلس ها، سعی بر اینه که چند اطلس روی یک دیسک رایت بشن. حالا بستگی به حجمشون داره، CD یا DVD. کتاب ها هم که طبیعتا همه میرن روی یک دیسک. ما برای قیمت گذاری کمتر به محتوای دیسک فکر می کنیم و به نظر ما از نظر قیمت نباید فرقی بین یه مستند با یه اطلس باشه. چرا؟ چون که ما هیچ حقی نسبت به این اطلس نداریم، یعنی ما که اونو نساختیم که بخوایم بابتش پول بگیریم. تازه همین کارمون هم چندان بی اشکال نیست. اما خب به هر حال…

    و یک دیسک ویژه هست که انتخاب محتواش با خریداره. یعنی مواردی رو که میخواد میگه و براش رایت میکنیم که برای این هزینه ی بیشتری از یه دیسک معمولی در نظر گرفتیم.

    گفتین هر DVD پنج تومن، و هر CD دو سه تومن. اما به نظر من این قیمت بالایی هست. شاید نصف این مقدار مد نظر ما باشه. در ضمن ما نمیخوایم هزینه ی بی مورد روی دیسک ها بیاریم یعنی مثلا بدیم lable رنگی چاپ کنیم، یا box شیک براش تهیه کنیم… نه… مهم محتوا و استفاده از محتوا و قیمت پایین اون دیسک هست.

    منتظرم نظراتتون رو بخونم…

    در پاسخ به: پیشنهادات و انتقادات #4241
    aminima
    مشارکت کننده

    بقیه چی؟ بقیه نظری ندارن؟!!! لطفا کاربرانی که وارد سایت میشن یه توک‌پا تشریف بیارن و نظرشون رو راجه به این مورد بنویسن.

    در پاسخ به: كي باهوش ترو به درد بخور تره؟! #6947
    aminima
    مشارکت کننده

    بوی خون میاد از این تاپیک…

    نه دکتر جان غممون نیس… این قدر کار و بدبختی و فکر و مشغله ریخته سرم که بحث کردن سر این مساله ی بدیهی رو اصلا توی برنامم ندارم. و صرفا به عنوان مدیر میام که به حقوق کاربر احترام گذاشته باشم… بهله… همچین جور مدیری هستیم ما. 😉

    و اصولا بذار بگن…. بذار حالا اینجا یه فضای ازاد برای خالی کردن خودشون پیدا کردن ازشون نگیر. بنده های خدا گناه دارن، توی بیرون که نمیذارن، نتیجش هم میشه این. این طور ذهنیت منفی و خصمانه نسبت به مهربان هایی مثل ما پیدا کردن. اشکالی نداره، بذار طفلکی ها یکم اینجا راحت باشن. هر چی میگن بهشون حق میدم و حق بده. آخرش می فهمن که اشتباه می کردن. و بالاخره به طور علمی بحث خاتمه پیدا میکنه. البته ممکنه خیلی طول بکشه، آخه این طور که پیداست فشار خیلی زیاد بوده… 😉

    ای بابا بزرگواری دیگه تا چه حد… خانم های عزیز راحت باشید… بگید… هر چی دق و دلی دارید همین جا بگید… اصلا بنده استثنایی، غیر استثنایی… معلول… چه کار داری امیر جان، بذار بگن، شاید با همین گفتنشون اینجا در آینده کمکشون کرد که به راه راست هدایت شن…

    در پاسخ به: چرا؟ #6586
    aminima
    مشارکت کننده

    این متن رو نوشتم دروبلاگم، دیدم قشنگ شد، دنبال تاپیک میگشتم بذارم توش، دیدم مرتبط ترین تاپیک این جااست…

    اگر تو با اطمینان می گویی حقیقت تلخ است… من از تو می پرسم حقیقت کجا است؟ خود خدا همیشه آخر ماجرا پیدایش می شود. یعنی ما آخر ماجرا میفهمیم. وگرنه خدا همیشه هست. خدا چیزی جز حق نیست. پس حقیقت را ما آخر ماجرا می فهمیم، در حالی که همیشه بوده است. خدا تلخ نیست. او هیچ وقت تلخ نیست. حقیقت هم تلخ نیست، چون خود اوست.

    اگر ما سیاه شده ایم، اگر ما سیاه بمانیم، این خیانت به خدا است. خیانت به بزرگترین نعمتی که داریم، زندگی. ما احساساتمان را، عشق هایمان را، عقل هایمان را… تمام چیز هایی که حس میکنیم و لذت می بریم، در حال زندگی کردنیم، و باید سپاس گزار باشیم. و گناه بزرگ، از بین بردن این نعمت است، از بین بردن این زندگی. چه زندگی خود، چه زندگی دیگری. حق ما از زندگی، به اندازه ی وجود خودمان است. ما را بر زندگی هیــــچ موجود زنده و نازنده ی دیگری حقی نیست.

    من به تو با اطمینان می گویم، خدا نور است. نه این نور، نور برای فهمیدن ما است تا آن را در برابر تاریکی قرار دهیم. تو وقتی سیاه می شوی، از این نور فاصله می گیری. از حق، از حقیقت، فاصله می گیری. از خدا… . هیچ شیطانی وجود ندارد. شیطان یعنی خود مایی که از نور، از حقیقت، از خدا فاصله گرفته ایم. ما همه متولد این نور هستیم… . و نور میخواهد به همه جا برود، و تمام زندگی ما، یعنی نگه داشتن این نور در وجود خودمان، تا به نور، به حق، به حقیقت، به خدا، نزدیک بمانیم. که اگر نکنیم، خیانت کرده ایم. خیانتی نا بخشودنی.

    در پاسخ به: كي باهوش ترو به درد بخور تره؟! #6938
    aminima
    مشارکت کننده

    هر چی بدبختی می کشیم از همین خانوماست! میبینی تو رو خدا امیر جان؟! چقدر اینا حرففففف دارن؟!! یه سوال کوچولو کردیا! ببین دو صفحه سه صفحه تازه دو نفری پر کردن! خدا میدونه جمعشون برسه اینجا چی میشه!!! اوه اوه اوه اوه هنوز سایت بالا نیومده حرفهای اینا دازه از مانیتور میزنه بیرون! چقدر مگه دلتون پر بوده؟!!  آخیییی… آخییییی… باشه باشه… ما قبول می کنیم… اصلا هر چی شما بگید… آخی… آخی… 😉

    —-

    شکلک ها: سر فرصت سعی میکنم یه فکری براش بکنم.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 451)