پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشتهها
-
farmehr
کاربریعنی به نظرتون چنین فردی چندان آرامش ذهنی نداره دیگه؟ فکر میکنید تمرینات ریلکسیشن بتونه به این فرد کمکی کنه؟
و یه سوال دیگه. اگه این فرد شروع کنه به عادت دادن خودش برای ترک این حالت،ممکنه دجار مشکلی مثل بیقراری بشه؟
و ممنون از نظراتتون.
farmehr
کاربرفردی رو تصور کنید که در هر حالتی با دستاش مشغول انجام کاریه. مثلا اگه وسیله ای روبروشه بدون هدف با اون وسیله بازی میکنه و اگه وسیلله ای در مقابلش نباشه با دستاش بازی میکنه. به نظر شما این حالت طبیعیه یا از این حالت اون فرد میتونیم یک حالت روحی خاص رو برداشت کنیم؟
farmehr
کاربرشاید براتون عجیب باشه اما من با وجود اینکه خودم شدیدا استرسیم در مواقع امتحان به دوستام روحیه میدم اما خودم میدونم که چه استرسی دارم.در واقع نمیذارم اطرافیام متوجه استرسم بشن.شاید حتی اگه به بعضی از دوستام بگم که استرس دارم بگن دارم دروغ میگم.
farmehr
کاربراتفاقا به این چیزا خیلی اعتقاد دارم اما تا حالا فرصت نشده در این مورد مطالعه و تمرین کنم
farmehr
کاربربله.هروقت دچار استرس میشم دنبال علت استرسم میگردم و میدونم دلیلی برای استرس پیدا کردن وجود نداره و به خودم روحیه میدم اما فرقی در وضعیتم نمیکنه.و این استرس تا وقتی که شروع به انجام اون کاری میکنم که باعث استرسم شده باهام هست.
farmehr
کاربرممنون الهام جان و آقای امیر. این نظر که میتونن آدمای آرومی باشن خیلی برام جالب بود.
farmehr
کاربرمن بعد از 4 ترم پزشکی خوندن تازه فهمیدم چجور درس خوندنی جواب میده و قصد دارم این کار رو در ترم بعد انجام بدم تا نتیجش رو بگیرم و مطمئنم بهتر از ترمای قبل میشه.اونم اینه که اول یک بخش کوتاه رو روخونی کنم و بعد در خالی که اون بخش رو با دقت میخونم ازش خلاصه برداری میکنم تا هم مرورش راحتتر شه و هم مطلب بهتر تو ذهنم جا بگیره. و البته رفتن سر تمام کلاسا( بجز عمومی) و گوش کردن میتونه خیلی کمک کننده باشه.
یه نکته هم که همیشه مامانم میگفت و من فقط این ترم و فقط در مورد درس ژنتیک انجام دادم این بود که قبل از رفتن سر کلاس نه تنها باید مطلب جلسه قبل رو مرور کرد،بلکه باید از جلسه اول رو مرور کرد. این کار واقعا سخته و شاید انجام دادنش واسه هر درسی ممکن نباشه اما واقعا جواب میده. در تمام این 4ترم شاید ژنتیک تنها درسی بود که با آرامش سر جلسه رفتم.
farmehr
کاربرمن هیچ فیلمی نمیبیم،آخه کلا اهل سریال دیدن نیستم اما سریال پرستاران رو دبیرستان نگاه میکردم.با این وجود به نظرم نکات آموزنده تو این فیلما زیاد هست.چه واسه من که علوم پایه ام و چه برای دوره های بالاتر.با someone هم موافقم. به نظرم اخلاق یک پزشک واقعا مهمه.حتی شاید بیشتر از مهارتش تو امر طبابت.
farmehr
کاربرآدم از دیدن عکس احساس تاسف میکنه اما تاسف واقعی وقتیه که میبینی نمیتونی کاری انجام بدی
farmehr
کاربراصلا منظورم جنس مخالف نبود،چون هروقت بحث جنس مخالف باشه قضیه متفاوت میشه.منطورم اینه که فردی همواره تمایل داره که مورد نوازش فرد هم جنس قرار بگیره.این نشون دهنده همون نیاز فرد به آرامشه؟
ببخشید،فکر نکنم بتونم منظورمو واضحتر بگم.
farmehr
کاربرممنون بابت این اطلاعات. یه سوال داشتم در مورد لمس کردن بدن که نسانه نیاز فرد به آرامشه. این لمس کردن فقط در مورد خود شخص صدق میکنه یا لمس یا نوازش بدن توسط دیگران هم میتونه همون نیاز فرد به آرامش باشه؟ مثلا کسی که دوست داره توسط دیگران نوازش بشه یعنی نیاز به آرامش داره؟
farmehr
کاربرتقریبا.طوری که بدنم شروع به لرزس میکنه. مثلا اون چیزی که الهام در مورد ترسشون از لکچر دادن گفتن.منم چند بار تصمیم گرفتم داوطلبی لکچر بدم تا برام عادی شه،اما در مواقعی که مجبور به لکچر دادن بودم بقدری استرس داشتم که بیخیال شدم.یا اینکه برای امتحان آمادم و حسابی خوندم اما باز استرس میگیرم و بیشتر مواقع همین استرسم باعث میشه امتحانم رو خراب کنم.
farmehr
کاربرامتیاز رتبه ی تا 10 چیه؟
farmehr
کاربرتمام حرفاتون درسته.خود من همیشه این حرفا رو به خودم میزنم یا بهتر بگم به درستی تمام اون حرفا هم ایمان دارم اما نمیدونم چرا همیشه دچار استرسم. شاید براتون عجیب باشه اما از قرار گرفتن تو موقعیتهای جدید هم استرس میگیرم.استرس سر امتحان و موقع لکچر هم که جای خود دارد.اما حداقل استرسم یه حسنی که داره اینه که فقط تا زمان شروع اتفاق و به محض مثلا شروع لکچر از بین میره. و واقعا نمیدونم چجوری میتونم از پس استرسم بر بیام
farmehr
کاربرسلام.سوال خیلی سختیه.من خودم طرفدار راستی و دروغ نگفتنم اما معتقدم یک پزشک مسوول جون بیمارشه.اگه جونش واقعا در خطر باشه و بدونم که نمیتونه هزینش رو بپردازه اولین کاری که به ذهنم میرسه اینه که همونطور که آقای امین گفتن خودم هزینش رو پرداخت کنم،در غیراینصورت این کارو میکنم
-
نویسندهنوشتهها