- این موضوع خالی است.
-
نویسندهنوشتهها
-
مارس 17, 2011 در 8:51 ب.ظ #4013
sh126
کاربرزیگموند فروید
زیگموند شلومو فروید(به آلمانی: Sigismund Schlomo Freud) (زاده: ۶ مه۱۸۵۶– درگذشته:۲۳ سپتامبر۱۹۳۹) روانپزشک اتریشی و پایهگذار رشته روانکاوی است.
زندگی
او زادهٔ شهر پریبوردر جمهوری چک کنونی و امپراتوری اتریش پیشین است. خانواده وی از یهودیان اشکنازی بودند. پدرش پارچه فروش بود که سه سال بعد از تولد زیگموند به دلیل مشکلات مالی همراه با خانواده خود به لایپزیک رفت و پس از مدتی به وین مهاجرت کرد.
فروید به یکی از بهترین دبیرستانهای وین رفت و آنجا را با درجه ممتاز به پایان رساند. نخست میخواست حقوق بخواند اما بعد در سال ۱۸۷۳ به دانشکده پزشکی دانشگاه وین رفت و در سال ۱۸۷۵ برای بورس تحصیلی در رشته جانورشناسی به تریست ایتالیا رفت. در ۱۸۸۲ مدرک پزشکی خود را گرفت و در همان زمان با مارتا برنز ازدواج کرد و در بیمارستان عمومی وین مشغول به کار شد در ۱۸۸۵ برای تححقیقات عصبشناسی وارد پاریس شد و در بیمارستان سالپتریه با ژان مارتن شارکو که بزرگترین روانپزشک زمان به شمار میرفت آشنا شد. شارکو بر کاربرد هیپنوتیزم در درمان هیستری کار میکرد. سپس به وین بازگشت و مطبی باز کرد و به درمان بیماران روانی با استفاده از هیپنوتیزم پرداخت. در ۱۸۹۶ پس از تحقیقاتی چند با ژوزف برویربه بررسی و تحقیق و درمان بیماران به روشی که خود روانکاوی مینامید پرداخت. فروید بعدها تصمیم گرفت به جای هیپنوتیزم، تداعی آزاد و تحلیل رویاها را برای تشخیص و درمان بیماران روانی به کار گیرد. او بیماران را ترغیب میکرد که در باره بیماری خود و خاطرات زندگی خود سخن گویند. بسیاری از آنان با سخن گفتن و یادآوری خاطرات تلخ گذشته، به ویژه دوران کودکی، بهتر میشدند. یکی از بیماران او نام «سخندرمانی» را بر این شیوه گذاشت.
در ۱۹۰۱ انجمن بین المللی روانکاوی و در ۱۹۰۲ جامعه روانشناسی چهارشنبه را که هر چهارشنبه در خانه او جلسه از برگزار میشد تاسیس کرد. در ۱۹۰۹ همراه با کارل یونگ و ساندور فرنزی به دعوت دانشگاه کلارکماساچوست به آمریکا رفت.
در ۱۹۲۳ برای برداشتن غده سرطانی در سق دهانش مجبور به عمل جراحی میشود که طی آن بخش عمدهای از سمت راست سق دهانش برداشته میشود. وقتی که دانشگاه عبری اورشلیم در ۱۹۲۵ برپا شد نام وی به همراه آلبرت انیشتین، مارتین بوبرو حاییم وایزمن در میان اعضای اولین هیئت مدیره آن دانشگاه بود. با الحاق اتریش به آلمان در ۱۹۳۸ و بالا گرفتن یهودیستیزی در وین، فروید تصمیم به مهاجرت گرفت و با کمک ویلیام بالیت دیپلمات آمریکایی و پرنسس بناپارت روانکاو فرانسوی در ۱۹۳۸ وین را همراه با خانوادهاش به قصد پاریس ترک میکند و پس از مدتی از آنجا به لندن میرود و در همپستد سکنی میگزیند. در ۲۳ سپتامبر ۱۹۳۹ پس از دو روز اغما که حاصل تزریق مرفین بود در ساعت سه نیمه شب میمیرد. تزریق مورفین بنابر قراردادی بین فروید و پزشکش بودهاست که هرگاه درد بر او غلبه کرد پزشک با تزریق مورفین جان او را بگیرد.
اندیشههای فروید
به نظر او بسیاری از رفتارهای انسان تحت تأثیر انگیزههای ضمیر ناخودآگاه است. افکار و خاطرات بخصوص ضمیر ناخودآگاه، بویژه از نوع جنسی و پرخاشگرانه، ریشهٔ اختلالات روانی هستند، و اینگونه اختلالات روانی میتوانند با تبدیل اندیشهها و خاطرات ناخودآگاه به آگاهی از طریق معالجات روانکاوانه، درمان شوند.
متاسفانه نظریات فروید در میان عامه به شدت مورد سوء تعبیر و حتی تحریف قرار گرفتهاند. برای مثال عموما به اشتباه تصور میشود وی طرفدار بی بند و باری جنسی بودهاست.از نظر فروید آسیبهای روانی انسان, در ۵ سال نخست زندگی ریشه دارند؛ خصوصا نحوه ارضای تمایلات جنسی کودک؛ و حوادث بزرگسالی نقش چندانی در شکل گیری شخصیت ندارند. به علاوه افراط در ارضا به اندازه محرومیت مضر است.
آثار
- تعبیر خواب(۱۹۰۰)
- توتم وتابو(۱۹۱۳)
- روانشناسی گروه و تحلیل من(۱۹۲۱)
- تمدن و گلهمندان از آن(۱۹۳۰) تحت عنوان «فرهنگ و ناخوشایندیهای آن» توسط امید مهرگان از آلمانی به فارسی برگردانده شدهاست.
- بررسی رفتارهای جنسی
- آسیبشناسی زندگی روزمره
- موسی و یکتا پرستی
- ایندهٔ یک وهم
منبع:ویکیپدیا
مارس 17, 2011 در 10:40 ب.ظ #7908emerson
کاربرسلام بر شما
ضمن ورود شما به سایت از این که در گروه روانشناسی تاپیک نوشتید ممنونم.
خب اول شروع کنید کمی از نظریات فروید برای اعضا توضیح بدید بعد ببینیم پابرجا میمونه یا نه!!!
با تشکر
مارس 18, 2011 در 10:17 ق.ظ #7909zahra68n
کاربرخیلی از نظرات فروید همین الان هم مقبولیت ندارن
مارس 19, 2011 در 6:32 ب.ظ #7910farmehr
کاربرسلام.اینکه خیلی از رفتارهای انسان از ناخودآگاه انسان منشا میگیره که به نظر من کاملا درسته.
ژوئن 15, 2011 در 2:39 ب.ظ #791162253niush
کاربراکثر فمينيستهای معتقدند که نظرات فرويد جنبش زنان را نيم قرن به تاخير انداخت. فرويد معتقد بود که دختران از کودکی نسبت به پسران دچار احساس حسادت میشوند و احساس میکنند که يکی از اعضای بدنشان را از دست دادهاند. اصطلاح Penis Envy برای اولين بار در کارهای فرويد ظاهر شد. او معتقد بود که تلاشهای زنان برای بازگشت به جامعه و يا در دست گرفتن کارهايی که مردان انجام میدهند يک شورش عليه اين عقده فروخورده است. Firestone فمينيست معروف کانادائی معتقد است که نظرات فرويد در مورد زنان کاملا صحيح است ولی بايد هرجا که فرويد نوشته Penis اين کلمه را با Power عوض کنيم!
خیلی جالبه
ژوئن 15, 2011 در 2:40 ب.ظ #791262253niush
کاربرمن کاملا با فروید موافقم میتوانم باهاتون بحث کنم شاید شما هم قانع شدید….
ژوئن 15, 2011 در 4:25 ب.ظ #7913aminima
مشارکت کنندهتلاشهای زنان برای بازگشت به جامعه و يا در دست گرفتن کارهايی که مردان انجام میدهند يک شورش عليه اين عقده فروخورده است.
به نظر من فمینیست ها اصلا معنی انسان رو درک نکردند. اصلا معنی تفاوت و شباهت بین انسان ها رو هم درک نکردند. نمیفهمند معیار برتری یک انسان نسبت به دیگری مرد بودن یا زن بودنشان نیست.
من این متن رو در آبان ۸۸ در وبلاگم نوشتم. به صورت نقل قول اینجا میارمش:
هنوز هم یک سری احمق نادانِ بی خرد، دم از تساوی حقوق زن و مرد می زنند. هیچ کدامشان نمی گویند تساوی حقوق انسان ها. جلسه تشکیل می دهند، یکی خود را طرف دار حقوق زنان می داند، به یکی می گویند فمینیست، مرد است، اما نمی تواند درک کند انسان است! زن است اما نمی تواند درک کند انسان است! تازه خودشان را علامه ی دهر هم می دانند! دیگران را هم تشویق می کنند بهشان بپیوندند! برنامه تلوزیونی ساخته است دارد دو ساعت مخ ملت را می خورد که چه؟! که این که زن ها هم اندازه ی مرد ها حق دارند، که مرد ها آزادی را از زن ها گرفته اند، که بیایید جنبش راه بیندازیم حقوقمان را پس بگیریم… خب ای نافهم، همین تو و امثال تو هستند که زن و مرد را جدا کرده اند و به همه دارید می قبولانید که زن و مرد از هم جدا اند، دارید توی مغزشان فرو می کنید که حقوق شما یک چیز است و حقوق آن ها یک چیز دیگر و این ها باید با هم برابر باشد… ای نافهم، چرا نمی فهمی این ها جدا نیستند از هم، حق آن ها از هم جدایی نا پذیر است، چرا هی اصرار داری تفکیک قائل بشوی؟ هان؟ چرا نمیفهمی انسان به معنی زن و مرد نیست. انسان یعنی انسان، نه زن، نه مرد، هم زن، هم مرد!
توی خط تولید اینها، فقط دکوراسیون فرق دارد. موتورشان که یکی است بنده ی خدا. ببینم تو برای پای چپ و راستت فرق می گذاری؟! اگر یکی نباشد، یا کوتاه تر باشد، یا اگر هر دو تا عین هم باشند، اصلا بدن تو مثل آدم راه می رود؟! مگر می شود به پای چپت یک جور برسی و به پای راستت یک جور دیگر؟! حقوق آن ها از هم جدا است آیا؟! فرقی بین این دو می بینی که باید بینشان تفاوت قائل بشوی؟!
صد البته که تفاوت هایی وجود داره، اما نه اونجور که فمینیست ها میگن.
ژوئن 15, 2011 در 6:58 ب.ظ #7914rozita
کاربرمن فکر میکنم فمینیست بزرگترین ظلم رو در حق زنان کرد..زنان اگه قبلا مورد اجحاف قرار گرفتن به علت عدم برابری نبود..اجحاف بزرگتر این بود که بخوای به اونا رو با مردا برابر کنی..من با نظر دکتر امین موافقم فکر میکنم ارزش زن به خود وجود انسانیشه نه اینکه حق و حقوق مساوی با مرد داشته باشه..حق برای همه ی انسان ها یکیه..
آخه اینها یه فکر احمقانه دارن معیار آزادی زنان رو در تساوی بودن با مردان قرار دادن..خب یکی نیس بگه شما که باز دارین زن رو مورد اجحاف قرار میدین دارین مرد رو کرایتریای آزادی میدونین..کرایتریای آزادی رو باید بر اساس خود انسان تعریف کرد نه اینکه تفاوت هایی که بین جنس به صورت فیزیولوژیک هست!
ژوئن 18, 2011 در 3:28 ب.ظ #7915reza
کاربرمن هم خیلی تو زمینه اخلاقی فروید رو قبول دارم و معتقدم مثل انیشتین که از اختراعش سوءاستفاده شد فروید هم گرفتار نظام کاپیتالیستی و غول تجارت شد.
واقعا فروید انسان بزرگی بود.
-
نویسندهنوشتهها
- شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.