پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشتهها
-
farmehr
کاربربه نظر من هیچ کس در هیچ دورانی ابل قیاس با سهراب نیست. شعرش بی نظیره.
farmehr
کاربرما که بدون اثباتم نمیخوندیم
farmehr
کاربرگفتگوهای زیر از کتابی به نام(Disorder in the American Courts ) نقل شدهاند اینها نمونههایی از محاورههایی است که واقعاً در دادگاههای آمریکا رخ داده و بعد توسط گزارشگران نقل شدهاند:
وکیل مدافع: این دارویmyasthenia gravis،آیا اصلاً اثری بر حافظهٔ شما دارد؟
شاهد: بله.
وکیل مدافع: و به چه اَشکالی بر حافظهتان اثر میگذارد؟
شاهد: (چیزها را)فراموش میکنم.
وکیل مدافع: فراموش میکنید؟ میتوانید نمونهای از چیزی را که فراموش کردهاید برای ما بگویید؟
وکیل مدافع: خوب دکتر، آیا این صحت ندارد که وقتی شخصی در خواب میمیرد، تا صبح روز بعد متوجّه این مسأله نمی شود؟
شاهد: شما واقعاً در امتحان وکالت قبول شدهاید؟
وکیل مدافع: جوانترین فرزند، همان که بیست و یک ساله است، او چند سال دارد؟
شاهد: بیست. مثل آی-کیوی تو.
وکیل مدافع: او سه فرزند داشت، درست است؟
شاهد: بله.
وکیل مدافع: چند تای آنها پسر بودند؟
شاهد: هیچی.
وکیل مدافع: هیچ کدام دختر بودند؟
شاهد: عالیجناب، فکر کنم یک وکیل مدافع دیگر لازم دارم. میتوانم یک وکیل دیگر بگیرم؟
وکیل مدافع: ازدواج اوّل شما چگونه خاتمه پیدا کرد؟
شاهد: با مرگ.
وکیل مدافع: و با مرگ چه کسی؟
شاهد: حدس بزن.
وکیل مدافع: میتوانید آن شخص را توصیف کنید؟
شاهد: قدش متوسط بود و ریش داشت.
وکیل مدافع: مرد بود یا زن؟
شاهد: اگر آن موقع سیرکی در شهر نبوده، به نظرم مرد بوده.
وکیل مدافع: آیا حضور شما امروز صبح در اینجا در پی آگهی استشهادیهای است که برای وکیل مدافعتان فرستادم؟
شاهد: نه، من وقتی میخواهم بروم سر کار این جوری لباس میپوشم.
وکیل مدافع: دکتر، چند تا از کالبدشکافیهایتان را بر روی آدمهای مرده انجام دادهاید؟
شاهد: همهشان را. با زندهها زیادی باید کلنجار رفت.
وکیل مدافع: تمام پاسخهای شما باید شفاهی باشد، خوب؟ شما به کدام مدرسه رفتهاید؟
شاهد: شفاهی.
وکیل مدافع:آیا زمانی را که به بررسی جسد پرداختید به یاد دارید؟
شاهد: کالبدشکافی حدود ساعت ۸:۳۰ شب آغاز شد.
وکیل مدافع: و آقای دنتون در آن موقع مردهبود؟
شاهد: اگر هم نه، وقتی کارم را تمام کردم حتماً مرده بود
وکیل مدافع: شما صلاحیت دادن نمونهٔ ادرار را دارید؟
شاهد: شما صلاحیت پرسیدن این سؤال را دارید؟
وکیل مدافع: دکتر، پیش از انجام دادن کالبدشکافی، آیا وجود علائم حیاتی را چک کردید؟
شاهد: نه.
وکیل مدافع: آیا فشار خون را چک کردید؟
شاهد: نه.
وکیل مدافع: چک کردید که آیا تنفس دارد یا نه؟
شاهد: نه.
وکیل مدافع: پس، ممکن است که وقتی کالبدشکافی را شروع کردید مصدوم زنده بودهباشد؟
شاهد: نه.
وکیل مدافع: چه طور میتوانید این قدر مطمئن باشید دکتر؟
شاهد: چون مغزش در یک شیشه روی میزم بود.
وکیل مدافع: متوجهم، با این حال آیا ممکن است که مصدوم هنوز زنده بوده باشد؟
شاهد: بله، شاید هنوز زنده بوده و کار حقوقی میکرده
با عرض پوزش از وکلای عزیز
farmehr
کاربرعجب قاضی زرنگی!
farmehr
کاربرمرسی
farmehr
کاربردرسته که سایت رو خیلیا نمیشناسن اما فکر کنم هر کدوم از اعضای سایت روزانه یه مطلب بزاره غوغا میشه. خیلی از اعضا میرن و بای بای. من جمله خود من که بخاطر امتحان و علوم پایه 2 ماه یا بیشتر به سایت سر نزده بودم. فکر میکنید اگه کل دانشوهای پزشکی کشور هم عضو این سایت شن چند نفرشون فعال بشن؟
farmehr
کاربروصیت من
روزي فرا خواهد رسيد كه جسم من آنجا زير ملحفه سفيد پاكيزه اي كه از چهار طرفش زير تشك تخت بيمارستان رفته است، قرار مي گيرد و آدم هايي كه سخت مشغول زنده ها و مرده ها هستند از كنارم مي گذرند.
آن لحظه فرا خواهد رسيد كه دكتر بگويد مغز من از كار افتاده است و به هزار علت دانسته و ندانسته زندگيم به پايان رسيده است.
در چنين روزي، تلاش نكنيد به شكل مصنوعي و با استفاده از دستگاه، زندگيم را به من برگردانيد و اين را بستر مرگ من ندانيد…
بگذاريد آن را بستر زندگي بنامم بگذاريد جسمم به ديگران كمك كند كه به حيات خود ادامه دهند.
چشمهايم را به انساني بدهيد كه هرگز طلوع آفتاب ، چهره يك نوزاد و شكوه عشق را در چشم هاي يك زن نديده است.
قلبم را به كسي هديه بدهيد كه ازقلب جز خاطره ي دردهايي پياپي و آزار دهنده چيزي به ياد ندارد.
خونم را به نوجواني بدهيد كه او را از تصادف ماشين بيرون كشيده اند وكمكش كنيد تا زنده بماند ونوه هايش را ببيند.
كليه هايم را به كسي بدهيد كه زندگيش به ماشيني بستگي دارد كه هر هفته خون او را تصفيه مي كند.
استخوان هايم، عضلاتم، تك تك سلول هايم و اعصابم را برداريد و راهي پيدا كنيد كه آنها را به پاهاي يك كودك فلج پيوند بزنيد.
هر گوشه از مغز مرا بكاويد، سلول هايم را اگر لازم شد، برداريد و بگذاريد به رشد خود ادامه دهند تا به كمك آنها پسرك لالي بتواند با صداي دو رگه فرياد بزند ودخترك ناشنوايي زمزمه باران را روي شيشه اتاقش بشنود.
آنچه را كه از من باقي مي ماند بسوزانيد و خاكسترم را به دست باد بسپاريد، تا گلها بشكفند…
اگر قرار است چيزي از وجود مرا دفن كنيد بگذاريد خطاهايم، ضعفهايم و تعصباتم نسبت به همنوعانم دفن شوند…
گناهانم را به شيطان و روحم را به خدا بسپاريد و اگر گاهي دوست داشتيد يادم كنيد.
عمل خيري انجام دهيد، يا به كسي كه نيازمند شماست، كلام محبت آميزي بگوييد.
اگر آنچه را كه گفتم برايم انجام دهيد، هميشه زنده خواهم ماند…
"رابرت. ن . تست"
farmehr
کاربردست همتون درد نکنه. کلی خندیدم. البته دست آقا غضنفرم درد نکنه
farmehr
کاربربیشتر دردناک بود
farmehr
کاربرسلام. مرسی واقعا مطلب جالبی بود.
ایشالا که ماها هیچ کدوم چنین دکترایی نشیم، اما از حق نگذریم هستن دکترایی که فقط به فکر جیب و خوشی خودشونن و اونطور که باید به تعهداتشون در مقابل بیمارا عمل نمیکنن.
farmehr
کاربرسلام.اینکه خیلی از رفتارهای انسان از ناخودآگاه انسان منشا میگیره که به نظر من کاملا درسته.
farmehr
کاربرممنون آقای دکتر. تست جالبی بود. فکر کنم کاملا با شخصیتم جور بود
farmehr
کاربرمن قبلا این تست رو انجام داده بودم. یادمه اون موقع بعد از کلی فکرای چرت آخر هم به نتیجه نرسیدم. و خوشحال بودم از اینکه قاتل سریالی نمیشم.
farmehr
کاربرجنگل
آيا جنگلي كه در آن هستيد تاريك است يا روشن؟ ب) من خود را در جنگلي در شب مي بينم.
آيا راهي در ميان جنگل وجود دارد؟ الف) بله
فنجان
فنجاني را مي بينيد. چه شكلي است؟ الف) فنجان به نظر من با ارزش مي آيد.
با آن چكار مي كنيد؟ ت) بر مي دارمش و با خودم مي برم.
آب
آبي كه مي بينيد چه شكلي است؟ پ) رود كوچک
آيا آبي كه مي بينيد جريان دارد؟ ب) بله (كند)
آب چه عمقی دارد؟ ب) مي توانم در آن بايستم
بايد از آب عبور كنيد. چگونه اين كار را مي كنيد؟ الف) پياده به آب مي زنم يا شنا مي كنم.
خرس
چه نوع خرسي است؟ الف) يك خرس كوچولوي خوشگل
آن خرس چكار مي كند؟ پ) خرس متوجه من شده ولي با من كاري ندارد و سرگرم كار خودش است .
شما بايد به راهتان ادامه دهيد. با آن خرس چكار مي كنيد؟الف) كار خاصي نمي كنم. خيلي كوچولو وخوشگل است و به فكر اين هستم كه آن را بغل كنم و همراه خود ببرم.الف) كار خاصي نمي كنم. خيلي كوچولو وخوشگل است و به فكر اين هستم كه آن را بغل كنم و همراه خود ببرم.
ساحل
چند نفر آدم در آنجا مي بينيد؟ ت) هيچكس
فاصله شما از آنها چقدر است؟ پ) يا خيلي دورند ويا هيچكس در ساحل نيست.
farmehr
کاربرفوق العاده بود
-
نویسندهنوشتهها