پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نوشته‌ها
-
وااااااای ، واقعا آفرین!
کاش میتونستم در مقابل شما حضور پیدا کنم و برای امین و elham کف میزدم، انصافا خیلی زیبا نوشتید…
ما متاسفانه تو انتخاب الویت ها مشکل داریم و دقیقا نمیدونیم کی باید چه کار کرد!
درسای پزشکی خیلی زیاد وسنگینه حالا اگه کسی هم از پزشکی خوشش نیاد یا فعلا تو mood درس نباشه اعصابش به هم میریزه و کم کم مشکلاتی ایجاد میشه حالا اگر کمی هم فشار اجتماع و خانواده ها هم به دلایل مختلف به شرایط گذشته اضافه بشه دیگه قوز بالای قوز میشه البته همین مشکلات قبلی بدون درس پزشکی هم واسه آد م بسه! در این شرایط دانشجوی بیچاره به دنبال یه تکیه گاه میگرده و یا این تکیه گاه رو یا خداوند تبارک و تعالی پیدا میکنند و یا در موجوداتی که مخلوق او هستند البته ممکن است هر دو مورد بالا با هم اتفاق بیفته، حال اگر حالت دوم باشه دو حالت داره یکی اینکه فرد خوب و قابل اعتمادی پیدا کنه یا یک فردی با ظاهر آهو اما درون گرگ باشه اگه حالت دوم باشه که واویلاست و فرد درون چنان منجلابی میفته که رهایی ازش سخته و خسرت دنیا والاخره میشه و به قهقرا میره چون به کسی اعتماد میکنه که لایق این اعتماد نیست در این حالت چه کار میکنه یا فقط با همه دعوا میکنه و هرگز روی آرامشو نمیبینه و یا به سیگار و مواد و کارهای نادرست کشیده میشه و یا خداوند یا نماینده ای از سوی اون رو پیدا میکنه و نجات پیدا میکنه! اما اگر فرد خوبی رو پیدا کنه…
اوه ، عذر میخوام یه کاری پیش اومد باید برم تو فرصت بعد ادامشو مینویسم…مرسی به دوستان عزیز که این چنین فعالانه به این عرصه آمدند!
پس در جمع بندی نظرات دوستان پزشک به موارد زیر نیاز داره:
1- توانایی از ابزار روز که شامل کامپوتر، آشنایی با اینترنت ،آشنایی با زیان انگلیسی برای استفاده هر چه بهتر از اینترنت و کتابهای رفرنس
2- ویژگیهای شخصیتی و فردی دیگر شامل مسئولیت پذیری، صبر، هنر برخورد درست با بیمار، مدیریت شرایط بحران، توانایی شاد بودن و شاد کردن دیگران، خط زیبا و موسیقی که دلیلشو نمیدونم و نمیدونم به چه چیزی ارتباط داره!
خیلی خوب تا حالا پیش رفتیم، اجازه بدین چنتا مورد رو هم من اضافه کنم: قدرت بدنی که با همون ورزش که امین گفت میشه تا حدودی بهش رسید که از دو جهت اهمیت داره: 1- برای آرامش روحی و آزاد کردن انرژی های درونی و در کل برای بهتر فکر کردن
2- برای اینکه بتونه شرایط طاقت فرسای کار پزشکی رو تحمل کنه مثلا باید بتونه به راحتی 4-5 ساعت سر پا وایسه بدون اینکه پا یا کمرش درد بگیره یا مثلا ساعت ها کشیک بودن بدون استراحت را بگذرونه!
فعلا تا این جا باشه تا بقیشو بعدا ادامه بدم…nahid راست میگه ها امین، آینده پزشکی خیلی به هم وره! با عمومی که کار خیلی بزرگی انجام بدی برای تخصص هم که باید یا پارتی و پول داشته باشی یا پول و پارتی!
تو این دیار همه چیز گرگ و میشه آینده پزشکی هم مثل بقیه چیزها !
چرا روبات چرا سنگ؟
یعنی تمام احساساتتو میخوای به خاطر پزشکی زیر پا بذاری و میخوای مثل بعضی از دکترها که بویی از انسانیت نچشیده اند بشی؟ میخوای بیشتر دربارش صحبت کنی؟
یعنی واقعا هیچ درمانی نداره؟مارم راه ندادن چون که 4تا درس مذخرف رو که به هیچ درد پزشکی نمیخورن رو نخوندم و به جاش به کارهای مفیدتری که فکر میکردم پرداختم و معدلم کمتر از 16 شد!
بعد میگن چرا پیشرفت ما در حد لاک پشته!!!به نکته جالبی امین جان اشاره کردی، تنهایی!
به نظرتون چه جوری میشه با تنهایی که خیلی از آدمها باهاش روبرو هستن از جمله ماها که بیشتر باهاش درگیریم کنار اومد؟ چه راه های درمانی میشناسید؟ آیا شماهم الان یا در برهه ای از زمان دچار تنهایی شدید؟شاید تا حدودی درست بگی اما اگه خدا نکرده یکی از اقوام خودت هم به خاطر اشتباه یه پزشک این اتفاق واسش میفتاد بازم همینو میگفتی؟!
یه مطلبو دوست دارم همین جا بگم که رشته ما خیلی مسئولیت داره و پیشنهاد میکنم که درسها و مطالبی رو که با جون آدما ارتباط داره خوب بخونید تا یه وقت دچار عذاب وجدان نشید!
اگه اجازه میدید یه خاطره تلخ بگم: چند روز پیش یکی از آشناها رو تو بیمارستان دیدم که ازم پرسید که عکس رنگی کجا میگیرن؟ اما من متاسفانه چون خیلی عجله داشتم به استادم برسم بهش گفتم از نگهبان بپرس و سریع خداحافظی کردم و رفتم دنبال کارم! فردای همون روز تلفن زنگ زد و فهمیدم بنده خدا به رحمت ایزدی پیوسته و فوت شده، این چند روزه حالم خیلی گرفته و همش فکر میکنم اگه وایساده بودم و ازش درباره مشکلش میپرسیدم شاید اون الان زنده بود… اما حیف که نمیشه زمان رو به عقب برگردوند! اینو گفتم که 1- حواستون به رشته حساسمون باشه و 2- اینکه یادتون نره عمر آدما خیلی کوتاهه قدر اطرافیانتون رو بدونید…
شرمنده که از بحث فاصله گرفتم…به نظر من به علت سنگینی دروس و جو خاص بیمارستان در دوره های استاجری و اینترنی بچه های پزشکی به انواع واقسام مشکلات میخورن شاید یکی از مهمترین این مشکلات دلزدگی و نفرت از رشته پزشکیه چون حجم درس زیاد و جو عجیب غریبه کلاسها دانشجوهارو خیلی متاثر میکنه! نظر شما چیه؟
تو بچه های شما هم هستند کسانی که بگن کاش رشته پزشکی رو انتخاب نمیکردم؟شرمنده!
دکتر جان مطمئنی که واسه علوم پایه است؟ مگه میشه آناتومی و بیو و جنین و فیزیو و … رو جدا جدا ارائه کرد؟! من این طرح رو واسه علوم پایه نشنیدم و فقط همون مدل استاجری خبر دارم!
اگه واقعا واسه علوم پایه همچین کاری صورت بگیره فکر کنم مطالب از هم در میره و نمیشه جمعش کرد!من همیشه حس میکردم که یک دانشجوی پزشکی باید ابعاد مختلفی داشته باشی، یعنی میگفتم که یه پزشک آینده نباید فقط هنرش درسش باشه! حتما تو دانشگاه شما هم موجوداتی هستند که شبیه انسان هستند ولی آدم نیستند چون فقط سرشون تو کتابه و از زندگی هیچی نمیفهمن!
حالا به نظر شما یه دانشجوی پزشکی به چه هنر یا ویژگی هایی نیاز داره؟در سیستم قبلی بحثی در این راجع داشتیم که ما دانشجوهای پزشکی چقدر باید درس بخونیم و تا کجا درس خوندن خوبه؟ یعنی چقدر میتونیم از همه زندگی بزنیم و درس بخونیم؟ تا کی به فکر یه هفته تعطیلی باشیم تا یکم به کارهایی که دوست داریم بپردازیم؟ و آیا پس از 10 سال دیگه که به الان فکر میکنیم پشیمون میشیم یا از آن خرسند خواهیم بود؟
حالا میخوام بازم در این راجع صجبت کنیم.
نظراتتون رو بگید.از مدیریت نگو که داغ دلمون تازه میشه!
ما که تو این چند تحصیل 5-6 رئیش دانشکده و 2-3 تا رئیس دانشگاه عوض کردیم!
هر کی میاد یه دار و دسته با خودش میاره و وقتی میره یه دسته دیگه میان و خلاصه طرح و هدف و آینده نگری هم که بی خیال این حرفا مال ماها نیست و اینا حرف اجنبی جماعته که میخوان ما رو گول بزنن ما نوک دماغمونو نگاه کنیم ترکوندیم!!!اما من نه اینکه خدا نکرده واسه زیر آب زدن باشه اما حداقل کاری که میکردم به مدیر گروه یا مدیر بیمارستان اطلاع میدادم اگه صلاح دیدند به نظام پزشکی خبر بدن اما مطمئنا مرگ یک انسان رو ساده نمیگرفتم!
نمیدونم اخلاق پزشکی گذروندید یا نه اما ما یه تقصیر داریم یه قصور که تعریفهای متفاوتی دارن حالا باید دید اون پزشک کدوم اشتباه رو کرده یعنی منشا اشتباه از کجا بوده اگه از روی بی علمی باشه که خیلی بده و واقعا نیاز به توبیخ داره اما اگه میدونسته یه کاری باید انجام میداده و انجام نداده که وضعیت فرق میکنه!پیشنهاد طرح کار تخصصیه ، اونو باید مهندسین معماری بگن اما آنچه مشخصه باید فضاها بزرگ باشه و از تعویه مناسب برخوردار باشه البته رنگها و چینش وسایل هم مهمه اصلا اگه خیلی برات مهمه یه درره فنگ شویی بری خوبه!
نکته ای که خیلی به نظر اهمیت داره وجود گیاهان و گلها تو فضا هاست چه داخل چه خارج چون گلها به صورت فطری باعث شادی و ارضا حس زیبایی شناختی انسان از سمتی و همچنین از بعد آزاد کردن انرژی های مثبت در بعضی گیاهانه.
خلاصه اینکه حرف واسه گفتن تو این زمینه زیاده.خوب آره یکم از یکم بیشتره!
عیب نداره تو همون نکات برترو خوب بلد باشی کلی از بقیه جلوتری!
انشاالله اگر تلاشتو بکنی احتمال زیاد میتونی تو استاجری هاریسون بخونی ولی باور کن که الان وقت هاریسون خوندن نیست چون حتی اگه بتونی یک بار بخونیش وقت برای دوره کردنش پیدا نمیکنی! تازه مگه همه هاریسون و text خوندن که تخصص قبول شدن؟!
نمیشه تمام مطالب هاریسون رو حفظ باشی، مهم مطالب مهم رو خوب بلد بودنه حالا از هرچی میخوای خونده باشی!
