ورود “قلب” ممنوع!

انجمن ها مطب مامایی ورود “قلب” ممنوع!

برچسب ها: ,

  • این موضوع خالی است.
در حال نمایش 6 نوشته (از کل 6)
  • نویسنده
    نوشته‌ها
  • #4218
    atefe314
    کاربر

    از وقایع بخش “لیبر” بنویسید

     

    #9544
    atefe314
    کاربر

    امروز تو لیبر همه منتظر بودن سه نفر که همشون IUFD بود فرزندان مردشون رو به دنیا بیارن برای خاطر متولد کردن فرزند مردشون درد بکشن…

    امروز اولین جنازه رو تو عمرم دیدم ، جسد یه آدم که 39 هفته در بدن مادرش زندگی کرده بود …

    رزیدنت  بچه مرده رو از پا گرفت، سر وته به مادرش نشون داد تکونش داد و گفت : ببین بچه ات مرده!!

    رزیدنت در حالیکه کیسه آمنیوتیک قل اول یه بارداری 3 قلو محکوم به مرگ رو باز میکرد : دائم میگفت چه با حاله چه باحاله …

    #9545
    atefe314
    کاربر

    چه چیزی بد تر از کا آموزی بعد از ظهره اونم تو لیبر اونم وقتی که تابستونه اونم وقتی که قراره همه مدد جوها  بچه های مرده متولد کنن؟؟

    #9546
    aminima
    مشارکت کننده

    رزیدنت در حالیکه کیسه آمنیوتیک قل اول یه بارداری 3 قلو محکوم به مرگ رو باز میکرد : دائم میگفت چه با حاله چه باحاله …

    مگه رزیدنت حیوون هم داریم؟!! تازگیا به جای آدما حیوون رزیدنتی میگیرن؟!! چه باحال!

    #9547
    niusha
    کاربر

    امروز وحشتناک بود از وقتی اومدم تا همین الان خواب بودم.. سرم داره میترکه{#40}…3 تا مورد اینجوری پشت سر هم برای دفعه اول واقعا زیاد بود

    وقتی 3 قلوها داشتن دنیا میومدن 10-15 نفر جوری تو یه اتاق کوچیک مادر رو دوره کرده بودن و لحظه شماری میکردن دنیا بیان که یاد چند هفته پیش افتادم که تو آمریکا قرار بود آپولو هوا کنن!

    همه اینا یه طرف اینکه مادر 39 هفته بیشتر غصه میخورد که جواب مادر شوهرشو چی بده یه طرف{#12} . طفلی میگفت براش لباس خریده بودم خودشو مقصر میدونست میگفت خدا دوستم نداره … خیلی دلم سوخت{#17}

     

    #9548
    niusha
    کاربر

    کلا رزیدنت بی باکیه اون دختر صبحیه رو هم که همینجوری از پا گرفت قلب من تقریبا تو دهنم بود البته اینجوریام نیست بنده خدا …

در حال نمایش 6 نوشته (از کل 6)
  • شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.