- این موضوع خالی است.
-
نویسندهنوشتهها
-
آوریل 9, 2011 در 8:52 ب.ظ #7569
elhami
کاربریک جام پر از شراب دستت باشد تا حال من خراب دستت باشد
این چند هزارمین شب بی خوابیست ای عشق فقط حساب دستت باشد….
آوریل 13, 2011 در 7:06 ب.ظ #7570aghaali
کاربردر پشت چارچرخه فرسوده ای / کسی خطی نوشته بود:
"من گشته ام نبود ! تو دیگر نگرد/ نیست!"
گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان:
ما را تمام لذت هستی به جستجوست.
پویندگی تمامی معنای زندگی ست.
هرگز
"نگرد! نیست"
سزاوار مرد نیست…
فریدون مشیری
آوریل 13, 2011 در 9:30 ب.ظ #7571emerson
کاربرآلوده دنیا جگرش ریش تر است آسوده تر است هر آنکه درویش تر است
هر خر که بر او زنگی و زنجیری است چون به نگری بار بر او بیش تر است
آوریل 14, 2011 در 9:20 ب.ظ #7572emerson
کاربرتا روی تو را بدیدم ای شمع تراز نی کار کنم نه روزه دارم نه نماز
چون با تو بوم مجاز من جمله نماز چون بی تو بوم نماز من جمله مجاز
آوریل 15, 2011 در 7:23 ق.ظ #7573elhami
کاربرتو مپندار که از عشق تو دل بر گیرم ترک روی تو کنم دلبر دیگر گیرم
بعد صد سال اگر از سر قبرم گذری من کفن پاره کنم عشق تو از سر گیرم…
می 18, 2011 در 8:20 ب.ظ #7575emerson
کاربرخواهی که خدا کار نکو با تو کند ارواح ملایک همه رو با تو کند
یا هر چه رضای او در آنست بکن یا راضی شو هر آنچه او با تو کند
می 20, 2011 در 7:23 ب.ظ #7576elhami
کاربرغم بی حد و درد بی شمار و من فرد یا رب چه کنم که صبر نتوانم کرد
یا درد به اندازه درمان بفرست یا حوصله ای بده به اندازه درد
ژوئن 11, 2011 در 9:14 ب.ظ #7577zeynab
کاربردی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت می نشود گشته ایم ما گفت آن چه یافت می نشود آنم آرزوست
ژوئن 12, 2011 در 9:58 ق.ظ #7578drsahar
کاربرای غم تو که هستی از کجا می آیی؟ هر دم به هوای دل ما می آیی
باز آی و قدم به روی چشمم بگذار چون اشک به چشمم آشنا می آیی
-
نویسندهنوشتهها
- شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.