پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نوشته‌ها
-
ممنون دکتر الهام ولی از کجا فهمیدید اقای دکترم ؟؟ خوشبختانه خانم دکترم …
من با دکتر امیر خیلی موافقم ولی از این ترم که همش استادای بالینی میان سر کلاسا همشون میگن راه سختیه باید شدید وقت بذارید یکی میگه با شغلتون باید ازدواج کنید یکی میگه من شبایی رو نخوابیدم و از چیزهایی زدم تا به اینجا رسیدم و خیلی چیزهایی شبیه این .
منم می خوام به همون جاها برسم ولی نمی دونم اینا خیلی اغراق می کنن یا واقعا به قول دکتر الهام باید سختی کشید ؟؟
اصلا این ترم گاهی اینقدر عذاب وجدان می گیرم که واقعا ما چقدر باید بخونیم که بعدا شرمنده نشیم ؟ به قول شهید بهشتی بهشت را به بها می دهند نه به بهانه و دنیاییش هم می شه نا برده رنج گنج میسر نمی شود ولی چقدر ؟
از طرفی اگه قرار به یادگیری علم باشه ادم همه زندگیشم بذاره کم میاره
من هر وقت یه هفته بهم خوش گذشته هفته بعدم خرابه ( از اونجایی که کورس هامون هر 2 هفته است ) با این حساب این برنامه ریزی که دکتر الهام میگه خیلی چیز خوبیه ولی واقعا سخته .
خدا یاری کنه …
ما که اخر نفهمیدیم که چه جوری باید خوابمون رو کم کنیم ؟
باید وقت داشته باشی تا بخونی …
دکتر الهام کجا رفتید ؟
سلام …
یه سوالی بپرسم دوست دارم نظر دوستان رو بدونم .
معاینه فیزیکی رو ما که تازه ترم 6 یم باید تا چه حد انجام بدیم ؟
آخه ادم از اینکه معاینه می کنه و چیزی هم نمی فهمه یه جوری می شه . مخصوصا سمع و دق که بد تر از اونه .
سلام …
فکر کنم اکثرا بدونید ولی چون علاقه خودم هم زیاده که اصطلاحاتی که مریضا برای دارو ها میگن رو بدونم با این شروع می کنم .
به شربت الومینیوم ام جی میگن شربت معده که تو بخش گوارش شایعه
ای بابا …
من این معما رو که خوندم تازه دیشب لا تلاش جوابشو پیدا کردم …
امیدوار بودم کسی جواب نداده باشه ..
به هر حال از اینکه جواب درست رو پیدا کردم خوشحالم : )
تا بعدی …
medalert همونطور که از اسمش پیداست با مشخص کردن فیلد اختصاصی مقالات روز رو ارسال می کنه و cmestat هم به صورت مپال اینطوریه که وقتی آسپرین رو می زنی یه مقاله و یه سری اطلاعات که به روز هم هستند میاره بعد مطالعه می کنی و بعدش یه post – exam داره که باید جواب بدی تا هم خودت و هم نرم افزار مطمئن بشه که مطلب رو گرفتی …
نرم افزارای خوبیه …
واسه دانلودش باید یه account توی سایت بسازی
یه خصوصیت نرم افزارهای این شرکت هم اینه که قابلیت لینک شدن به هم رو داره یعنی اگه یه جایی در یه نرم افزار به موضوعی در یه نرم افزار دیگه نیاز داشته باشی از روی همون نرم افزار می تونی دسترسی پیدا کنی …
نرم افزار های دیگه هم پزشکی در 5 دقیقه و نرم افزارهای دارویی دیگه …
خیلی زیاده باید حتما یه سر به سایتش بزنید کاملتر از اطلاعات منه ….
نمی دونم با شرکت skyscape آشنایی دارید یا نه ؟
البته شرکت های دیگه هم هستند که واسه پزشکی نرو افزار می زنن ولی این معروفترینشونه حتما یه سری به سایتش بزنید …
یه سری نرم افزاراش هم هست که رایگانه مثل cmestat , medalert
که کارایی خوبی واسه یه دانشجوی پزشکی دارن …
عتاقمند داریم بیشتر توضیح بدم ..
روش یه کارایی کردم چون تبش توی دانشکده بالا رفته …
کسی اطلاعات داره بگه چون اینطور که به نظر میرسه خیلی چیزه مفیدیه این ocket pc ها
این جریان ساز بودن و خلاق بودن خیلی مهمه …
چون ما اصولا منتظریم که برامون یه کاری بکنن …
منتظریم شرایط آماده بشه …
منتظریم یکی هولمون بده غافل ازینکه اگه خودمون به فکر خودمون نباشیم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و ما هم مثل خیلیای دیگه پا میذاریم و پا از عرصه بر می داریم …
دانشجوی ایده آل باید به معنای واقعی دانش جو باشه …
باید توی دانشگاه حضور فعال داشته باشه در هر زمینه ای نه این حضور هایی که به خاطر حضور غیاب یه کلاسایی میان و بدشم به سلامت …
دانشگاه من با دانشگاه ایده آل من خیلی فاصله داره ولی خدا رو شکر داره بهش نزدیک میشه ولی خیلی آهسته و به خاطر همین حوصله آدم سر میره …
دانشگاه ایده آل من به جای اینکه هزینه و انرژی رو بذاره روی دیوار کشیدن وسط سالن مطالعه ای که پارتیشن داره و کارهای تعصبیه دیگه ، میرسه به آزمایشگاه هایی که برای آموزش نشستن روی صندلی هاش 15 دقیقه جلسه اول رو به خودش اختصاص میده …
دانشگاه ایده آل من سیستم wi-fi رو برای دانشجوهاش آماده می کنه تا بتونن به شعار های دانشجوی به روز بودن عمل کنن نه اینکه به جای زیاد کردن سیستم های کامپیوتر حق استفاده از کامپیوتر رو برای دانشجو محدود کنه …
دانشگاه ایده آل من به راحتی یک گروه دانشجویی رو که مدتها تلاش کردن تا با هم دیگه match بشن و تصمیم بگیرن تا یک کار فرهنگی مثل مجله زدن رو شروع کنن حتی تا 3 یا 4 شماره هم پیش برن ، از هم متلاشی نمی کنه و میذاره تا دانشجوها خودشون برای بالا بردن سطح تفکراتشون تلاش کنن …
در دانشگاه ایده آل من دانشجو می تونه درباره استاداش نظر بده و نترسه از اینکه از مدیر گروهی که از شدت پیری کلمات رو جابجا میگه و یا از استادی که در عین درس دادن اینقدر تلاش می کند که خوابش نبرد شکایت کنه …
در دانشگاه ایده ال من ارتباط استاد و دانشجو بسیار نزدیک تر از یک سلام کردن آن هم از روی احترام های خشک است. اینقدر که علاوه بر رشد دانشجو نمی گذارد استاد تبدیل به کسی شود که جرات کند برای کسانی که برایش ارزش دارند همان و دقیقا همان کلمات 30 سال پیش را تکرار کند …
دانشگاه ایده آل من دانشجو را جزئی از دانشگاه می داند و نه کسانی در آن طرف خط که در برابر هر عمل او باید جبهه گیری شود …
البته دوست دارم از قدم هایی که دانشگاه من برای ایده آل شدن برداشته رو بگم :
معرفی استاد راهنما برای هر چندتا دانشجو در هر ورودی تا پیگیره درس و مشکلات آن شود که هنوز به ایده آل نرسیده ولی خیلی خوبه …
باز بودن سالن مطالعه تا ساعت 11 شب در خود دانشکده
راه افتادن یک امور دانشجویی فعال که واقعا کارهایی رو برای دانشجوها انجام میده و به فکر اونهاست ( استاد راهنما هم زیر مجموعه همین جاست )
یه پیشنهاد که خودم بهش عمل می کنم نظر درباره دانشجوی ایده آل . چون به نظرم ما ها هم دانشجوهای خوبی نیستیم …
این که ما شبیه اونا نیستیم یا بهتر بگم اونا شبیه ما نیستن شکی نیست …
ولی یه چیزی که توی این فیلم ها علاوه بر نکات خلاقانه پزشکی هست اینه که اونا اخلاق پزشکی و طرز رفتار با بیمار رو خیلی بهتر از درسای 2 یا 4 واحدی به ما یاد میدن ….
فقط باید خوب فیلم نگاه کنی نه اینکه فقط فیلم نگاه کنی …
امین خیلی ها بر عکس تو حرف می زنن و میگن کتاب تست کافیه و اگه می خوای رتبه ات هم یکم خوب بشه درسنامه بخون …
تو چیزی از سوالا می دونی ؟ (:
کلا که خیلی خوبه بری جزوه ها و اینا رو نگاه کنی از اونجایی که حجمش زیاده باید خیلی به صرفه باشه آیا هست به نظرت ؟
سلام …
ببین من اینا رو قبول دارم ولی به نظرم خیلی ربط داره به طرز نگاه آدم به درس و تفریح و اینا ..
اینکه امین میگه واسه هر کسی لذت یه چیزه واقعا درسته
یکم که به دور و اطراف نگاه کنی و مقایسه کنی دانشجوهای پزشکی یا کلا آدمایی که سرشون شلوغه دوست دارن( نه اینکه مجبور باشن ) تفریح های مفید داشته باشن مثلا خیلی ها با یه عالمه مهمونی رفتن و دور هم جمع شدن حتی با فاصله زمانی کم حال می کنن ولی من با یه پرس و جوی محدود به این رسیدم که اکثریت ما ها این رو دوست نداریم و کم کم واسمون تبدیل به یه اتلاف وقت میشه …. ( مثالای دیگه همهست که اگه منظورم رو فهمیده باشی می دونی )
درباره استعداد ها هم، شرح حال اکثریت بچه های پزشکیه که وقت کم میارن و یواش یواش کور میشه ولی باز هم 2 دیدگاهه : اینکه اه این چه رشته بدیه ! آخرش که چی ! زندگیم داره از بین میره ! من تو این رشته می سوزم ! و… یه عالمه حرف دیگه که خیلی از دهان بچه های پزشکی می شنوی …
و دیدگاه دوم وقتی میاد که به قول خودت کتاب قورباغه رو بخونی ( اصلن یه چیزه دیگه ، درصد بچه های پزشکی که این کتاب رو خوندن زیاده حداقل بین بچه های ما اینطوریه به این فکر کردی چرا ؟ جوابش رو می دونی و این جالبه)
وقتی هدف اصلیت مشخص باشه ( فرق ما با خیلیا اینه که خیلی زود باید مسیر زندگیمون رو انتخب کنیم و براش تلاش کنیم چون دانشجوهای رشته های سبک تر اینکار رو وقتی می کنن که می خوان کارشناسی ارشد رو شروع کنن و تازه به این فکرا میفتن واسه همین یه عالمه مهندس داریم که شغلایی دارن که هیچ ربطی به مدرکشون نداره ولی تعداد اینجور دکترا کمتره ) اون وقت همه ی زندگیت باید در راستای اون باشه هر چند گاهی جهت ها اختلاف درجه دارن …
به نظر من ما نمی تونیم به تعادل برسیم از نوعی که تو می گی …
یعنی اگه از نظر زمانی باشه فکر نکنم تو هیچ وقت بتونی زمانی رو که واسه درس میذاری واسه بقیه چیزا هم بذاری مگه اینکه خواب هم برات تفریح بشه !!! که نیست
ولی کیفیتا میشه ما می تونیم یه کارایی رو بکنیم که یه عالمه بهمون انرژی میده ، کسایی رو پیدا کنیم که 1 ساعت وقتی رو که باهاش میگذرونی پر از انرژیه ، توی خونه طوری باشیم که احساس رضایت باشه واسه خودمون و بقیه …
اینی که میگم رو من واقعا تجربه کردم و شعار نمیدم امتحان کن …
برنامه ریزی که باشه همه چی جواب میده و مشکل ما ها نداشتن برنامه است و انتظارات زیاد
ما یه اردویی که با بچه ها میریم خودش کلی انرژیه .
نظرتون چیه ؟
