پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشتهها
-
اکتبر 14, 2010 در 8:37 ب.ظ در پاسخ به: معادل های عامیانه برای عبارت های پزشکی هنگام شرح حال گیری #5056
emerson
کاربرهمكار عزيز chekhabarid ما اجازه نداريم كه مريضارو سوژه تفريح و حال كردن خودمون كنيم! اين كار اصلا اخلاقي نيست كه يه بدبختي كه به هر دليلي تو بيمارستان گير افتاده مام بيايم اسگلش كنيم بخنديم! لطفا ازين كارا نكنيد كه ممكنه يه روزي يه نفر ديگه هم با شما همين كارو بكنه!
اما سهيل جان يه وقتي ميشه كه هيچ همكار ترك زياني گير نمياري اون موقع ميخواي چكار كني؟ البته حرفت درسته اما ياد گرفتن هر چيز از ياد نگرفتنش بهتره!
ادامه آموزش زبان آذري: از كي: هاواخدان—- Havakhdan
كم كم ميگم كه حفظش كنيد
emerson
کاربران ال پی و از بین بردن خاطرات تلخ
آیا میتوان همه خاطرههای تلخ و ناخوشایند را یک باره و یک جا کمرنگ کرد؟
خاطرههای تلخ و ناخوشایند، واقعاً زندگی را تلخ میکنند. کسانی را میشناسیم که به خاطر یک کلمه حرف درشت، عمری عذاب کشیده و چه بسا که دیگران را هم آزار دادهاند. اما نتوانستهاند آن یک کلمه سخن تلخ را به خود هموار سازند. با مردی برخورد کردم که مادرش پنج سال قبل از آن به رحمت خدا رفته بود، اما او همچنان افسرده بود و از من کمک میخواست تا بهترین داروی ضد افسردگی را به او معرفی کنم!
بانوی کم سوادی میگفت: « پدرم با تحصیل دختران مخالف بود و نگذاشت درس بخوانم، وگرنه من اکنون دانشگاهم را تمام کرده بودم و وضعم غیر از این بود … » و ازآن زمان که این مطلب را میگفت، چهل سال از مرگ پدرش گذشته بود و او در تمام این چهل سال هیچ کوششی در جهت یادگیری بیشتر نکرده بود، اما این مطلب را بارها به دیگران گفته و کینه خودش را نسبت به پدر اظهار کرده بود. وقتی که ذهن شخص، گرفتار یک تصویر بی حاصل شود، آن شخص دیگر نمیتواند برای رفع مشکلاتش به نحو شایستهای چارهاندیشی کند.
دختر دانشجویی را میشناسم که بیش از چهار سال از مرگ پدرش میگذرد. اما نتوانسته است این واقعه دردناک را فراموش کند. او فعلاً دانشگاه را رها کرده و به علت افسردگی مرتباً از بیمارستانی به بیمارستان دیگر میرود و گاهی هم در منزل بستری است. خوراکش داروهای آرامبخش است، اما خواب راحت ندارد و در هنگام بیداری هم به اندک بهانهای اشکش سرازیر میشود. ملاحظه میکنید که یک تصویر ذهنی ناخوشایند چگونه زندگی انسان را فلج میکند و آن را به نابودی میکشاند.
کم نیستند کسانی که بر اثر یک برخورد نادرست، کینه کسی را به دل گرفتهاند و بعد از گذشت سالها هم نتوانستهاند آن شخص را ببخشند حتی ممکن است هزاران بار در عالم خیال از آن شخص انتقام گرفته باشند. یا این که هزاران بار فيلم آن برخورد ناخوشایند را در سینمای ذهن خود دیده باشند. کسانی را میشناسم که یک عمر حرص خوردهاند، زیرا که نتوانستهاند پاسخ شایستهای به فلان شخص بی ادب بدهند و حقش را کف دستش بگذارند. این افراد مدام خودشان را به خاطر این کوتاهی سرزنش میکنند و سرانجام هم خود را نمیبخشند. بعضی از این افراد تا حدودی هم خجالتی هستند و انبوهی از این خاطرهها دارند. به این جهت همیشه فکر میکنند دیگران به آنها اجحاف و حقشان را پایمال کردهاند.
کسانی که به مشاوران و روان شناسان مراجعه میکنند معمولاً کسانی هستد که تصویرهای ذهنی ناخوشایندی در خاطر دارند و آن تصویرها به نوعی به زندگی آنها لطمه زده است. این خاطرهها را باید کمرنگ کرد. باید آزارندگی را از آنها گرفت. اگر تنها به یادآوری آنها اکتفا کنیم، نه تنها کمکی به شخص نکردهایم، بلکه ممکن است روحیه وی را از آ«چه هست بدتر کنیم.
emerson
کاربر۱۳- برای مسلط شدن بر هرکس باید اختیار زمان و مکان را از آن فرد گرفت
۱۴- جوری در آن مکان برخورد کنید که انگار صاحب آن مکان هستید
۱۵- زمان از مکان خیلی مهم تر است . هرگز بیش از پانزده دقیقه منتظر کسی نمانید اگر کسی را بیست دقیقه معطل کردید و هیچگونه اعتراضی نکرد بدانید که او فردی است که به راحتی تحت تسلط شما در می آید
۱۶- درهمین مدت پانزده دقیقه هم وقت خود را صرف خواندن روزنامه یا تلفن کنید اگر بیش از پانزده دقیقه شد حتماً زنگ بزنید و یا پیغام دهید و قرار را تغییر دهید . اینها برای ملاقاتهای آشنایی و تجاری میباشد . در غیر اینصورت او بالا رفته و شما پایین می آیید .
۱۷- هرگز برای تسلط بر دیگران ارتفاع خود با سوژه به حالتی نکنید که شما نشسته و سوژه سر پا باشد این حالت باعث میشود قدرت مانور شما بسیار پایین بیاید .
۱۸- چه افرادی به ما راست میگویند ؟ الف) معمولاًکف دستهایشان را موقع حرف زدن به ما نشان میدهند . ب)موقع حرف زدن سر خود را کج نگه میدارند . ج)وقتی می خندند گونه های آنان چین پیدا می کند یعنی از اعماق وجود می خندند . د)موقع حرف زدن به ما نگاه میکنند ،دقیقاً به چشمها نگاه میکنند .
۱۹- چه افرادی به ما دروغ میگویند ؟ الف) موقع حرف زدن سر و بدن خود را می مالند ب)مردمک چشمهایشان ریز میشود بعبارتی چشم را کوچک میکنند . ج) معمولاًبه چشمهای ما نگاه نمیکنند .د)موقع حرف زدن مخصوصاًوقتی سؤال می کنید سعی میکنند سر خود را با چیزی گرم میکنند که به شما نگاه نکنند .
۲۰- آدمهای مضطرب معمولاًاضطراب خود را خیلی سریع با حالتهای لرزش دست وبدن و صدا نشان میدهند .آدمهایی که سعی در کنترل اضطراب خود دارند معمولاًحرکات نا هوشیارانه ای از لرزش بدن نشان میدهند
۲۱- بعضی انسانها به دلیل تجربه و تمرین به راحتی میتوانند حرکات و عکس العملهای صورت خود را کنترل کنند و ما متوجه استرس و عصبانیت نمی شویم در این آدمها به حرکات دست و پا و لحن صدا توجه کنید.
۲۲- اگر کسی در هنگام حرف زدن برای شما با ابرو تائید کرد نشانه تائید و خواهان جذب محبت یا تائید از سوی شماست لذا حرکت ابروهای وی را جواب دهید .
۲۳- جهت جلب اعتماد طرف مقابل کج کردن گردن با لبخند برای محبت طرف مقابل غوغا میکند .
۲۴- حالتهای نا امیدی : نشستن به حالتهای چمباتمه زدن و دست پشت گردن انداختن نشانه نا امیدی محض است .
۲۵- ناامیدی که امیدوار شده معمولاًبلند میشود و با یک دست آرنج دست دیگر را میگیرد .
۲۶- اگر شخص گوشی تلفن را محکم به صورت می چسباند نشانه اهمیت موضوع است اگر گوشی را محکم به صورت می چسباند و چشمانش گرد است و به جایی خیره میشود یعنی شخص را نمی شناسد . اگر گوشی را بر میدارد و کمی جمع و جور میشود یعنی یا میترسد یا خجالت میکشد . اگر گوشی را با دست نگیرد طرف مقابل از درجه اعتبار عاطفی و احساسی ساقط است . اگر گوشی را با دست بگیرد و چشمها گرد شود نشانه اهمیت موضوع است .
۲۷- منظور تدریس سخنرانی یا مخ زنی است :الف)کسی که درس میدهد یا سخنرانی میکند نگاههای خود را تقسیم کند مخصوصاًدر مورد خانمها ،اگر مرد باشد پشت سر او حرف میزنند و اگر زن با زن باشد باعث میشودشاگرد از معلم متنفر شود .ب) موقع سخنرانی ،حرف زدن یا تدریس به نت نگاه نکنید اگر از رو بخوانید اعتماد شنوندگان را کم میکند .ج) به عرف در آوردن سخنها هنر گویندگی است ، به هرکس با زبان خودش حرف زد تا برای شنونده قابل فهم و شیرین باشد مخصوصاً اگر با رنگ و لعاب شوخی همراه باشد بهتر است . ما نمی توانیم خودمان را در موقعیت و شرایط شنونده قرار دهیم وقتی بخواهیم مطلب مهمی را بگوییم باید بایستیم و جلو آمده و کمی بلند صحبت کنیم .
اگر روی صندلی نشستیم به سوژه نزدیک شویم اشکال ندارد صمیمیت زیاد میشود
emerson
کاربراحسنت دكتر فوق العاده پيش رفتي هر وقت خواستي بگو تشخيص نهاييشو بگم و بريم سراغ درمان…
emerson
کاربربله بيمار خودمه، هر چي لازمه شما بپرس تا بحث جذابتر بشه، درد در فلانك بوده كه به RLQ تير ميكشيده و در ناحيه سوپرا پوبيك هم درد و تندرنس داشته، درد با ماهيت كوليكي بوده، تب و استفراغ نداشته اما تهوع داشته، تو U/A WBC & BACTERIA MANY گزارش شده، در CBC هم لكوسيتوز 13000 داشته، UC هنوز جوابش نيومده ، سونو كليه هيدرونفروز گريد 2 تو كليه راست و ديلاتاسيون حالب راست رو نشون داده…
بازم سوالي هست؟
emerson
کاربردر ادامه به توضيح چاكراهاي مهم ميپردازم:
چاکرای ریشه
چاکرای ریشه در انتهای ستون مهره ها قرار دارد و از تمام چاکراهای اصلی دیگر کندتر حرکت می کند . سرعت کم آن باعث به وجود آمدن رنگ سرخ درخشان آن می شود . وقتی چاکرای ریشه پاک باشد، نورهای بلورین سفید رنگی آمیخته با سایه های شفاف و درخشان از نور سرخ در آن می درخشد . چاکرای ریشه ی پاک مانند یاقوت درخشانی در زیر نور است ، اما وقتی آلوده باشد ، چاکرای ریشه ، رنگ قرمز تیره و کدری پیدا می کند.
چاکرای ریشه به امور مربوط به حفظ و نگهداری جسم مربوط است و افکار و احساسات تو در مورد موارد زیر بر آن اثر می گذارد:
مسائل مالی: پول ، پس انداز ، بدهی ها ، حقوق بازنشستگی
اقتصاد ، قمار ، بخت آزمایی و همه ی امور مالی
*شغل و حرفه : پول کافی در آوردن ، موقعیت «مناسب» شغلی ، مسائل مربوط به مزایا و بازنشستگی ، داد و ستد کردن ، فکر کردن درباره ی از کار بیکار شدن و ارتقاء مقام و فکر کردن درباره ی آینده ی مالی .
*خانه: تمایل به نقل و انتقال ، احساس امنیت ، شرایط و انرژی خود خانه ، ترتیب چیدن وسائل در خانه (فنگ شویی)، نگهداری خانه و افکار مربوط به خریدن خانه .
*امنیت جسمانی: احساس امنیت یا نا امنی
*نیازها : خوراک کافی، لباس مناسب برای خودت و کسانی که دوست شان داری .
*دارایی ها: خودرو ، وسائل منزل ، جواهرات و ابزار و لوازم مربوط به کار و حرفه .
ترس های مربوط به برآورده نشدن نیازهای جسمانی چاکرای ریشه را کوچک و تیره و آلوده می کند . تو با نگرانی هایت در مورد پول ، شغل و دارایی هایت چاکرای ریشه را می گیری و مسدود می کنی . این امر باعث احساس کمبود و محدودیت می شود . احساس این که «هیچ وقت به اندازه ی کافی ندارم» چاکرای ریشه ی مسدود و گرفته معمولاً باعث پیشگویی های منفی و درگیری های مالی می شود.
نگرانی و افکار منفی درباره ی پول ، شغل و دارایی همه چیزهایی که در افکار افراد پر کار وجود دارد چاکرای ریشه ای ایجاد می کند که بسیار تیره و تار و خیلی بزرگ است .
خوب، داشتن چاکرای ریشه بزرگ اشکالی ندارد . مشکل زمانی رخ می دهد که اندازه ی تمام چاکراهای شما با هم به شدت فرق داشته باشند . این افکار منفی ایجاد عدم تعادل می کند، چون یک یا دو چاکرا را بزرگ تر از چاکراهای دیگر می کند . پاکسازی چاکراها به تو کمک می کند که همه ی چاکراهایت را متعادل کنی و کاری کنی که همه ی آنها به یک اندازه و پاک باشندemerson
کاربرفعلا كه روي اتيكت ما دكتر زدن !!!
دروغ هميشه بده اما هميشه هم ميشه حقيقت رو نگفت!!!
emerson
کاربرمن كه همچين چيزي نشنيدم! بعيد ميدونم پايه علمي داشته باشه! چاكراها با ماده و بدن مادي كاري ندارن ! خيلي بي ربطه كه خطوط دست باعث منفي نگري بشه!!! به هر حال ميتونيد سرچ كنيد من كه نميدونم اين مطلب درسته يا نه !!!!
اکتبر 6, 2010 در 7:22 ب.ظ در پاسخ به: معادل های عامیانه برای عبارت های پزشکی هنگام شرح حال گیری #5052emerson
کاربرباشه پس ازين به بعد كمي زبان آذري كه بلدم خدمتتون عرض مينمايم.
درد ميكنه: آقريير ( ميشه ق با دقت به لهجه خذف بشه و آ طولانيتر تلفظ بشه — آاااريير
كجات: هاران
پس — كجات درد ميكنه: هاران آقريير— haran aghreier
درباره PND ميتونيد بپرسيد هي چيزي انگار تو حلقت هست كه ميخواي قورتش بدي، و وقتي قورت ميدي احساس بهتري پيدا ميكني، همچين چيزي داري يا نه…
emerson
کاربراگه صداقت اين جا حرف اولو ميزنه بايد بگم دانشگاه نوپاي ما (تف سر بالاس اما چه كنيم ديگه!!!)تا حالا رزيدنت نگرفته و انشاالله سال 90 اولين رزيدنتهاي خودش رو خواهد گرفت…
emerson
کاربرمرسي دكتر استفاده ميكنيم
LMP بيمار 89/6/8 هست، خونريزي بيشتر از منس شدن بوده و خيلي خيلي زياد بوده و اصلا در حد لكه بيني نبوده، راستش تيلت رو نگرفتم! دكتر استاژرهاي آقا حداقل تو بيمارستان ما اجازه اون معايناتي كه شما فرموديد ندارن!
ضايعات موضعي مثل وولوو واژنيت بعيد ميدونم همچين خونريزي شديدي رو بدن! شما به چه جور ضايعاتي فكر ميكنيد (در زمينه وولوواژنيت) ؟
آيا تشخيصهاي ديگري به ذهنتون ميرسه؟ حالا واسه اين مريض بايد چه كار كرد؟
emerson
کاربرخانم دكتر درست ميفرمايند، من هميشه اين كارو ميكنم و مريضا فكر ميكنن واقعا پزشك متخصصم و كلي سوالاي عجيب غريب ميپرسن كه مجبور ميشم بپيچونمشون چون واقعا بلد نيستم!!!
آدمها به خصوص خانمها به شدت از زبان بدن و ظاهر تاثير ميگيرن پس دقت به نكاتي كه خانم دكتر فرمودند بسيار كارسازه، سنگين وارد بيمارستان بشيم ، شبيه استاد خفنها راه بريم، همون جوري مطمئن صحبت كنيم و به همون خوبي نتيجه بگيريم…
emerson
کاربربببببببببله، ما در كل سراپا گوشيم تا شما بقيه مطالب رو بفرماييد…
عذر تقصير
emerson
کاربرپس پرونده اين بيمار بسته ميشه ديگه؟! بريم كيس بعد…
emerson
کاربرشرمنده من نظرمو تو اون يكي تاپيك عاشقان جراحي مطرح كردم!!!
-
نویسندهنوشتهها