پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 945)
  • نویسنده
    نوشته‌ها
  • در پاسخ به: معرفی کتاب #4521
    emerson
    کاربر

    قدرت نامحدود اثر آنتوني رابينز

    يك كتاب فوق العاده است كه وقتي بخونيدش كلي مطالب جديد ياد ميگيريد و قول ميدم كفتون ميبره!

    در پاسخ به: آزمون ورودی دانشگاه ایرلند!!! #6832
    emerson
    کاربر

    يه كاريش كنيد يا چشم برزخيتون رو به ما غرض بديد!

    در پاسخ به: چاكراها #6291
    emerson
    کاربر

    چاکراها نقاطی هستند که انرژی پرانا وارد آنجا می‌شود. بنابراین چاکراها نقاط انرژیکی بدن هستند. چاکراها از نظر فیزیولوژی و آناتومی پزشکی قابل رویت هستند. اما با استفاده از تکنیک‌های هاله بینی می‌توان بوجود چاکرا پی برد. چاکراها در سه اندازه می‌باشند. چاکراهای بزرگ با ابعاد ۸ الی ۱۲ سانتی متر، چاکراهای کوچک با ابعاد  ۶ الی ۴ سانتی متر و چاکراهای ریز به ابعاد ۱ سانتی متر هستند. انرژی حیات، پرانا از چاکراها وارد بدن می‌شوند و از کانالهای انرژی به اندامها یا نقاط حساس بدن می‌رسد.

    چاكراها گرداب‌هایی هستند كه انرژی از طریق آنها به بدن وارد و از آن خارج می‌شود. وقتی كه رشد یافته باشند، به صورت یك چرخ می‌گردند. در بیشتر مباحث مربوط به چاكراها از هفت چاكرای اصلی صحبت می‌شود ولی ما عملاً صدها چاكرا داریم كه در سراسر بدنمان جای گرفته‌اند. هر نقطة طب سوزنی و acupressure یك گرداب انرژی و بنابراین یك چاكرا است. انرژیی كه این گرداب‌ها را به كار می‌اندازد از چند منبع می‌آید كه یكی از آنها كندالینی یا انرژی تكاملی ما و دیگری نیروی روحانی نهفته در وجود ما می‌باشد. این انرژی‌ها از درون بدن می‌آیند و از چاكراها تراوش می‌كنند.

    چاكراها ،انرژی هم دریافت می‌كنند. ما از افراد پیرامونمان ناخودآگاه، یا آگاهانه انرژی دریافت كنیم. وقتی كه انرژی ما به وسیلة‌ دیگران جذب می‌شود ما در یك چاكرای خاص احساس ربوده شدن می كنیم. وقتی كه انرژی دریافت می‌كنیم احساس می كنیم زیر بارش شدیدی از انرژی قرار می‌‌گیریم. انرژی روحانی یا پرانا و دیگر انرژی‌ها همگی پیرامون ما هستند (ما در اقیانوسی از انرژی به سر می‌بریم). انرژی‌ها می توانند از مراكز چاكرا در بدنمان جریان یابند.

    افرادی كه رشد تكاملی كمتری دارند معمولاً انرژی بیشتری نسبت به آنچه ارسال می‌كنند دریافت می‌نمایند. آنها ممكن است به هنگام ضعف یا بیماری از آدمهای سرزنده‌تر و رشد‌یافته‌تر كسب انرژی كنند. آنهایی كه احساس ضعف می‌كنند و تصور پایینی نسبت به خود دارند به شدت تحت تأثیر انرژی‌های دیگران قرار می گیرند و عملاً جذب دیگران می شوند در هر دو حال به آنها جذب‌كننده (مكنده) گفته می‌شود. اگر انسان بتواند به كسانی كه انرژی نیاز دارند انرژی دهد، كاری بسیار عالی انجام داده است. بخشیدن، قسمتی از عمل ما هنگام عیادت از بیماران یا دوستان افسرده است. ما انرژی را از چاكراهای خود به چاكراهای آنها می‌بخشیم تا كمكشان كنیم.

    در پاسخ به: داستان هاي طنز #6774
    emerson
    کاربر

    با حال بود!

    يعني اين دقيقا سياست مملكت ماست!!!

    در پاسخ به: لحظه تحول #4388
    emerson
    کاربر

    اگرنمي تواني بلوطي بر فراز تپه اي باشي
    بوته اي در دامنه اي باش

    ولي بهترين بوته اي باش كه در كناره راه مي رويد

    (( اگر نمي تواني درخت باشي ،بوته باش ))


    اگر نمي تواني بوته اي باشي، علف كوچكي باش
    و چشم انداز كنار شاه راهي را شادمانه تر كن

     

    در پاسخ به: داستانهاي كوتاه و آموزنده #6619
    emerson
    کاربر

    چه جوريه؟ هر كي هر جور دلش ميخواد داستانو ادامه ميده؟!! كلاس انشاست؟

    در پاسخ به: آزمون ورودی دانشگاه ایرلند!!! #6830
    emerson
    کاربر

    منم نميبينم!!!!

    در پاسخ به: لحظه تحول #4382
    emerson
    کاربر

    انسان هر كاري را مي تواند انجام دهد، اما همه ي كارها را نمي تواند بكند
    (ماکسول مالتز)

    در پاسخ به: داستان هاي طنز #6771
    emerson
    کاربر

    خوب بعضي دكترها انصافا از حساب كتاب چيزي سرشون نميشه و فقط اهل كتاب و سرچ هستن!!!!

    در پاسخ به: داستان هاي طنز #6769
    emerson
    کاربر

     

     یک پزشک و یک مهندس در یک مسافرت طولانى هوائى کنار یکدیگر در هواپیما نشسته
    بودند.

    پزشک رو به مهندس کرد و گفت: مایلى با همدیگر بازى کنیم؟
    مهندس که می‌خواست استراحت کند محترمانه عذر خواست و رویش را به طرف پنجره
    برگرداند و پتو را روى خودش کشید…. پزشک دوباره گفت: بازى سرگرم‌کننده‌اى
    است. من از شما یک سوال می‌پرسم و اگر شما جوابش را نمی‌دانستید ۵ دلار به من
    بدهید. بعد شما از من یک سوال می‌کنید و اگر من جوابش را نمی‌دانستم من ۵ دلار
    به شما می‌دهم. مهندس مجدداً معذرت خواست و چشمهایش را روى هم گذاشت تا خوابش
    ببرد. این بار، پزشک پیشنهاد دیگرى داد.
    گفت: خوب، اگر شما سوال مرا جواب ندادید ۵ دلار بدهید ولى اگر من نتوانستم سوال
    شما را جواب دهم ٥٠ دلار به شما می‌دهم. این پیشنهاد چرت مهندس را پاره کرد و
    رضایت داد که با پزشک بازى کند.
    پزشک نخستین سوال را مطرح کرد: «فاصله زمین تا ماه چقدر است؟» مهندس بدون اینکه
    کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و ۵ دلار به پزشک داد.
    حالا نوبت خودش بود. مهندس گفت: «آن چیست که وقتى از تپه بالا می‌رود ۳ پا دارد
    و وقتى پائین می‌آید ۴ پا؟» پزشک نگاه تعجب آمیزى کرد و سپس به سراغ کامپیوتر
    قابل حملش رفت و تمام اطلاعات موجود در آن را مورد جستجو قرار داد. آنگاه از
    طریق مودم بیسیم کامپیوترش به اینترنت وصل شد و اطلاعات موجود در کتابخانه
    کنگره آمریکا را هم جستجو کرد. باز هم چیز بدرد بخورى پیدا نکرد. سپس براى تمام
    همکارانش پست الکترونیک فرستاد و سوال را با آنها در میان گذاشت و با یکى دو
    نفر هم گپ زد ولى آنها هم نتوانستند کمکى کنند.
    بالاخره بعد از ۳ ساعت، مهندس را از خواب بیدار کرد و ٥٠ دلار به او داد.
    مهندس مودبانه ٥٠ دلار را گرفت و رویش را برگرداند تا دوباره بخوابد. پزشک بعد
    از کمى مکث، او را تکان داد و گفت: «خوب، جواب سوالت چه بود؟» مهندس دوباره
    بدون اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و ۵ دلار به پزشک داد و رویش
    را برگرداند و خوابید

    بيچاره دكترها !!!

     

    در پاسخ به: داستانهاي كوتاه و آموزنده #6611
    emerson
    کاربر

    بسيار زيبا بود

    ممنون

    در پاسخ به: اگه پزشکی قبول نمیشودیم…. #6233
    emerson
    کاربر

    وقتي خوب فكر ميكنم اگه ميخواستم  يه رشته ديگه غير پزشكي بخونم معماري ميرفتم (منم رياضي بودم تجربي امتحان دادم)

    در پاسخ به: چرا؟ #6580
    emerson
    کاربر

    بله يكم مطالعه كردم و چنتا فيلم ديدم، به نظر كاملا درست و واقعي مياد، تحقيقات جديد بر پايه فيزيك جديد بسيار جالب و حتي غير قابل باور كردنه!!!  گذر در زمان و جابجايي اجسام در زمان امكان پذير شده و اين كار در آزمايشگاه ها انجام شده ، ما از دنيا خيلي كم ميدونيم !!!

    در پاسخ به: چرا؟ #6576
    emerson
    کاربر

    بنده هم با شما كلا موافقم.

    شما شروع كرديد پس بايد خودتونم داغش كنيد…!

    در پاسخ به: چرا؟ #6574
    emerson
    کاربر

    اصلا منظورم جواب به شما نبود،شرمنده ام اكه بدجوري نوشتم،عذرخواهي ميكنم.
    چرا اتفاقا بايد بحث كرد تا به يه نتيجه اي رسيد و قانع شد!
    بايد با هم همفكري كنيم تا يه چيزهاي جديدي ياد بگيريم.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 945)