Quietly › انجمن ها › ادبیات › Quietly برچسب ها: خدا، من ، آرام این موضوع خالی است. در حال نمایش 2 نوشته (از کل 2) نویسنده نوشتهها می 26, 2011 در 3:36 ب.ظ #4135 royaکاربر لوبیای کوچکی بود سحرآمیز نبود دفن اش کردم میان سیناپس هام بزرگ شد … بزرگ و بزرگ تر … جمجمه ام را شکافت و ذهن منبسط شده ام را بیرون ریخت بیرون ریخت و بیرون ریخت و بیرون ریخت تا آرام آرام خدا شدم… و خدایی که منم ; زجر کشنده از تمام چیز ها . می 27, 2011 در 7:12 ق.ظ #8980 rozitaکاربر و چه زیباست رنج دوست.. نویسنده نوشتهها در حال نمایش 2 نوشته (از کل 2) شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید. ورود نامکاربری: کلمهعبور: مرا وارد شده نگهدار ورود