مشاعره › انجمن ها › ادبیات › مشاعره این موضوع خالی است. در حال نمایش 15 نوشته (از کل 433) → 1 2 3 … 8 9 10 … 27 28 29 ← نویسنده نوشتهها دسامبر 5, 2010 در 7:47 ق.ظ #5558 elhamiکاربر شرح این آتش جانسوز نگفتن تا کی؟ سوختم، سوختم این راز نهفتن تا کی؟ دسامبر 6, 2010 در 8:20 ب.ظ #5559 elhamiکاربر یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور… دسامبر 13, 2010 در 7:15 ق.ظ #5560 elhamiکاربر روی دیدار توام نیست وضو از چه کنم؟ دیگر از جامه ی صد وصله رفو از چه کنم؟ دسامبر 18, 2010 در 3:49 ب.ظ #5561 zahra68nکاربر مکن ز غصه شکایت، که در طریق طلب به راحتی نرسید آنکه زحمتی نکشید دسامبر 18, 2010 در 5:56 ب.ظ #5562 parhamکاربر دلا تا كي در اين زندان فريب اين و ان بيني…………….يكي زين چاه ظلماني برون شو تا جهان بيني سنايي-ديوان اشعار- قصيده198 دسامبر 18, 2010 در 5:59 ب.ظ #5563 parhamکاربر ميشه خواهش كنم شاعرش رو هم زكر كنيد از آقاي مدير هم درخواست دارم اگه زحمتي نيست چك كنن كه بچه ها از شعر هاي تكراري استفاده نكنن. ممنون فكر كنم داره كار قشنگي ميشه دسامبر 18, 2010 در 6:06 ب.ظ #5564 parhamکاربر من يه تكراري پيدا كردم!!! زهرا 1 ماه پیش گفته: دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت آه از آن مست که با مردم هوشیار چه کرد دسامبر 18, 2010 در 6:34 ب.ظ #5565 elhamiکاربر یک نفر آمد صدایم کرد و رفت در قفس بودم رهایم کرد و رفت ناشناس دسامبر 18, 2010 در 6:48 ب.ظ #5566 emersonکاربر تا بر دلش از غصه غباري ننشيند اي سيل سرشك از عقب نامه روان باش حافظ دسامبر 19, 2010 در 4:53 ق.ظ #5567 parhamکاربر خانم دکتر! شاعر اون شعری که گفتین “الناز اسد فر” دسامبر 19, 2010 در 4:57 ق.ظ #5568 parhamکاربر شخصی همه شب بر سر بیمار گریست …… چون روز شد او بمرد و بیمار بزیست سعدی-گلستان-باب دوم در اخلاق درویشان دسامبر 19, 2010 در 6:14 ق.ظ #5569 elhamiکاربر تنم از واسطه ی دوری دلبر بگداخت جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت حافظ دسامبر 19, 2010 در 6:16 ق.ظ #5570 elhamiکاربر خیلی ممنون بابت پیداکردن اسم شاعر اون شعر! خب از اونجایی که طبق خواسته خودتون قراره شعرا تکراری نباشه باید بگم تا جایی که خاطرم هست این شعری که شما گفتید رو من قبلا نوشتم و متاسفانه تکراریه! دسامبر 19, 2010 در 6:18 ق.ظ #5571 elhamiکاربر تو به تقصیر خود افتادی از ین در محروم از که می نالی و فریاد چرا میداری؟ حافظ دسامبر 19, 2010 در 6:25 ق.ظ #5572 elhamiکاربر یاد باد آن صحبت شبها که با زلف تو ام بحث سر عشق و ذکر حلقه ی عشاق بود حافظ [سر یعنی همون راز!!!چیز دیگه نخونید!] نویسنده نوشتهها در حال نمایش 15 نوشته (از کل 433) → 1 2 3 … 8 9 10 … 27 28 29 ← شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید. ورود نامکاربری: کلمهعبور: مرا وارد شده نگهدار ورود