مشاعره › انجمن ها › ادبیات › مشاعره این موضوع خالی است. در حال نمایش 15 نوشته (از کل 433) → 1 2 3 … 11 12 13 … 27 28 29 ← نویسنده نوشتهها ژانویه 3, 2011 در 8:38 ب.ظ #5603 elhamiکاربر اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد گناه بخت پریشان و دست کوته ماست حافظ ژانویه 4, 2011 در 9:19 ق.ظ #5604 zahra68nکاربر تا به کی گرد خجالت زنده در خاکم کند؟ شسته رو چون گوهر از باران رحمت کن مرا صائب ژانویه 5, 2011 در 1:39 ق.ظ #5605 drnedaکاربر آن که ناوک بر دل من زیر چشمی میزند قوت جان حافظش در خنده زیر لب است ژانویه 5, 2011 در 2:48 ب.ظ #5606 zahra68nکاربر تمام روز ازان چو شمع خاموشیم که خرج آه سحر می شود نفس مارا صائب ژانویه 5, 2011 در 10:13 ب.ظ #5607 elhamiکاربر از هوس ها دور باش و از خدا غافل مباش زانکه نبود جز خدا اندر دو گیتی یاوری ژانویه 6, 2011 در 1:37 ب.ظ #5608 zahra68nکاربر یکی پرسید از سقراط کز مردن چه خواندستی بگفت ای بی خبر، مرگ از چه نامی زندگانی را اگر زین خاکدان پست روزی بر پری بینی که گردون ها و گیتی هاست ملک آن جهانی را … پروین اعتصامی ژانویه 16, 2011 در 9:20 ب.ظ #5609 elhamiکاربر ای غایب از نظر به خدا می سپارمت جانم بسوختی و به دل دوست دارمت حافظ ژانویه 16, 2011 در 9:27 ب.ظ #5610 pezeshkefardaکاربر تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه ژانویه 16, 2011 در 9:42 ب.ظ #5611 elhamiکاربر هیچ کس جای مرا دیگر نمی داند کجاست آنقدر در عشق او غرقم که پیدا نیستم ژانویه 16, 2011 در 9:46 ب.ظ #5612 pezeshkefardaکاربر ما از برون در شده مغرور صد فریب/تا خود درون پرده چه تدبیر میکنند می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب/ گر نیک بنگری همه تزویر میکنند! حافظ ژانویه 17, 2011 در 8:44 ق.ظ #5613 zahra68nکاربر در پيش ماه رويان سرخط بندگي ده ……………………. كاين جا كسي نخوانده ست فرمان پادشا را فروغ بسطامي ژانویه 17, 2011 در 8:56 ق.ظ #5615 pezeshkefardaکاربر ای یوسف خوش نام ما خوش میروی بر بام ما ای در شکسته جام ما ای بر دریده دام ما ای سور ما ای نور ما ای دولت منصور ما جوشی بنه در شور ما تا می شود انگور ما مولوی ژانویه 17, 2011 در 10:07 ق.ظ #5616 zahra68nکاربر اي كه گفتي ديده از ديدار بت رويان بدوز…………………هرچه گويي چاره دانم كرد جز تدبير را سعدي ژانویه 17, 2011 در 1:57 ب.ظ #5617 zahra68nکاربر چشم. خودم عوضش میکنم این چرخ فلک که ما در او حیرانیم …………… فانوس خیال از او مثالی دانیــــم خورشید چراغداران و عالم فانوس ……………. ما چون صوریم کاندر او حیرانیم ژانویه 17, 2011 در 5:02 ب.ظ #5618 pezeshkefardaکاربر می خوردن و گرد نیکوان گردیدن به زانکه به زرق زاهدی گردیدن گر عاشق و مست دوزخی خواهد بود پس روی بهشت کس نخواهد دیدن! خیام نویسنده نوشتهها در حال نمایش 15 نوشته (از کل 433) → 1 2 3 … 11 12 13 … 27 28 29 ← شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید. ورود نامکاربری: کلمهعبور: مرا وارد شده نگهدار ورود