پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشتهها
-
rozita
کاربرچون به خودم رفته میخوام یه نموره دوباره خودم رو توش ببینم!!!
rozita
کاربرنچ! راز این بازی جزو اسرار خانوادگی ماست!!!
rozita
کاربرآقا :اجازه!ما بریم از داداشیمون بپرسیم؟ :زبان
rozita
کاربرمهم اینه که داداشی عزیزم بلده!
ما این بازی رو چند سال پیش کشف کردیم تازه اون موقع دادشی من فداش بشم کوچولوتر بود!!!
آخه اگه این بچه کنار این خواهر بزرگ نشده بود کی هوشش بروز میکرد؟ :هرهر
rozita
کاربرهیستوری جنسی زیر سواله!کسی که به سختی واسه یه آفت دهانی به شما اعتماد کرده مطمئنا نمیتونه راجع به هیستوری جنسی یه کلمه حرف بزنه..شما معاینه ی ژنیتالیا رو انجام دادین یا فقط پرسیدین؟
شاید هرپانژینه.چند وقته این آفتها رو داره؟
rozita
کاربربرادر من دبستانیه خیلی راحت بیشتر از یک دقیقه میره خیلی جنتل!!!
چه میشه کرد؟به خواهرش رفته!!! :دی
rozita
کاربرباید خواسته های ما مطالبه بشن باید به گوش حضرات رسوند..
همین وزارتخونه که این همه به ما یاد میده از مهمترین قسمت های PHC هماهنگی بین بخشیه اگه خودش با بخشهای درونی خودش نه با ارگانهای دیگه هماهنگ باشه کلی هنر کرده!اگه اونیکه میشینه سیاست آموزش دانشجوهای پزشکی رو برنامه ریزی میکنه یه کم جلوتر رو ببینه و با اونیکه سیاستهای عملی واسه جی پی رو مینویسه همفکر بشه می بینه که نهایتا این دانشجو میخواد به کجا برسه از همون اول دانشجوش رو بر اساس پروتکلهای بهداشتی آموزش میده..
شاید ما نتونیم تغییرات بزرگی اعمال کنیم ولی میتونیم حداقل به گوش حضرات برسونیم که چنین مشکلاتی هستن.. این که ازشون بخوایم این نظام آموزشی رو تغییر بدن.شاید سهم ما خیلی ناچیز باشه ولی همون رو هم باید انجام بدیم حتی اگه دیگران سهم خودشون رو انجام ندن..امیدوارم این سایت ما مورد توجه … قرار بگیره تا دست کم ببینن دغدغه های دانشجوهای پزشکیشون چیه!!!فقط از اون خواب خرگوشی شیرینشون بیرون بیان..همین هم کلیه!
من موافقم که با شرایط الان تغییرات اونقدر کند هستن که به نظر دست نیافتنی میان ولی بالاخره هر چقدر هم طول بکشه آخرش نتیجه میده.
rozita
کاربر:تشویق
rozita
کاربرراه حل مشکل آموزشی؟
1)تغییر دادن کتب درسی:البته نه به معنای تغییر رفرنس ها..استاد جراحی ما میگفت همزمان با خودش که ایران رزیدنتی میخونده پسرداییش آمریکا رزیدنتی جراحی میخونده وقتی میاد ایران میبینه اونا شوارتز میخونن شگفت زده میشه میگه شوارتز رو ما دست اساتیدمون هم نمیبینیم پروفوسور گروهمون تو کتابخونه ش داره!!استادمون گفت کتاب اونا یه جزوه 100 صفحه ای بوده..بماند اینکه ما استاجرامون تو کتابخونه شون چندتا رفرنس از هر درسی دارن!!!توی آموزش ما رفرنس ها به جای اینکه رفرنس باشن جزوه هستن!!!رفرنس یعنی چیزی مثه دائره المعارف مثه فرهنگ لغت که در موارد خاص بش رجوع کنی ولی اینجا ما باید خط به خط رفرنس ها رو حفظ کنیم مثه این می مونه که به دانشجوی ادبیات بگی خط به خط فرهنگ دهخدا رو حفظ کن!!!
اگه من بودم خیلی از چیزهای غیر ضروری رو از سرفصل های درسی پزشکی عمومی حذف میکردم.چه معنی داره ما جز به جز پاتولوژی کانسرها رو بدونیم در حالی که در تشخیص علائم بالینی کمک نمیکنن و در ضمن ما اصلا در آزمایشگاه پاتولوژی مسئول تشخیصشون نیستسم؟ خیلی از مباحث مثلا خود شوارتز کار پزشک عمومی نیست پس واسه چی باید درگیر حفظ تئوری پروسه های گاسترکتومی بشه؟یا واقعا خیلی از مباحث علوم پایه با همون وسعت باید به ما آموزش داده بشن؟باور میکنین ما واسه یه امتحان بیوشیمی سه تا رفرنس خوندیم؟لنینجر و هارپر و شهبازی ملک نیا!!!
چیزایی که ما میخونیم باید بر اساس مشکلات و نیازهای جامعه باشه..شما وقتی می افتین تو کار بهداشت و درمان میبینین که چیزایی که یاد گرفتین با چیزایی که باید به کار بگیرین متفاوته..مثلا پروتکل هایی که وزرات بهداشت در مورد برخورد با بیماریها میده..وزارت بهداشت یه سری جزوه ها و مجلات واسه پزشک های عمومی که تو سیستم بهداشت و درمان کار میکنن میده که بر اساس سیاستهای بهداشتی کشوره..در عمل میبینی اونا به کارت میان.چیزی که از اول به ماآموزش داده نمیشه و وقتی وارد سیستم شدیم می بینیم که چقدر تضاد وجود داره!خب نمیشه از اول ما همون چیزا رو یاد بگیریم؟ وقتی مقایسه میکنین پروتکل ها و جزوات وزارتخونه هم خیلی به درد بخورترن هم کاربردی تر و هم اون چیزیه که نیاز جامعه س!
2)روش ارزشیابی:
دکتر مجد تو کتاب اعتماد به نفسشون نوشتن علت اینکه دانشجوهای غرب از دانشجوهای ما با اعتماد به نفس ترند اینه که درست ارزشیابی میشن که واسه کوچیکترین کارهاشون تشویق میشن.دکتر همونجا مینویسه که استاد محترم داخلی که اصلا نمیخواد دانشجو قبول بشه(باور میکنین امتحان کورس خون ما تو فیزیوپات سوالات بورد استادمون بود؟خودش گفت چون وقتی بعد از امتحان واسه پرسیدن جوابها دورش رو گرفته بودیم نمیتونست از حفظ جواب بده به ما گفت باید بره از رو کلیدها جواب بده !!!)
دکتر مجد میگن اگه از لحاظ تئوری بین دانشجوهای ما و غرب امتحان بگیرن ایرانی ها خیلی سرآمدترن ولی اونها به خاطر همون دانش کمی که دارن از بچه های ما با اعتماد به نفس ترن.چرا؟چون یاد گرفتن چیزایی رو که باید یاد بگیرن بخونن و همیشه از چیزایی ازشون امتحان گرفته شده که بشون از قبل آموزش داده شده نه پاورقی ها و اعلام کتاب ها!!!
3)روش آموزش:
آموزش اگه بر اساس نیاز صورت بگیره خود به خود دانشجو رو به سمت پژوهش میره اگه ببینه این چیزی که داره یاد میگیره یه مشکل بهداشتیه و نیاز به ارائه ی راه حل داره و اگه از دانشجو راه حل خواسته بشه و نظریات و افکارش هدایت بشه خود به خود خودش از درون احساس میکنه باید تحقیق کنه..فلسفه ی اون استاد راهنمایی که از اول ورود اسمش رومون بود که یه بار هم ندیدیمیش چیه؟اینه که با دانشجوش حرف بزنه..ببینه روند درسیش رو چه طور میگذرونه؟دغدغه های آموزشیش چیه؟تو چه چیزایی نیاز به حمایت و کمک داره؟
4)روش پژوهش:
واسه پژوهش حضور همون استاد راهنما لازمه که به دانشجو روش تحقیق رو نشون بده!این همه هیئت علمی واسه چی دارن پول یا مفت می گیرن..ماشاءا… اونقدر هم زیاد شدن که هر دانشجو میتونه بچندتا استاد راهنما داشته باشه!..خب از اول تعریف بشه واسه اون استاد که شما مسئول این دانشجو از اول وروردش تا آخر فارغ التحصیلیش هستین مسئول اینکه اون رو تو روش تحصیلش پیگیری کنین.اینکه هماهنگی های لازم واسه پژوهشش رو شما انجام بدین نه اینکه خودش بخواد همه کارها رو با هم کنه..خودش مسئول کاغذبازی های اداری و گرفتن بودجه و تامین وسایل آزمایشگاهی و اجازه گرفتن از نگهبان که چند ساعت بیشتر از وقت اداری تو دانشگاه باشه و آخرش هم خودش جوابگوی سایر اساتیدش باشه..
مگه میشه راه حل نباشه؟اگه همفکری باشه هزار و یک راه حل پخته و علمی میتونه عیان بشه..اگه همدلی باشه و همه دغدغه شون پیشرفت مملکت باشه نه پیشرفت فردی!!!این یه اصل اساسیه:منافع مشترک ما در راس است!!!منافع فردی نه!منافع مشترک!
rozita
کاربرروح من کم سال است
روح من گاهی از شوق سرفه اش می گیرد
روح من بیکار است..
rozita
کاربرتجربه ی شخصی من این بود:
همه توی کمیته تحقیقات ما واسه هم میزدن!!!همه پشت سر هم حرف میزدن.
سمینار شهید بهشتی هم که رفتیم به جز یه عده ی معدود بقیه واسه تفریح و دوستیابی اومده بودن!برنامه ی آموزشی یه روز کامل ما هم این بود که از غروب تا ساعت 3 نصف شب بریم درکه ودربند..
الان هم استاد محترمی میشناسم که شبانه روز خودش رو وقف پژوهش کرده ولی وقتی پای صحبتش میشینی فقط صفحه میذاره پشت سر کسایی که اهل پژوهش نیستن!!!
من نظام آموزش پزشکی کشور رو بیمار در حال احتضار می بینم..تا تغییری تو بنیادهای آموزشی ایجاد نشه تحقیق معنا نداره.اصلا تحقیق و پژوهش از دل یه آموزش درست بیرون میاد..وقتی آموزش ما دانشجوها رو به سمت معذرت میخوام”…خونی” میبره جایی واسه پژوهش نمی مونه اگه کسی بخواد بره دنبال پژوهش از پاس کردن عادی واحدهای درسیش هم می مونه!!!
آموزش بیماره..اون رو باید درست کرد..
rozita
کاربربمیرم الهی..
طفلکی چقدر خسته بوده..
rozita
کاربرامين جان روح جزو موارد كم شناخته شده جهانه ولي در حدي كه من ميدونم روح
هم از جنس يه جور انرژي هست، همون طور كه ميدونيد ماده هم از جنس انرژي هست
فقط به دليل تراكم بيشتر قابل ديدن براي چشم ما شده، حتما دقت داريد در
سطح ريز مولكولها و الكترون ها و كوارك و حتي ذرات ريزتر ميبينيم همه از
جنس انرژي ميشن و واقعا چيزي به عنوان ماده نيست،روح از جنس انرژی و ماده نیست!چون انرژی و ماده هم قابلبت تبدیل به همدیگر رو دارند و در واقع جزو عالم ناسوت محسوب میشن در صورتیکه روح مجرده!!!دقت کنین عزیزان:تمام قوانین فیزیک در مورد دنیای مادی صادقه و قادر به شناخت مجردات نیست.چون قوانین عالم مجردات با عالم ماده متفاوته.
rozita
کاربراگر سم باشه باید بپرسین برای خود گیاه استفاده میشده یا واسه آفت گیاه این طوری فرق حشره کش ها از علف هرز کش ها مشخص میشه و حتما باید به همراها بگیم برن خود سم رو بیارن!
rozita
کاربرموافقم!
اصلا این مجله ها آدم رو دچار مسمومیت میکنن!اینقدر دم از موفقیت میزنن که حال آدم از هرچی موفقیته به هم میخوره!زندگی مگه چیه؟ به قول سهراب ساده باشیم..زندگی گاهی شستن یک بشقاب است!
-
نویسندهنوشتهها