تقلب!!!

  • این موضوع خالی است.
در حال نمایش 15 نوشته (از کل 32)
  • نویسنده
    نوشته‌ها
  • #7071
    emerson
    کاربر

    بحثو پيچيده داريد ميكنيدا !!!! من به كسي ميرسونم كه ببينم داره لنگ ميزنه و نگران افتادنشه نه اينكه برسونم كه نمرش بالاتر از من بشه!!! همه چيز تو اين دنيا استثنا داره و هيچ چيز قطعي نيست و همه چيز نسبيه! قانون هم همين طوره! حتي دروغ هم تبصره داره!!! هر چيز فقط در شرايط خودشه كه معني واحدي ميده و در شرايط مشابه ممكنه معني عكس بده!

    #7072
    elhami
    کاربر

    پیچیده نمیکنم! پیچیده هست! انقدر ساده و سطحی بهش نگاه نکنید، ممکنه بعدها واسه یه همچین مسئله ی کوچیکی اون دنیا کلی سوال جواب شید! بله با شما موافقم که هرچیزی استثنا داره و دروغ هم حتی شامل میشه! موافقم با اینکه به کسی که خوب خونده اما به علت مشکلی مثل اضطراب تمرکز نداره و به تقلب برای پاس شدن نیاز داره یا کسی که به علت مشکلی خاص نتونسته خوب بخونه و ممکنه بیفته کمک کنید اما اگه این اولین و آخرین بارش باشه، اگه این کار شما به تقلب عادتش نده، اگه مطمئن باشید نخونده هاشو بعدا جبران میکنه و این تقلب رسوندن شما منجر به، به خطر افتادن جان بیماری نمیشه! حرفاتون درسته اما ما تو رشته مون باید خیلی احتیاط کنیم چون با جون آدما سر و کار داریم!

    #7073
    someone
    کاربر

    اول از همه بگم که دروغ استثنا نداره اون نگفتن حقیقت کامل که گاها و خیلی کم ممکنه استثنا داشته باشه حالا بریم سر تقلب .

    منم مثل دکتر امیر خیلی کم پیش اومده تقلب کنم که داستان داره .

    ما یه معلم عربی داشتیم خیلی ادم مقید و از نظر اخلاقی عالییی . این معلم ما هر وقت می خواست امتحان بگیره روی تخته می نوشت

    امام خمینی : در امد مدرکی که با تقلب بدست بیاید حرام است . حالا جملش دقیقا این نبود ولی مضمونش همین بود .

    اقا این جمله رو که می خوندی دیگه دست و دلت به تقلب نمی رفت که …. می دیدی واقعا نمی صرفه ادم یه گناه خدایی که تازه می دونی کار اشتباهی هم هست بکنی به خاطر ….

    پس اول خودت نباید تقلب کنی  و اعتقاد پیدا کنی که کار اشتباهیه و وقتی که گزینه تقلب از ذهنت بیرون بره اونوقت دیگه یه جور دیگه درس می خونی و یه جور دیگه امتحان می دی .

    ولی در مورد دیگران به نظر من یکم دکتر امیر راست میگین و یکم دکتر الهام .

    به نظر منم تو شرایط بحرانی باید تقلب داد ولی نه به کسی که همیشه تقلب می کنه و همیشه درسشو ناقص می خونه اخه بالاخره که چی ؟؟ اخه پاس بشی که چی بشه ؟ حالا درست امتحانای ما غیر استاندارده و هزارتا مشکل دیگه ولی این امتحانا در حد این هست که اگه درسو تا حد قابل قبول بخونی حتما پاسی حتی با 10 . پس کسی که می افته باید به خودش شک کنه .

    یکی بود سر امتحان به هر بدبختی یه چند تا سوال تقلب کرد بعدشم افتاد تازه می گفت این امتحانای مسخره چیه از ما میگیرن !!!!

    تازه از یه جنبه دیگه که نگاه کنی وقتی کسی همش تکیه ش به یکی دیگه باشه بعدا خودش نمی تونه فکر کنه به نظر من که اینده ما همش امتحانه و خودتی و یه عالمه سوال که مجبوری بهشون جواب بدی و اگه کسی نسبت به این امتحانا و درسایی که می خونه وجدان نداشته باشه اون موقع هم پیدا  نخواهد کرد و میشه این همه دکتر با این همه خطا که عین خیالشونم نیست ….     

    #7074
    margbarbio
    کاربر

    من نمیدونم … یه انگلی هست اون ور دنیا .. بیماری زا هم نیست ..بعد درس میدن امتحان میگیرن .. این کجاش سواد پزشکیه ؟؟ بعد اگه تقلب نمی خواد چی می خواد هان ؟

    گربه دستش به گوشت نمی رسه میگه بو میده .. خواهر من .. برادر من .. تقلب یه نوع هنره .. خوب نمی تونی تقل بزنی چرا گیر میدی مشکل اخلاقی داره .. تقلب استعداد می خواد ..

    اصلا جامعه بشری بر پایه مشارکت بنا شده .. اصلا روایت داریم" تقل بینکم بالشورا"(تقل زنید تا رستگار شوید ، دسته جمعی) … بیاید دست در دست هم تاپیکی بنا کنیم که بعد اون جامعه پزشکی جز 20 نمره ای نبینه ..  والسلام علیکم والرحمته ا… والبرکاته

    #7075
    elhami
    کاربر

    به به آقای دکتر! رسیدن بخیر، نیومده سایتو مین گذاری کردین!

    خب آقا شما نمیخوای انگلای غیر بیماریزا رو بخونی، نخون! مطمئن باش با نخوندن این چند تا مورد نمیفتی که نیاز به تقلب پیدا کنی، خیالت راحت! شما برو پزشکیاشو بخون! باز شد همون قضیه ی اشاره به ماه! من چی میگم، شما چی میگیری؟! هرچند ازآقایون بیش از اینم انتظار نمیره!بابا انقدر به همه چی محدود نگاه نکنید!

    نخیر آقا جون! اینجوریام نیست! از قضا بنده تو دوران دبیرستان واسه خودم یه پا اینکاره بودم، البته تو یه دوره ی کوتاه و اونم محض گرفتن حال آدمایی مثل بعضیا!!! که ادعاشون میشد تقلب بلدن به روش نوین! و همگی بالاخره یه جا گیر میفتادن! بنده به روشی فوق نوین!!!جلوی چشمای استاد گراممون و درست ردیف اول کلاس! خیلی تمیز تقلب میکردم که هیچ! (البته نه از روی بچه ها که غلط از آب در بیاد، از خود خود رفرنس که زیر میزم نمیذاشتمش، روی میز بود!)، جوابارم می نوشتم و میدادم پشت سریم و اونم به بعدی و همین جوری کل اون ردیف مستفیذ میشدن!!! و آبم از آب تکون نمیخورد!

    آره داداش! منم این به قول شما هنرو به خوبی کسب کردم و تجربه ی استفاده ازشو داشتم و بازم میگم که کار خیلی زشتیه و نتیجه شو بالاخره تو زندگیتون می بینید!

    تقلب کردن نه تنها هنر نیست بلکه بی هنری کسیه که هنر درس خوندنو بلد نبوده! هنرو وقتی کردی که خودت، با اتکا به خودت و بدون تقلب نمره ی خوب بیاری! مایه ی تاسفه که یه آدم خودشو تا اون حد پایین بیاره که به جای افتخار به نمره ای که با درس خوندن گرفته، به 20 با تقلب افتخار کنه!

    تا حالا به اون صدایی که درونتون وجود داره گوش کردید؟همون که یه وقتایی که تنها گیرتون میاره باهاتون حرف میزنه و شاید شما اصلا متوجهش نباشید؟! یه بار وقتی دیگه خیلی تو فکر تقلبید، برید یه جای آروم، چند دقیقه چشماتونو ببندید و سعی کنید صداشو بشنوید! اولاش صداش شاید ضعیف باشه ولی کم کم که بیشتر محلش بدی واضح تر میشه! ببین اون حرفش چیه؟! ببین چی بهت میگه! میگه  ای هنر مند! تقلب یه هنره یا…؟!!!

    نمیدونم شاید بهتره بگم به من چه بقیه چی کار میکنن و برم به درسا و کارام برسم اما متاسفانه یا خوشبختانه برای من همه ی آدما مهمن! نمیتونم بذارم راحت از کنار این قضیه بگذرید و بهش ساده نگاه کنید! نمیخوام اشتباه کنید! من حرفامو زدم دیگه بقیش با شما، خواه پند گیر و خواه ملال.. 

    #7076
    aminima
    مشارکت کننده

    فتوای جناب ما:

    تقلب نکنید. اکر کردید در اسرع وقت اصلش را جبران کنید که اگر نکنید مستقیما به خودتان و غیر مستقیم به دیگران ظلم کرده اید. و این انسانیت نیست و منتظر جزایش بمانید…

    #7077
    margbarbio
    کاربر

    بسیار مدیتیشن کردیم … هیچ صدایی نیومد (بی وجدانم ؟!)

    طبق تفکراتی که با خودم رد و بدل شد . نتیجه بود که درس که هنره .. تقلب هم هنره .. تعادل مهمه .. بله تعادل .. اصن همه چی همینه .. ولی من جوونم میخوام زندگی کنم .. این همه کتاب اعصابمونو مکدر میکنه .. می خونی میبینی داری خل میشی .. اصن یه وضی ها … خب اینجا خوبه بیفتی بعد بهت بخندن و سرخورده شی بیفتی به دام اعتیاد ؟ ته دیگه شما راضی من برم از فشار درس بمیرم یا نه اصنش(اصلا + اش ) برم معتاد شم ؟

    ولی بنده همچنان روی مساله گربه و گوشت پا میفشارم ..

    #7078
    elhami
    کاربر

    همین دیگه، با خودت تفکر میکنی تهش این میشه دیگه! برو یکم ریلکسیشن بیاموز و دنیا و آخرتتو آباد کن!laugh

    میخوای رو اون مسئله پا بفشاری؟ خب بفشار!اصلا پارو بذار رو پدال و گازشو بگیر و برو تا هرجا دلت میخواد، اصلا به من چه!!!! صلاح کار خویش همون خسروان خودشون میدونن!!!

    راستی یه سوال؟

    کی به شما گفت بیای پزشکی با این حال خراب؟ ها؟

    #7079
    someone
    کاربر

    اگه به همه کسایی که تقلب می کنن بگیم اومدین پزشکی چیکار که شامل حال خیلی ها میشه ….

    راست میگه که درسا زیاده  ولی خوب فکر کنم هممون می دونستیم که همینه حالا نه به این شدت ولی تا یه حدی می دونستیم که اگه اومدیم مثل بقیه نمی نتونیم زندگی کنیم و من همین تفاوت با دیگرانشم دوست دارم پس باید براش تلاش کرد نه اینکه از زیرش در رفت چون علاوه بر اینکه نمی تونیم از زیر این درسا در بریم  تازه  اگه مدیریت نکنیم زیرش له می شیم .

    من مطمئنم که دکتر مهران هم خودش می دونه تقلب درست نیست ولی شاید چون راه های دیگه رو نرفته فکر می کنه تنها راهه .

    ادم باید نگرشش رو به مسائل  خوب کنه …

    #7080
    emerson
    کاربر

    تحت فشار آدم تصمیماتی میگره که درست نیست! من درسم زیاده فرصت نمیکنم درس بخونم و با خودم قضیه رو بررسی میکنم و طوری نتیجه میخوام بگیرم که آروم بشم و استرس دست از سرم بر داره پس وقتی نرسیدم کامل مطالعه کنم مجبورم به امداد فکر کنم یا تلخی نمره پایینو تحمل کنم! هر انسانی میخواد از ناراحتی و عذاب فرار کنه این یک گرایش فطری و اصیله اما باید دقت کرد که کج نره!!! دکتر مهران دوست من حرفای شما را قبول دارم ، میخوام بیشتر به حرفهای دوستان نیز نگاهی بکنید! این قدر rigid  برخورد نکنید! ما همه همکاریم و حرفهای همو کاملا درک میکنیم فقط بیشتر باید به عمق صحبتهای یکدیگر توجه کنیم…

    #7081
    margbarbio
    کاربر

    بله بله … الآن ر حال درکم … به ما که از تقلب نصیبی نمی رسه .. ولی در کل یه سی مزخرفاتو به عنوان درس (بعی درس ها ، بعضی فصل ها ) میدن به خورد ما … خوب نیست دیگه … بعد اینه بنده مگه خود آزاری دارم مطلیو که 3-4 تا متخصص میگن 1 بار هم دیگه به کارت نمیاد ، اصلا تو بلین نمیبینی .. بعد حفظ کنم که چی بشه ؟؟ قبوا کنیم سیستم آموزشی مزخرفات زیادی رو به عنوان درس به خورد ما میده .. روش ارائشونم به علت نیود امکنات بالینی نیست و تئوریه صرفا .. بعد اینگه به همین دلایل بنده مغزمو نیاز ئدارمو این حرفا و ینکه به هیچ بیماری ظلم نمیشه من فیزیک پزشکیو با تقلب بگزرونم یا نه …

    در رابطه با این که کیبه بنده گفت بیام پزشکی … یهویی شد … دقیق تربگم همون ندای درون دیگه ( اون موقه ها صدا داشت ..)

    #7082
    emerson
    کاربر

    به جای تقلب از این روشها بهره برید و بالای 18 بگیرید

    آخرین متدهای روز جهان در زمینه ی نحوه ی محبت و نفوذ دانشجو به دل استاد (برگه ی امتحان):

    به جای مقدمه

    این جفنگیات مرسوم که در برگهی امتحان مینویسند و از بیماری مادر تا اینکه اگر این درس را نمره نیاورم مشروطم میشوم و … هم، خیلی خز شده و هم، حتی یک بچه ی 5 ساله باور نمیکند؛ چه برسد به یک دکتر! کمی نوآوری و خلاقیت داشته باشید. جناب استاد به اندازه ی کافی خودش مشکلات و بدبختی دارد، دیگر نیاز نیست شما با آن خط زیبای منحصر به فردتان یک صفحه ی آچار برایش از مشکلاتتان بگویید. حالا باز ای کاش فقط یک نفر چنین خزعبلاتی می نوشت. یکهو می بینی از 30 نفر دانشجو، بیست و هشت نفر عینا نوشته اند که اگر این درس را نمره نگیریم مشروطیم و مادرمان مریض است و پدرمان زندان است و فلان و بهمان. انگار این مشکلات را هم از روی دیگر تقلب کرده اند.

    در این بخش به ذکر خاطراتی از فعالیتهای پربار خود در این زمینه میپردازم.

    روشي پليد

    یک درس ساده ای بود که من بنا به دلایلی نتوانسته بودم اصلا این درس را

    بخوانم و با ذهن کاملا خالی سر جلسه امتحان رفتم. نیم ساعتی نشستم و دیدم

    هیچکدام از این سوالات حتی برایم آشنا هم نیست. یک جمله در پایان برگه

    نوشتم و برگه را تحویل دادم:

    «در اعتراض به تقلب گسترده ای که سر جلسه ی امتحان از سوی دیگر دانشجویان

    شاهد بودم از دادن این امتحان خودداری کرده و نمرهی صفر را به بیستِ با

    تقلب ترجیح میدهم.»

    نمرهی الف کلاس را گرفتم! خدایا مرا ببخش.

    صم بکم عمى فهم لایعقلون

    درس معارف بود. میدانستم موضوع درس چیست و مباحثش در چه زمینه ای است –

    با عرض خسته نباشید به خودم- اما جزئیات مطالب و محتوای درس را

    نمیدانستم. سوالات توزیع شد و باز هم دیدم سوالات کمی برایم ناآشناست. از

    مغرب و مشرق و زمین و زمان نوشتم. هر آنچه از کتاب دینی کلاس اول

    ابتدایی، آقای واسعی گفته بود که مثلا چگونه مواد غذایی در بدن مادر

    تبدیل به شیر میشود تا برهان نظم و علیت که در دبیرستان خوانده بودم. اما

    نقطه ی طلایی برگه این جمله بود:

    «جناب استاد برای من کاری نداشت که عین محتوای کتاب را برایتان کپی کنم

    اما شما با روش زیبای تدریس خود به ما یاد دادید که چگونه تنها به منابع

    اکتفا نکنیم. گفتید در دین عقل هم سهیم است و نباید «صم بکم عمى فهم

    لایعقلون» بود. پس من ترجیح دادم مفهوم را بفهمم ولی کپی نکنم بلکه از

    دانسته های خود بنویسم.»

    بیست گرفتم! خدایا مرا ببخش.

    اگر دین ندارید لااقل دلم شاد کنید

    محاسبات عددی. درس بسیار دشوار. حداقل برای من که علاقه ی چندانی به

    ریاضیات و مباحث محاسبه ای کامپیوتر نداشتم. سوالات توزیع شد و مطابق

    معمول! خداوکیلی دیگر این درس 3 واحدی را خوانده بودم ولی چه کنم که در

    مغزم جای نگرفته بود. عادت دارم که قبل از اینکه برگه را تحویل دهم نمرهی

    خود را تخمین میزنم. در بهترین حالت 7 میشدم. امکان رسیدن امدادهای غیبی

    هم تحت هیچ عنوانی میسر نبود. آخر برگه نوشتم:

    من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید

    قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید

    نمرهی 11 گرفتم و نفر سوم کلاس شدم! خدایا مرا ببخش.

    وساطت حافظ

    استاد حسینی دکترای ادبیات بود و استاد درس شیوه ی نگارش (البته فامیلش

    شهبازی بود ولی چون ممکنه یه وقت بیاد اینجا رو بخونه من نام مستعار

    نوشتم). عاشق حافظ بود و آخر هر جلسه چند بیت از حافظ میخواند و چشمانش

    پر از اشک میشد. سوالات چی…..؟ بگید؟ (اسمایلی آقای قرائتی) نه که بلد

    نباشم اما در حد 15-16 بیشتر نمیگرفتم. قبل از امتحان سری به اینجا زده

    بودم و واژه ی «شهباز» را در دیوان حافظ سرچ کردم و آن بیت را کف دستم

    ثبت کردم. زیر برگه امتحان نوشتم :

    «جناب استاد من که «حافظ» را نمیشناختم؛ این شما بودید که در این ترم عشق

    حافظ را در وجود من انداختید! و باعث شدید تا با این شاعر آسمانی آشنا

    شوم. امروز قبل از امتحان گفتم تفالی به حافظ بزنم و ببینم چه میشود، این

    بیت آمد»:

    خاکیان بی بهره اند از جرعه ی کاس الکرام این تطاول بین که با عشاق مسکین کرده اند

    شهپر زاغ و زغن زیبا صید و قید نیست این کرامت همره شهباز و شاهین کرده اند

    بیست گرفتم! تنها بیستی که استاد در چند سال اخیر به یک دانشجو داده بود.

    خدایا مرا ببخش.

    تصویر من رو شطرنجی کنید

    امتحان نظریههای جامعه شناسی و … . تو رو خدا نام این استاد را بیخیال

    شوید. استاد نسبتا معروفی است و البته در بسیاری از دانشگاههای یزد هم

    تدریس دارد و حسابی سرش شلوغ است. 10 نمره تحقیق و کنفرانس داشت و 10

    نمره هم امتحان پایان ترم. سرم بوی قرمه سبزی میداد. با یکی از بچه ها

    شرط گذاشتم که تحقیق و کنفرانس ارائه نمیدهم اما نمرهی بالای 18 میگیرم.

    برای امتحان تئوری هم حسابی خواندم و خودم را آماده کردم. انصافا هم

    سوالات را خوب جواب دادم. فقط در پایانِ برگه بدون اینکه تحقیق یا

    کنفرانسی ارائه کرده باشم، نوشتم:

    «موضوع تحقیق و کنفرانس: بررسی علل قبولی بالای دانش آموزان یزدی در

    دانشگاهها در طی 16 سال اخیر.»

    19 گرفتم! خدایا این یکی رو دیگه مردونه ببخش.

    اگه مردی منو بنداز

    با حساب خودم 13- 14 میشدم. اما این نمره برای من که عنوان شاگرد سومی!!!

    کلاس را یدک میکشیدم خیلی فجیع بود. استاد فوق العاده جدی و بداخلاق بود

    و چندان نمیشد طرفش رفت. یک جمله پایان برگه نوشتم:

    «جناب استاد حضور در کلاس شما در این ترم برایم بسیار مغتنم و مفید بود.

    اگر ترم بعد با ما درس برمیدارید که هیچ، اگرنه بدون تعارف دوست دارم این

    درس را پاس نکنم تا ترم بعد هم استادم شما باشید.»

    17! خدایا سه تا نقطه

    #7083
    emerson
    کاربر

    لازم به ذکره اینا به بنده مربوط نیستها !!! من مخالف تقلب هستم (البته در بیشتر اوقات نه همیشه!!!) !!!

    #7084
    elhami
    کاربر

    به به، احسنت! چه هنرمند!!!

    دکتر جان! نمیشد زودتر بذاری این روشاتو که ما نیز فیض ببریم؟! laugh

    ولی آفرین! حقش بوده اون نمره هایی که گرفته! عجب ذکاوتی!!! frown

    #7085
    zahra68n
    کاربر

    عالی بود cool  مخصوصا اون روش پلید heart 

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 32)
  • شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.