› انجمن ها › آموزش پزشکی › معادل های عامیانه برای عبارت های پزشکی هنگام شرح حال گیری
برچسب ها: واژه های عامیانه در شرح حال گیری
- این موضوع خالی است.
-
نویسندهنوشتهها
-
اکتبر 16, 2010 در 8:02 ب.ظ #5062
emerson
کاربرحق با شماست از اول تركي حرف نزنيد! ولي ميتونيد وقت رفتن دو تا كلام تركي هم بگيد تا مريض هم از لحاظ روحي تقويت بشه اما زود بريد قبل از اينكه چيزي بگه كه متوجه نشيد و گير بيفتيد!!!
خانم دكتر elham كلمتون درست بود!!!
اکتبر 16, 2010 در 8:22 ب.ظ #5063elhami
کاربرخیلی ممنون!
خوشحالم که درست بوده!!یه کم به خودم امیدوار شدم!
من یه سوال دارم، هرکی بلده لطفا جواب بده:
اصطلاح سوزش ادرار رو چطور میشه برای بیماری که نمیدونه ادرار یعنی چی توضیح داد!برای بیمارای فارس زبان تا حدی مشکل حله اما برای آذری زبان ها چطور؟؟
یه سوال دیگه :
اصلا برای اینکه بیمار معنی ادرار و مدفوع رو متوجه بشه چه لغاتی میشه استفاده کرد؟!هم ترکی هم فارسی؟؟
پیشاپیش از پاسخهاتون ممنون…
اکتبر 16, 2010 در 8:59 ب.ظ #5064emerson
کاربريعني چي؟ مگه ميشه كسي نفهمه ادرار يا مدفوع چيه؟ مگه تو دوران ژوراسيك داريم زندگي ميكنيم!
ادرار به تركي: سودوه (SODOOH)
ميسوزونه: يانديرير (yandouirouir) يه تلفظ خاصي داره
فارسيشم كه معلومه! ادرار يا ديگه خيلي داغون باشه” پيش آب” رو ميشه بهش گفت احتمالا بفهمه!
اکتبر 16, 2010 در 9:04 ب.ظ #5065elhami
کاربربله آقای دکتر!متاسفانه هستن کسایی که نمیدونن و تعدادشونم کم نیست!!من و چندتایی از دوستام چندین بار تو این زمینه به مشکل برخوردیم!!به این راحتیام حل بشو نیست!!ما با کلی مصیبت منظورمونو میفهموندیم!!!
اکتبر 16, 2010 در 9:08 ب.ظ #5066emerson
کاربرعجب!!!!
برام پيش نيومده تا حالا!!!
اکتبر 16, 2010 در 9:10 ب.ظ #5067elhami
کاربرامیدوارم برای هیچکس هیچ وقت پیش نیاد و این یه عده هم به قول شما از دوران ژوراسیک خارج شن!!!
اکتبر 16, 2010 در 9:30 ب.ظ #5068mehrnaz
کاربرسلام دكترالهام. خوشحالم كه برگشتي دوباره!
خيلي جالبه اين مشكلي كه مي گي! هيچ وقت فكر نمي كردم در اين حد …
خب حالا شما خودتون چه جوري منظورتونو به اين مريض ها مي رسونديد؟
اکتبر 18, 2010 در 7:43 ب.ظ #5069elhami
کاربرسلام بر خانم دکتر عزیز…
اینکه ما چطور مشکلو حل میکردیم بماند!گفتن نداره!!!
من این مسئله رو مطرح کردم که اگه معادل مناسبی به ذهنتون میرسه پیشنهاد بدید بلکه کمکی بشه!
اکتبر 19, 2010 در 9:56 ق.ظ #5070ناشناس
غیرفعالسلام
اگه میشه معادلهای دارو ها رو بیشتر بگید
ژانویه 5, 2011 در 1:08 ب.ظ #5071starbbs2001
کاربرسلام . من همیشه یه سری برگه همرام هست . اگه با این بنده خدایی که شما گفتی برخورد داشتم سه سوت براش نقاشی میکردم خفن بفهمه . واقعا دونستن زبون ترکی یه نعمته ! چون همین که مریض ترک میفهمه ترکی تازه میتونه اطمینان کنه و عینه آدم شرح حال بده ! منم یه چیزایی بلدم . سئوال داشتین بپرسین 🙂
ژانویه 6, 2011 در 7:56 ق.ظ #5072atefe314
کاربرسلام یه مورد داشتم که تو شرح حال واسه تاریخچه بیماری قبلی دائم میگفت باباسیل دارم بالاخره استادمون اومد ترجمه کرد نگو بنده خدا هموروئید (=بواسیر=باباسیل!)رو میگفته!
ژانویه 6, 2011 در 10:04 ق.ظ #5073someone
کاربرسلام …
فکر کنم اکثرا بدونید ولی چون علاقه خودم هم زیاده که اصطلاحاتی که مریضا برای دارو ها میگن رو بدونم با این شروع می کنم .
به شربت الومینیوم ام جی میگن شربت معده که تو بخش گوارش شایعه
ژانویه 6, 2011 در 9:21 ب.ظ #5074emerson
کاربربا تشکر
خب چرا این جا فقط به صورت جملات خبری باشه! سوال بپرسیم باحال تر نمیشه؟! خب خودم شروع میکنم: قرص هفتگی(قرص جمعه) استخوان ساز (البته غضروف ساز هم میگن بستگی به مریضش داره!!!) چیه؟
ژانویه 11, 2011 در 7:30 ب.ظ #5075someone
کاربرمن امروز از دو تا ترم بالایی پرسیدم نمی دونستن …
اگه کسی جواب نداد نمی گین ؟
ژانویه 11, 2011 در 8:38 ب.ظ #5076emerson
کاربربابا خیلی تابلوه! راهنمایی میکنم، یه ورق مقوایی بزرگ داره که هر قرصش جدا جدا است و ورقش مثله کتاب باز میشه! خوراک خانمهای مسنه!
-
نویسندهنوشتهها
- شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.