› انجمن ها › پاشنه آشیل آسیب شناسی …… ؛ علوم آزمایشگاهی !!
- این موضوع خالی است.
-
نویسندهنوشتهها
-
فوریه 9, 2011 در 3:37 ب.ظ #3974
neda1990
کاربر”وقتی به یک آزمایشگاه مراجعه می کنید و نمونه خون می دهید، آزمایش هایی به منظور کشف بیماری روی خون شما انجام می شود. این فرایند در حوزه رشته آسیب شناسی(پاتولوژی)قرار دارد. رشته آسیب شناسی که آسیب های وارده شده به بدن انسان را بررسی می کند، علم بسیار گسترده و پایه شناخت تمام بیماری هاست. با وجود اهمیت این رشته، هنوز جایگاه واقعی آن تزد عموم مردم ناشناخته است.رادیولوژی، آزمایشگاه بالینی، رادیوتراپی، اسکن، ایزتوپ و … از دیگر دریچه هایی است که متخصصان هریک از این رشته ها می توانند از آنها به اسرار درون بدن انسان راه یابند. اما آزمایشگاه بالینی در این میان بزرگ ترین دریچه برای نگاه به درون بیماران است و پاتولوژیست را قادر می سازد که علل بیماری ها را تشخیص دهد. پاتولوژی در دو بخش تشریحی مانند تشخیص روی تغییرات ساختاری بافت و سلول و بالینی مانند آزمایش نمونه مایعات بدن( خون و ادرار) که به طب آزمایشگاهی معروف است، طبقه بندی می شود.”
متن بالا عینا از سایت آسیبشناسی نقل شده است!! جالب نیست؟ با تعاریف دیگری که در این زمینه گرد اوری شده، مقایسه کنید؟!!! چرا جامعه اسیبشناسی اینقدر به ازمایشگاه متکی شده است؟ کجا یک پاتولوژیست بر روی ادرار آزمایش انجام میدهد؟ (یعنی باید انجام دهد اگر خودشو آزمایشگاهی میداند) چرا در تخصصی که این عزیزان فعالیت میکنند هیچ استفاده نمیشود؟ چرا یک پاتولوژیست باید به خودش اجازه بدهد تا دقیقا یک متخصص هماتولوژی را زیر سوال ببرد و وجود این افراد را تحت تاثیر قرار دهد؟ در کجا تعریف شده است که وظیفه تشخیص همه بیماریها بر عهده شماست؟ در کجا تعریف شده است که تنها محل کار آنها آزمایشگاه تشخیص طبی است؟ در کجا تعریف شده است که تنها با یادگیری چند تا رنگ امیزی تشخیص همه مایعات، جامدات و هر چه نمونه است باید بر عهده پاتولوژیست باشه؟ وقتی تعریف و وظیفه هر رشته مشخص شده است چرا باید نسبت به هویت شغلی خودمان دیدگاه غیر واقعیانه داشته باشیم؟ علت اینا را ما تنها کمبود قانون برای مدیریت در یک آزمایشگاه میدانیم یعنی جایی که مال جامعه علوم آزمایشگاهی است و تنها وظیفه پاتولوژیست همکاری در این آزمایشگاهها است نه اینکه هر چی بوده و هست را به اونا بسپاریم درسته که الان اوضاع طبق روال پاتولوژیستها هست ولی تاوانشو همین ملت و من و مثل منها میدهند! وقتی جامعه علوم آزمایشگاهی نسبت به اینده خودش هیچ گونه تضمینی ندارد و نسبت به امنیت شغلی خود نگران است اوضاع بهتر این نمیشود. حمید حدادی با TB به کما نمیرفت و جون خودشو فدا نمیکرد! جواب تستهای آزمایشگاهی با کلی تفاوت گزارش نمیشد؟ جامعه علوم آزمایشگاهی دارای انجمن و یه مجمع مستقل و بسیار قدرتمندی بود! سطح علمی آزمایشگاه تو قرون وسطا جا نمیموند! وسائل آزمایشگاهی سال ۱۹۰۰ را استفاده نمیکردیم! علوم آزمایشگاهی برای خودش جامعه قوی شده بود ولی صد حیف…. شاید حرفای ما اشتباهه ولی به یک چیزی اعتقاد داریم اونم اینه که هر کسی برای کاری ساخته شده است و در یک بعد وسیع مانند کشور عزیزمان وظیفه این تقسیم عدالت بر عهده قانون است و هیچ کس حق دخل و خرج در ان را ندارد اما اگر این قانون و قانونهای مشابه ان (مانند سختی کار آزمایشگاهی) با مستندات عملی در جامعه متناقض میشود در این صورت بازنگری آن برای اجرای عدالت لازم خواهد بود. پس تا زمانی قانون این اجازه را این افراد کسب نکند همیشه جامعه علوم آزمایشگاهی در انزوا خواهد بود. قانونی که عینا کپی برداری از قانون آمریکا است و حضور جامعه علوم آزمایشگاهی را در محل کار خودشان بسیار محدود میکند در حالی که پاتولوژیست با کمترین زحمت (گاهی هم بدون زحمت) مدیریت یک مکانی را بر عهده میگیرد که جامعه علوم آزمایشگاهی تنها به عنوان یک کارگر مشغول است و هیچ فرقی با کارهای دیگر ندارد (نتونستم برخی از حرفا را بگم!) در حالی که همین فرد حداقل ۵ سال از عمر گران بها و عزیزش را در جهت کمک به سلامتی مردم گذرانیده است. در کل نتیجه گیری خودم این است که وجود پاتولوژیست و علوم آزمایشگاهی در یک آزمایشگاه لازم است ولی هیچ وقت یک پاتولوژیست قدرت و شایستگی اداره ان را ندارد چون وظیفه تشخیص نهایی بر عهده پزشک معالج است نه پاتولوزیست! در غیر این صورت آزمایشگاه میشد مطب + آزمایشگاه! مثل سایر بخشها (مثلا بخش هماتو به مدیرت یک خونشناس و…) پاتولوژیست تنها میتواند بخش اسیبشناسی یک ازمایشگاه تشخیص طبی را اداره کند و هیچ گونه مسئولتی نسبت به کل آزمایشگاه ندارند چون از لحاظ علمی و تئوری در این سطح نیستند (میدونید تقریبا مثل اینه که یه کسی بیاد دکترای ایمنی بخونه بعد قانون بگه هر کسی دکترای ایمنی داره حق تاسیس با اونه و سایر رشتهها باید تحت نظر اون باشند! ولی همین قانون نمیگویئد که همین دکتر تنها از بخش ایمنی سر در میارد نه از چیز دیگر چون تخصص اون این است) پس راه حل چیه! کاملا مشخصه! برپائی دوباره دکترای علوم آزمایشگاهی! یا این کار بسیاری از مشکلات هر دو قشر حل میشه شاید برای پاتولوژیستها بسیار گران تموم بشه ولی سلامتی مردم و افزایش کیفیفت خدمات آزمایشگاهی بسیار مهمتر است! درسته که هیچ کس فعلا مسئول این درد جامعه علوم ازمایشگاهی نیست و یا هیچ کس حرفای یه دانشجو را قبول نمیکنه چون فرهنگ سازی نشده ولی هیچ کاری بدون تلاش به دست نمیآید. در اخر فوت مرحوم آقای حمید حدادی را گوشزد مسئولین دلسوز میکنیم تا نسبت به قانون سختی کار جامعه علوم آزمایشگاهی حساس باشند تا دیگر شاهد چنین اتفاق دل خراش و بسیار ناامید کننده نباشیم… همیشه بر این عقیده باوریم که: هستیم و دکترا باشد و نباشد به بهترین شکل ممکن، وظایف تعریف شده خود را در آزمایشگاه انجام خواهیم داد تا جامعهای سالم داشته باشیم. انشا…
متن ، متن دوستانه ای است و به دور از هر گونه جناح بندی و با تمام احترامی که به دوستان اسیب شناسی و عزیزان زحمت کش دیگر داریم تنها خواسته لااقل دانشجوی های علوم ازمایشگاهی را بیان کریدم و نسبت به آن هم بسیار حساس هستیم و امیدوار … راستی این متن پایینی را هم از سایت اخبار آزمایشگاهی نقل می کنیم که برقراری دوباره دکترای علوم آزمایشگاهی را یکی از راه حل های رشد ازمایشگاه معرفی می کند . حرف بسیار زیاد است ولی عمل مهمتره … امیدواریم دوستان در یک حرکت رسانه ای نسبت به این قضیه حساس شوند و تا رسیدن به نکته ای ادامه داشته باشه . امیدوار به اینده ….
”در کشورهای پیشرفته به ویژه در آمریکا و کانادا، دانشگاهها هویتی مستقل دارند و فعالیتهای آنها زیر نظر دولت نمیباشد و برنامههای آموزشی دورههای دانشگاهی آنها توسط انجمنهای تخصصی هر رشته و با استفاده از نظرات انجمنها، ارگانها و صاحبنظران مختلف تهیه، تصویب و پس از نظرسنجیهای عمومی و تخصصی جهت اجرا به دانشگاهها ابلاغ میگردد. این قبیل انجمنها را آژانسهای اعتباردهی یا « Accrediting Agencies » گویند.
در کشور آمریکا، آژانس ملی اعتباربخشی (NAACLS ) یک آژانس مستقل و غیر انتفاعی برای علوم آزمایشگاهی بالینی است که کیفیت و تمامیت برنامههای آموزشی را که منجر به تربیت افراد حرفهای و تخصصی جهت فعالیت در آزمایشگاهها میشود، تضمین مینماید. این آژانس در سال ۱۹۷۳ تأسیس شده و از آن زمان با همراهی انجمن آمریکایی علوم آزمایشگاهی بالینی (ASCLS) به عنوان قائم مقام و جانشین بورد انجمن آمریکایی آسیبشناسی بالینی (ASCP) فعالیت کرده است.
این آژانس استانداردهایی را پدید میآورد تا در مقایسه با آن، برنامههای آموزشی مورد ارزیابی قرار گرفته و پیشبرد برنامههای نظارتی خود را ارتقاء داده و در صورت لزوم مشاوره و آموزشهایی برای تضمین پیامدهای حرفهای مناسب سطح ورود به هر دوره را ارائه کرده و میکند. امور آژانس توسط سه کمیته پژوهشی، یک هیئت رئیسه و یک دفتر اجرائی و صدها داوطلب انجام میشود.
NAACLS با در نظر گرفتن مشکلات و واقعیتهای موجود در آزمایشگاههای بالینی آمریکا، از سال ۲۰۰۰ میلادی با برگزاری چندین کنفرانس به این نتیجه رسید که برنامههای آموزشی فعلی آزمایشگاهی پاسخگوی نیازهای جامعه پزشکی آمریکا نیست و جای خالی یک رشته شغلی که بتواند به عنوان حلقه گمشده، فضای خالی بین پزشکان بالینی، پرستاران، بیماران و پرسنل آزمایشگاهها را پر کند، به شدت احساس میشود.
به دنبال این کنفرانسها با برنامهریزی و مطالعات متمادی، گروهی تحت عنوانGTF مأمور بررسی این مسئله شدند. گروه GTFطی ۲ سال، از سال ۲۰۰۴ تا سال ۲۰۰۶، با برگزاری چندین تله کنفرانس، کنفرانس حضوری و مطالعات فراوان و ردوبدل کردن چندین نامه الکترونیکی با صاحب نظران پزشکی و آزمایشگاهی، سازمانهای اعتباربخشی و آزمایشگاههای بالینی بزرگ و معتبر آمریکا پیشنهاد تأسیس دوره جدیدی بنام دکترای علوم آزمایشگاهی بالینی Doctor of Clinical Laboratory Science ( به خلاصه DCLS )را به NAACLS ارائه داد.
آژانس هم با بررسیهای فراوان، از ماه ژوئیه تا سپتامبر ۲۰۰۶، پیشنویس برنامه DCLS را برای نظرسنجی عمومی بر روی پایگاه اینترنتی خود قرار داد و در تاریخ سیامسپتامبر ۲۰۰۶ این برنامه به تصویب نهایی آژانس رسید و به کلیه دانشگاههای آمریکا ابلاغ شد.
در اساسنامه این دوره نقش دکترای علوم آزمایشگاه بالینی چنین تعریف شده است:
«انتظار میرود که دکترای بالینی علوم آزمایشگاهی، پایان تحصیلات حرفهای در حرفه علوم آزمایشگاهی بالینی باشد».
این رشتة تحصیلی، فرصتهای جدیدی برای پیشرفت حرفهای در حوزههای متعددی که شامل مؤسسههای بالینی، آزمایشگاههای دولتی، سازمانهای تحقیقاتی و آزمایشگاههای دانشگاهی میباشد را پدید میآورد.
دارندگان مدرک دکترای بالینی علوم آزمایشگاهی، به عنوان واسطة مشترک مؤثری بین پزشک، تحقیقات پزشکی و سیاستهای مراقبت بهداشتی عمل خواهند کرد. آنها از طریق حذف تستهای غیر ضروری و افزودن تستهای لازم که توسط پزشک درخواست نشدهاند، استفاده صحیح و مؤثر از تستهای آزمایشگاهی را تضمین خواهند کرد. بدین ترتیب کاهش هزینهها، تشخیص سریعتر و ارتقاء کیفی وضعیت بیماران حاصل خواهد شد.
مسئولیتهای افراد دارای مدرک دکترای علوم آزمایشگاهی بالینی در حوزههای مختلف چنین تعریف شده است:
این افراد در حوزه مراقبت از بیمار با استفاده از الگوریتمهای تستهای آزمایشگاهی و اطلاعات و آگاهی که از موارد تشخیصی و درمانی دارند، با نوشتن یادداشت و تذکر روی برگة جواب آزمایشها، استفاده و کاربرد آزمایشها در درمان را تسهیل میکنند.
در حوزه آموزش، بهعنوان عضو هئیت علمی دانشگاهها، مشاور بیماران و خانوادهها بوده و با ارائه مشاوره به دستاندرکاران امر پزشکی و مراقبتهای بهداشتی، به نحو مؤثری موجب انتشار اطلاعات آزمایشگاهی خواهند شد. آنها به متخصصان امور بهداشتی و عموم مردم، درباه آزمایشهایی که نیاز به نسخه پزشک ندارند و تستهای آزمایشگاهی بر بالین بیمار.، (Point of Care Testing) آموزش خواهند داد، همچنین دست اندرکاران امور بهداشتی را آگاه خواهند کرد و در مورد آنالیتها و تستهای جدیدی که حاصل پیشرفت فناوریهای روبه توسعه هستند آموزش خواهند داد.
در حوزه کاربردهای تحقیقاتی، آنها تحقیقات بالینی را انجام داده و یافتههای تحقیقاتی را به شکل کاربردی در امر بالین به کار خواهند گرفت. در حوزه سیاست مراقبتهای بهداشتی نیز، آنها در دستههای مختلف تصمیمگیری و سیاستگزاری شرکت کرده و پیشنهادات خود را ارائه خواهند داد، همچنین وارد حوزههایی نظیر وکالت حرفهای و اخلاق پزشکی خواهند شد.
در حوزه وابسته به ارائه خدمات بهداشتی نیز، آنها بخش جداییناپذیر مدیریت مراکز آزمایشگاهی، اداره کل خدمات آزمایشگاهی بوده و با تجزیه و تحلیل پیامدهای آزمایشگاهی در حوزههای کاری متعدد نظیر؛ مراقبت مستقیم از بیمار، مدیریتهای صنعتی، سلامت عمومی و مؤسسات دولتی، خصوصی، بالینی و دانشگاهی، دسترسی به خدمات آزمایشگاهی را تضمین میکنند.
تحصیلات دارندگان DCLS | از آنجائیکه دارندگان درجه دکترای علوم آزمایشگاهی بالینی، در رابطه با آزمایشهای تشخیصی و آزمایشگاه بالینی فعالیت میکنند بسیار حیاتی و مهم است که فارغالتحصیلان این دوره به طور گستردهای در تمام رشتههای علمی آزمایشگاهی تحصیل کرده باشند. در نتیجه، افرادیکه میخواهند وارد دوره دکترای بالینی این رشته شوند، باید دارای مدرک لیسانس علوم آزمایشگاهی بوده و اعتبار علمی مدرک لیسانس آنان توسط NCA یا ASCPتأیید شده باشد. NAACLS استانداردهایی را به عنوان حداقل نیازها ارائه کرده و ضمناً فرآیندی را به منظور اعتباربخشی برنامههای آموزشی دکترای بالینی به اجرا درخواهد آورد. اگر یک مؤسسه دانشگاهی قصد داشته باشد دوره آموزش همزمان Ph. D و دکترای بالینی را به اجرا در آورد، NAACLS فقط بخش دکترای بالینی آنرا مورد تأیید قرار خواهد داد..
دانشآموختگان این دوره لازم است که اطلاعات گستردهای در حوزههای علمی که در روند مراقبت از بیماران تأثیر گذار است داشته باشند. این حوزهها شامل بیوشیمی، ژنتیک، فارماکوکینتیک و فیزیوپاتولوژی میشوند، اما به اینها نیز محدود نخواهند بود.
ضمناً بایداطلاعات پزشکی ضروری برای ارائه و هماهنگ سازی مراقبت از بیمار را داشته باشند. بدست آوردن چنین اطلاعاتی نیازمند شرکت در دورههای انترنی بالینی و شرکت در راندهای بالینی میباشد NAACLS و گروه GTF از اینکه پس از ۶ سال تحقیق و مشاوره و برنامهریزی به چنین دوره آموزشی دست یافتهاند بسیار خرسند هستند و امید دارند که آینده آزمایشگاههای بالینی امریکا با جذب دانشآموختگان این دوره به نحوه چشمگیری متحول گردد. یادآوری میشود که در کشور ما ۲۲ سال پیش چنین رشتهای با برگزاری سمینارها و جلسات متعددی توسط کمیته پزشکی شورایعالی انقلاب فرهنگی با همین اهداف، کاربرد و مشخصات به تصویب رسید و از سال ۶۴ تا ۷۳ اقدام به پذیرش و تربیت حدود ۱۳۰۰ نفر با عنوان دکترای علوم آزمایشگاهی نمود که به اذعان همگان، انقلابی در سطح آزمایشگاههای کشور ایجاد شد و باعث ارتقاء کیفیت و گسترش خدمات آزمایشگاهی در سطح کشور گردید و ولی به دلایل نامشخصی و با این ذهنیت که نیاز به این دوره رفع گردیده، پذیرش این دوره متوقف شد. اما میبینیم که ۱۳ سال پس از این تصمیم در ایران، کشور آمریکا طی ۶ سال تحقیق به نیاز مبرم خود به تأسیس چنین دورهای پی میبرد و به تصویب آن افتخار میکند.”
-
نویسندهنوشتهها
- شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.