› انجمن ها › آموزش پزشکی › استرس پزشکی خوندن
- این موضوع خالی است.
-
نویسندهنوشتهها
-
سپتامبر 6, 2010 در 12:05 ب.ظ #3851
ناشناس
غیرفعالسپتامبر 6, 2010 در 4:22 ب.ظ #6072elhami
کاربرنگران نباش خانم دکتر!پزشکی اونقدرا هم ترسناک نیست..برعکس خیلی هم شیرینه و لذت بخش…بهت تبریک میگم بابت انتخابت..
با آرامش،علاقه و انگیزه فراوونی که میدونم داری سر همه ی کلاسها حاضر شو و سعی کن خوب به درسا گوش بدی و نکاتی رو که به نظرت مهم میرسن یادداشت کنی.الان که تازه شروع کردی حتما فرصت بیشتری هم داری پس سعی کن حتی به صورت مرور تیتر وار مطالب، مبحث جلسه ی بعد رو پیش خونی کنی. این کار بهت اعتماد به نفس میده و قدرت یادگیریت رو سر کلاس بالا می بره..تازه این کار تو نوشتن نکات مهم هم بهت کمک میکنه!
چیزی که خیلی مهمه اینه که هر طوری شده سعی کنی مطالب تدریس شده هر روز رو همون روز مطالعه کنی!
برنامه ریزی درست خیلی مهمه!حتما برای کارات یه برنامه ریزی خوب داشته باش! یه برنامه انعطاف پذیر که بتونی حتما بهش عمل کنی..
کار سختی نیست.اگرم باشه من مطمئنم که شما میتونی….وگرنه پزشکی قبول نمیشدی…
در ضمن در عین حال که داری سعی می کنی خوب درس بخونی حواست باشه که یه وقت خودتو فراموش نکنی!برای تفریحتم یه وقتی بذار هر چند کم!
شاید خیلی ها بهت بگن اینایی که گفتم عملی نیست! کما اینکه اگه کمی صبر کنی میگن! اما ممکنه! چیزایی که گفتم نتیجه تجربیات چند تا آدم موفقه نه فقط تجربه شخصی من!
به هر حال اینا فقط پیشنهاده..اگه فکر کردی میتونه بهت کمک کنه عملیش کن..
هرجا فکر کردی میتونم بهت کمکی بکنم بهم بگو..من در خدمتم..
سپتامبر 6, 2010 در 5:03 ب.ظ #6073thehero
کاربرخانم دکتر جدید تبریک می گم بابت قبولیت.حرفای دکتر الهام گوش کن.درس می گه با برنامه همه چی می تونی بدست بیاری.من خودم از اول با انرژی فوق العاده درس خوندم ترم اول با وجود دخترهایی که رقابت تو درس تئوری!!!!یاهاشون سخته برترم شدم.اما تصمیم گرفتم یکم با برنامه تر بخونم.از الان بدون پزشکی ماراتن.برنده آخره سال هفتم مشخص می شه.در کل نگرانی نداره پزشکی البته من می گم بستگی به دانشگاتم داره.
سپتامبر 6, 2010 در 7:45 ب.ظ #6074emerson
کاربرسلام بر خانم دكتر جديد
تبريك ميگم كه تونستيد تو كنكور موفق و تهران قبول بشيد.
نگران نباشيد، از دور ترسناكه اما از نزديك خيلي شيرينه!
شمايي كه تونستيد تهران قبول بشيد معلومه كه فرد با استعداد و با هوش با پشتكار خوب هستيد پس پزشكي سختي واستون نخواهد داشت.
از تجارب خانم دكتر استفاده كنيد و با سايت ارتباطتونو حفظ كنيد.
هر وقت سوالي داشتيد اعضاي سايت در كنارتون هستن تا جواب بدن.
موفق باشيد…سپتامبر 6, 2010 در 9:17 ب.ظ #6075mehrnaz
کاربرسلام و تبريك!
منم ترم 1 كه بودم نگران درس و كارهاي غير درسي و … بودم! يكي از بچه هاي سال بالايي بهم يه توصيه ي جالب كرد كه براي دوره علوم پايه تا حدي قبولش دارم! گفت اگه فقط روزي يه ساعت درس بخوني، ولي واقعا و هميشه بخوني، جزو 10 نفر اول كلاس خواهي بود!
دكتر جان! باور كن درسته درس ها زياده و نسبت به رشته هاي ديگه سخته، ولي به همون نسبت توانايي هاي تو هم زياده و خوندنش برايت راحت تر!
اصلا به مشروطي و اين حرفا فكر نكن! اصلا تو بعضي دانشگاه هاي دولتي، گاهي اوقات ، افتادن سخت تر از قبوليه! !
محكم باش و توكل كن!
به توصيه هاي دكتر الهام هم خوب گوش كن! 🙂
سپتامبر 7, 2010 در 9:09 ق.ظ #6077emerson
کاربرسلام
با اين حساب تبريز قبول شديد ديگه، درسته؟ مشكل اصليتون اينه كه چرا رتبه دلخواهو نياورديد يا اينكه ميتونستيد بهشتي قبول بشيد اما به دلايلي اين كارو انجام نداديد؟
حرف مردم و دوست و آشنا رو رها كنيد، اين حرفا زودگذره و بعد از چند ماه همه فراموش ميكنن! قوي باشيد، شما به انتهاي راه كه نرسيديد، رسيديد؟ ميفهمم كه انتظار خانواده و مردم اذيتتون ميكنه اما شما يك فرد مستقل هستيد و به خاطر مردم زندگي نميكنيد، درسته؟ هر كس مسئول زندگي خودشو و به هيچ كس ديگه غير خود فرد ارتباطي نداره كه آيندشو چه جوري بسازه، يك گوشتون در باشه يك ديگه دروازه به حرفهاي مفت مردم اصلا بها نديد. ازين به بعد به هيچ وجه از مفاهيم منفي مثل سرخورده شدن ، نااميد شدن و چنين چيزهايي استفاده نكنيد مگر اينكه بخواهيد حالتون همين جوري بمونه!!! ميخوايد حالتون بهتر بشه يا نه؟!
سپتامبر 7, 2010 در 10:12 ق.ظ #6078elhami
کاربرسلام خانم دکتر عزیز
تبریک میگم ورودتو به دریای شگفت انگیز و اسرار آمیز پزشکی…
سخت نگیر عزیزم..زندگی رو اگه سخت بگیریش برات سخت میگذره…الان دیگه این حرفها مهم نیست! مهم اینه که تو این رشته قبول شدی..رشته ای که خیلی ها حسرت تحصیل تو اون به دلشون مونده…حالا واقعا چه فرقی میکنه کجا؟؟ یا اصلا چه اهمیتی داره حرفهای دیگران در این مورد…اگه بخوای تمام مدت دنبال برآورده کردن توقعات دیگران باشی پس کی میخوای زندگی کنی؟؟
همه میدونن! خودتم میدونی که اگه میخواستی هرجایی میتونستی قول بشی…چون توانایی و استعدادش رو داری…حالا هم که نشده زندگی به انتهاش نرسیده…زندگی هنوز جریان داره…هنوز فرصت داری برای تغییر در جهت موفقیت…
به قبول شدنت تو یه دانشگاه دیگه از دید منفی نگاه نکن!! هیچ کار خدا بی حکمت نیست..حتما یه خیری درش هست که الان نمیدونی چیه! اما وقتی فهمیدی حسرت میخوری از اینکه چرا عمرتو با نگرانی و اضطراب تلف کردی!! چرا انرژی تو ساکن رها کردی و ازش برای پیشرفت و موفقیت استفاده نکردی..
خب اگه به هر دلیلی نشده به خانواده و فامیل تواناییهاتو با قبول شدن تو کنکور اثبات کنی..بیکار نشین به غصه خوردن! بگرد دنبال یه راه دیگه..مثلا اینکه بشی یه پزشک موفق که خانواده بهش افتخار کنن..
خانم دکتر! سعی کن طوری زندگی کنی که خودت و خدای مهربون از عملکردت راضی باشه!! واقعا رضایت دیگران در مقابلش چه ارزشی داره…
فقط سعی کن بخوای این مشکل رو درست مدیریت و حلش کنی و تنها زمانی که بخوای میتونی موفق بشی..
.
آقای دکتر تو این زمینه خیلی میتونن بهت کمک کنن..حتما از نظراتشون استفاده کن و اونها رو به کارببند..
تمام اعضای سایت در کنارت هستن و بهت کمک میکنن تا خودت این مشکل رو پشت سر بذاری…
در ضمن دوستان همگی لطف داشتن و موافقت خودشونو با پیشنهاد من اعلام کردن تا بدونید که دوستان دیگه ای هم احتمالا تجربه اش کردن و به نتیجه رسیدن و شما میتونید با اطمینان به کار ببندینش…
امیدوارم موفق باشی…
سپتامبر 7, 2010 در 12:25 ب.ظ #6079mehrnaz
کاربرچرا فكر مي كني بين بچه هاي شهيد بهشتي و تبريز اختلاف خيلي زيادي هست؟! اصلا كنكوري كه تو كشور ما برگزار مي شه معيار خوبي براي تعيين سطح استعدادها نيست. من نمي دونم اگه مدارس غير انتفاعي و بهترين اساتيد كنكور رو از يه سري از كنكوري ها بگيرن، قبولي ها چقدر تغيير خواهد كرد؟!
من با بچه هاي دانشگاه تبريز هم دوست هستم و با هم كار مي كنيم. باور كن اونها هم آدم هاي نخبه و سطح بالايي هستند.مطمئن باش در تبريز هم ميشه پزشك خوبي از كار دراومد!
از نظر حرف خانواده هم هر چي بيشتر بهش فكر كني خودتو اذيت كردي فقط! موفقيت هاي بعديتو كه ببينند يادشون مي ره! اين موفقيت ها هم مي تونه تو درس باشه هم تو زمين هاي ديگه! نخبه و با استعداد بودن كه فقط به پزشكي محدود نمي شه. استعداد هاي ديگه تو شكوفا كن…
سپتامبر 7, 2010 در 7:52 ب.ظ #6080thehero
کاربرحرفای دوستان رو شنیدی.همه درس میگن.من مثل شما بودم.حقم بیشتر بود.کارم به جاهای باریک کشید.اما به خودم گفتم حق اون چیزیه که به دس میاری.پس سعی کن.حقتو به دس بیاری.وقتی وارد کلاس جدید بشی و وقتی نمره های عالی بگیری و دانشجوی تاپ باشی اعتماد به نفست بر میگرد.یکم همت می خواد.که حتما داری
سپتامبر 8, 2010 در 8:48 ب.ظ #6081negarmanavi
کاربرسلام دوستان.خیلی خیلی خوشحالم که این سایت و شما رو یافتم.من هم امسال پزشکی قبول شدم…یعنی تا یکی دو هفته دیگه درسا شروع میشه…و چقدر لحظه شماری می کنم و یه عالمه انگیزه و انرژی رو بصورت پتانسیل نگه داشتم!! :دی!!
سوالی که از شما دارم اینه که به نظرتون میشه کنار درسا کار هم کرد؟ خیلی دوست دارم زبان درس بدم و همین طور زیست شناسی…با توجه به تجربتون به نظرتون عملیه؟
سپتامبر 9, 2010 در 5:57 ق.ظ #6082emerson
کاربرسلام
تبريك ميگم، خوش به حالتون كه تو شهر قشنگي مثل مشهد قبول باشيد ( بايد نائب الزياره اعضاي سايت هم باشيدها )
اين شوقو بايد هميشه نگه داريد…
خوب كار كردن خيلي خوبه هم كلي تجربه كسب ميكنيد و هم كلي اعتماد به نفس بدست مياريد و هم به خيليا ميتونيد كمك كنيد، اما فراموش نكنيد اين كار به همراه پزشكي خوندن كمي كارو سخت ميكنه ولي اصلا نبايد نگران باشيد چون با اين انرژي كه داريد حتما از پسش برميايد، خوب تو همكلاسياي همه ما كساني هستند در كنار درسشون كار هم ميكنن و مشكلي هم پيش نمياد، از نظر من چند ماهي تدريس يا اون كاري كه مايل هستيد رو انجام بديد تا ببينيد ميتونيد تو برنامتون بگنجونيدش يا نه! اگه من به جاي شما بودم حتما اين كارو انجام ميدادم و فوق فوقش يه كم درساي كم اهميت ترو كمتر ميخوندم كما اينكه تو زمان خودم من هم كار ميكردم و مشكل چنداني نداشتم البته كمي استراحتم كمتر شده بود ولي غير قابل تحمل نبود چون اون كارو دوست داشتم…
راستي حالا كه زبانتون در حد تدريسه پيشنهاد ميكنم يه تاپيك ايجاد كنيد و هر چند روز يك بار يك اصطلاح شايع يا كلمات مهم رو به اعضا آموزش بديد، موافقيد؟
سپتامبر 9, 2010 در 8:13 ق.ظ #6083negarmanavi
کاربرممنون دکتر جان.لطف دارین.(انشالله توفیق داشته باشم.)
من هم فکر کردم حالا ترم اول رو امتحانی برم ببینم چه جوریاس اما نگرانم که نکنه یه دفه با حجم زیاد درسا مواجه بشم که همش جدیده و خیلی اوضاع دشوار بشه.البته واسه تدریس تقاضا دادم ،شاید تا آخر ترم هم جوابشو ندن.شایدم اصلا بهتر باشه ترم اولو بچسبم به درسو زندگی جدید…از ترم بعد اقدام کنم…آره اینم راهیه واس خودش! 🙂
مرسی از راهنمایی خوبتون…چقدر خوبه که این وبسایت هست که به شما senior ها دسترسی داشته باشیم. 🙂
درمورد پیشنهادتون هم باید بگم دقیقا نمی دونم منظورتون چه جور اصطلاحات و کلماتیه…یعنی عمومی یا اختصاصی…ولی خیلی خوشحال میشم اگه بتونم کاری در این رابطه انجام بدم.
سپتامبر 9, 2010 در 8:34 ق.ظ #6084emerson
کاربربله، راهي كه شما مطرح كرديد خيلي خوبه تا دانشگاه براتون جا بيفته بعد مشغول بشيد…
اميدوارم بتونيم كمك كنيم…
اصطلاحات اختصاصي كه نه اونو كم كم همه ياد ميگيرن، بيشتر منظورم اصطلاحات عمومي زبان انگليسيه كه بتونيم زبانمونو تقويت كنيم چون واقعا لازمه هر دانشجوي پزشكي زبانش خوب باشه، ميخوام شما مسئول قسمت زبان بشيد و توي تاپيك مخصوص هر چند روز يك بار چنتا كلمه روتين تر و يا اصطلاحات كاربردي زبان رو بياريد تا مجبور بشيم بخونيمش چون همين جوري به خودي خود خيليا حوصله تمرين زبان و جلوگيري از فراموشيشو ندارن…
با تشكر
سپتامبر 9, 2010 در 8:53 ق.ظ #6085thehero
کاربردکتر امیر درس میگن.اصطلاحات رایج.یکمی هم از slang ها استفاده کنید(یه پیشنهاد)تو شهرای بزگ کار کردن خیلی راحته خوش به حالتون که همچین موقعیتی دارین.منم دنبال این کار هستم اما متاسفانه تو شهرای کوچیکی مثل شاهرود تقاضا زیاد نبود.اما من اصل کارو گذاشتم واسه بعد از علوم پایه
سپتامبر 9, 2010 در 6:30 ب.ظ #6086mehrnaz
کاربرتبريك مي گم!
اتفاقا به نظر من علوم پايه هم فرصت خوبيه براي كار كردن.
من فكر مي كنم خيلي از ماها وقتي سرمون شلوغ تر مي شه بيشتر مجبور مي شيم برنامه ريزي كنيم و به يه سري كارها بهتر مي رسيم! براي همين اگه كار و درس ، هر دوش رو دوست داشته باشي، خيلي زود دستت مياد كه چه جوري به هردوش برسي. نگران نباش! شدنيه!
ايده ي آموزش زبان هم فوق العاده است. حتي مي شه سيستماتيك ترش هم كرد. مثلا بر اساس يه سري از كتاب هاي خوب آموزش زبان كار كنيم…
-
نویسندهنوشتهها
- شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.