پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 451)
  • نویسنده
    نوشته‌ها
  • در پاسخ به: اتانازی #8390
    aminima
    مشارکت کننده

    احسنت.

    در پاسخ به: دختر جوانی میاد برای سقط جنین #8479
    aminima
    مشارکت کننده

    قسمت اول: این کار رو انجام میدم. ولی فقط در صورتی که تجاوز اتفاق افتاده باشه.

    قسمت دوم: اگه قرار باشه انجام بدیم، اون وقت هر کی پا میشه میاد با عجز و لابه (!) حالا بیا و درستش کن… رواج بی بند و باری!


    آدم بودن این همه سخته، ببین خدا بودن چقدر وحشتناک میتونه باشه!

    در پاسخ به: دختر جوانی میاد برای سقط جنین #8472
    aminima
    مشارکت کننده

    من هم خودم درگیرم. وگرنه نمیپرسیدم که نظر بقیه رو بدونم. با نظر دکتر زهرا تقریبا موافقم. اما فقط وقتی که مورد تجاوز قرار گرفته باشه و نه در حالت دیگه ای. با قسمت دوم که کاملا موافقم.

    ولی یک سوال! ما اینجا داریم در متولد نشدن یک انسان دخالت میکنیم. پس اگر این کار رو میتونیم انجام بدیم، چرا اتانازی رو انجام نمیدیم؟ چرا اونجا میگیم مرگ انسان ها دست ما نیست، ولی اینجا کاری میکنیم که جلوی زندگی یک انسان رو گرفتیم؟

    (حالا یهآنتراک بریم بعد میایم ادامه میدیم. الان داغ کردیم… 😉 )

    در پاسخ به: ابزار ها و وسایل معاینه #5190
    aminima
    مشارکت کننده

    راست میگی؟ میکرولایف سوییس؟! پس ایراد از گوش های منه؟! برم داروی تقویت گوش بخورم!!!

    در پاسخ به: دختر جوانی میاد برای سقط جنین #8466
    aminima
    مشارکت کننده

    چرا صورت مسئله رو پاک میکنید؟!

    اگر انجام ندید این ممکنه کشیده بشه به سمت مطب های غیر قانونی و غیر تخصصی. ممکنه بلایی سرش بیاد.

    در پاسخ به: دختر جوانی میاد برای سقط جنین #8463
    aminima
    مشارکت کننده

    یه تاپیک دیگه بوده، که توش درمورد اینکه شما راهنمایی سقط میکنید یا خیر. اینجا من پرسیدم شما خودت سقط رو انجام میدی یا خیر؟ (فرض کنیم شما این کار رو بلد هستی.)

    (بر فرض که از لحاظ پزشک قانونی هم مشکلی نباشه. چه میدونم کمتر از چهار ماهه دیگه…)

    در پاسخ به: اتانازی #8385
    aminima
    مشارکت کننده

    اوه اوه! شدیدا مخالفی؟!

    آقا همه که اون قدر کامل نیستند مثل شما فکر کنند؟ اصلا شاید طرف بی دین باشه. شاید سطحی نگر باشه، شاید هر چی باشه که زندگی مادیش براش مهم باشه. مگه پزشک نباید بین بیماران فرق نگذاره؟ به پزشک چه ربطی داره که یک نفر چه عقیده و مذهب و گرایشی داره؟ مریضت داره بهت میگه من دارم زجر میکشم، نمیخوام با زجر کشیدن این زندگی رو ادامه بدم. مریضت اینو میگه. با این حال شما سعی میکنی قانعش کنی، اما اون بنا به دلایل اعتقادی خودش قانع نمی شه. شما میگی زندگی پس از مرگ تا ابد زجر آور میشه هاِ، مریض میگه آقا دلت خوشه؟ زندگی پس از مرگ؟!! من دارم الان زجر میکشم…

    پس شما مخالف این عقیده ی مریض هستی…. اما بیا از روبرو به مریض نگاه کنیم (!) سعی میکنیم قانعش کنیم، اما اگه نشد، و شما ببینی که مریض هیچ رقمه اون دنیا رو نمی بینه، و داره اینجا زجر میکشه، به درخواست خودش راحتش نمی کنی؟ دارم میگم به درخواست خودش، و نه به تصمیم ما. به هر حال اون که اسب نیست ما ببینیم داره زجر میکشه خلاصش کنیم. انسانه، و یک انسان داره میگه آقا من دارم زجر میکشم خلاصم کن. نمیکنی؟

    در پاسخ به: نرم افزار های opensource در زمینه علوم پزشکی #8458
    aminima
    مشارکت کننده

    من چک نکردم. بعید به نظر میرسه چیزی که ویکی پدیا معرفی کنه باعث آسیب رسیدن به سیستم کاربر بشه… فکر نکنما…!

    در پاسخ به: ابزار ها و وسایل معاینه #5187
    aminima
    مشارکت کننده

    من یه stetoscope میخوام که نه خیلی عالی باشه نه خیلی ضعیف. در حد اینکه بتونه جواب من استیجر رو بده. داریم همچین چیزی؟ قیمت مثلا در حد چهل پنجاه تومن؟

    اگه هست چه مارکی و از کجا میتونم بخرم یا سفارش بدم؟

    در پاسخ به: body packer #8407
    aminima
    مشارکت کننده

    الان توی این عکس چیز مشکوکی دیده میشه مگه؟

    در پاسخ به: اختلال شخصیت یا personality disorder #8375
    aminima
    مشارکت کننده

    خب ما یک آدم رو با چی اون آدم میشناسیم؟ با شخصیتش. یعنی یه آدم چیزی جز شخصیتش که نیست. هست؟ بنابراین وقتی میگیم یه آدم شخصیتش اختلال داره، یعنی کل هیکل اون آدم رو بردیم زیر سوال. منظورم رو متوجه میشید؟

    نه من قبول ندارم همه ی آدم ها اختلال شخصیت دارند. هر کسی ممکنه (یعنی حتما) خصیصه ای از هر کدوم شخصیت ها رو داشته باشه. اما شخصیتش اختلال نداشته باشه. مثلا، کسی که به حس ششم یا قدرت های ماوراء الطبیعه اعتقاد داره شما میگی این یه نموره اختلال شخصیت اسکیزوئید داره؟ یا کسی که مثلا توی کارهاش خیلی منظم و دقیقه و اگه برخلاف نظمش عمل کنی تحریک پذیر میشه میگیم اختلال شخصیت وسواسی جبری داره؟ یا کسی که به خیلی ها بد بینه و اعتماد نداره میگیم اختلال شخصیت پارانوئید داره؟!

    بالاخره یه نفر یا اختلال شخصیت داره یا نداره دیگه. این هم از روی کرایتریا قابل تشخیصه. نمیتونیم بگیم حالا یکمی اختلال شخصیت داره… یا داره، یا نداره. این طور فکر نمی کنید؟

    من که میگم فقط اندکی اختلال شخصیت دارند. که اینها زندگی رو برای خودشون یا اطرافیانشون زهر مار کردند! وگرنه کسانی که دارن زندگیشون رو در بین بقیه آدم ها میکنن شخصیتشون اختلال نداره! اما هر کسی خصیصه هایی رو داره.

    در پاسخ به: body packer #8399
    aminima
    مشارکت کننده

    اگه هوشیار باشه که بعیده بسته ها باز شده باشند. اگه هوشیار نباشه شست و شو میشه داد؟

    آندوسکوپی چطور؟

    در پاسخ به: اختلال شخصیت یا personality disorder #8372
    aminima
    مشارکت کننده

    دکتر محمد: من فکر می کنم اکثر افراد جامعه اختلال شخصیت دارند

    ممکنه خصیصه trait های مختلفی داشته باشیم. اما نمیتونیم بگیم اختلال شخصیت داریم! اختلال شخصیت یعنی اختلال موجودیت اون انسان!

    aminima
    مشارکت کننده

    این علائم چه موقع هایی شروع میشده؟ چه چیزهایی بدتر یا بهترش میکرده؟ فعالیت خاص یا اضطراب خاص؟

    و کدوم عضلات؟

    دو سال قبل چی شد که این مشکل بوجود اومد؟

    فقط شب ها این طوری میشه؟

    وقتی که تنها هست هم این علائم بوجود میان؟ یا همیشه وقتی دیگران هستند این طوری میشه؟

    (تاثیر بخش روان رو روی سوالاتم به خوبی حس کنید!)

    در پاسخ به: اتانازی #8382
    aminima
    مشارکت کننده

    شما چرا این قدر محکم میگی تکلیف این قضیه معلومه؟!! اصلا هم معلوم نیست!

    چرا فقط به سرطان توجه کردید؟! اون کسی که مثلا کوادری پلژی داره چی؟ اون آیا درمانی براش هست یا کشف خواهد شد؟! تازه تا بیاد این درمان کشف شده فرضا، این مریض زندگیش زهرمار نمیشه؟

    یا پیرمردی رو در نظر بگیرید که واقعا در آستانه ی مرگه و هم داره زجر میکشه و هم دیگران رو اذیت میکنه. هم فکری و هم روحی. و از شما میخواد آقا جان من که دیگه کاری ندارم توی این دنیا، این طور مریض هم که هستم، خب راحتم کنید! شما این کار رو براش نمی کنی؟ یا برای همون مثال پارگراف قبلی؟

    ببینید یک نفر ممکنه در طول زندگیش تعداد زیادی بیماری بگیره و از زندگیش خسته بشه، مثل مثال دکتر محمد. یا یک نفر افسردگی شدید داشته باشه. یا کلا بیماری اعصاب و روانی داشته باشه که هم خودش و هم دیگران از دستش خسته شده باشند و این ها بخوان که بکشیم اون ها رو. در این مورد نمیتونیم بکشیم، چون ممکنه درمان بشن. یا اصلا درمان هم نشن میتونن زندگی کنن و از فرصتشون استفاده کنن. فرمایش شما درسته. اما در موردی که دیگه واقعا هیچ چاره ای وجود نداشته باشه چی؟ در موردی که طرف واقعا نمیتونه به اون شکل زندگی کنه. و زندگی در اون حالت براش عذابه تا لذت بردن از زندگی…

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 451)