مشاعره › انجمن ها › ادبیات › مشاعره این موضوع خالی است. در حال نمایش 15 نوشته (از کل 433) → 1 2 3 4 5 6 … 27 28 29 ← نویسنده نوشتهها سپتامبر 6, 2010 در 12:04 ب.ظ #5496 theheroکاربر در هر دشتی که لاله زاری بوده است از سرخی خون شهریاری بوده است سپتامبر 6, 2010 در 5:34 ب.ظ #5497 elhamiکاربر تا چند همچو شمع زبان آوری کنی پروانه مراد رسید ای محب خموش حافظ سپتامبر 6, 2010 در 7:35 ب.ظ #5498 helya69کاربر شنیده ام سخنی خوش که پیر کنعان گفت فراق یار نه آن می کند که بتوان گفت حافظ سپتامبر 6, 2010 در 7:54 ب.ظ #5499 emersonکاربر تو بندگي چو گدايان به شرط مزد مكن كه دوست خود روش بنده پروري داند حافظ سپتامبر 6, 2010 در 8:09 ب.ظ #5500 elhamiکاربر در جهان بال و پر خویش گشودن آموز که پریدن نتوان با پر و بال دگران اقبال لاهوری سپتامبر 6, 2010 در 8:37 ب.ظ #5501 theheroکاربر نیکی و بدی که در نهاد بشر است شادی و غمی که در غذا وقدر است با چرخ مکن حواله کندر ره عقل چرخ ار تو هزار بار بیچاره تر است خیام نکته:اگر دوبیت می گم به این دلیله که رباعی رو بفهمین سپتامبر 10, 2010 در 4:50 ب.ظ #5502 helya69کاربر تو که کیمیا فروشی نظری به قلب ما کن که بضاعتی نداریم و فکنده ایم دامی سپتامبر 10, 2010 در 7:32 ب.ظ #5503 theheroکاربر یک چند به کودکی به استاد شدیم یکچند به استادی خود شاد شدیم پایان سخن شنو که مارا چه رسید از خاک برآمدیم وبر باد شدیم سپتامبر 11, 2010 در 6:02 ق.ظ #5504 emersonکاربر مطرب عشق عجب ساز و نوايي دارد نقش هر پرده كه زد راه به جايي دارد حافظ سپتامبر 11, 2010 در 8:39 ق.ظ #5505 elhamiکاربر درد مارا نیست درمان الغیاث هجر ما را نیست پایان الغیاث دین و دل بردند و قصد جان کنند الغیاث از جور خوبان الغیاث حافظ سپتامبر 11, 2010 در 8:40 ق.ظ #5506 elhamiکاربر بیت اولش تکراریه! فقط برای این نوشتم که معنی شعرو متوجه بشید. مقصود بیت دوم شعره… سپتامبر 11, 2010 در 9:45 ق.ظ #5507 elhamiکاربر یا رب نگاه کس ، به کسی آشنا مکن گر میکنی، کرم کن و از هم جدا مکن سپتامبر 21, 2010 در 11:16 ق.ظ #5508 zahra68nکاربر نی از تو حیات جاودان می خواهم نی عیش و تنعم جهان می خواهم نی کام دل و راحت جان می خواهم هر چیز رضای توست آن می خواهم سپتامبر 21, 2010 در 11:23 ق.ظ #5509 elhamiکاربر مـن بــه خـــال لبت ای دوســت گرفتــار شـدم چشـــم بیمـــار تــــو را دیــدم و بیمــار شـــدم فــــارغ از خـــود شـــدم و کـــوس انا الحق بزدم همچــــو منصــــور خـــریــــدار ســر دار شـــد سپتامبر 21, 2010 در 11:28 ق.ظ #5510 zahra68nکاربر در این سکوت دمادم که درد می بارد شب است و حسرت یک حنجره غزلخوانی تو هستی و غزل عاشقانه ی بودن من و ستاره و اشک و شب پریشانی نویسنده نوشتهها در حال نمایش 15 نوشته (از کل 433) → 1 2 3 4 5 6 … 27 28 29 ← شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید. ورود نامکاربری: کلمهعبور: مرا وارد شده نگهدار ورود