› انجمن ها › پزشكان بي حد و مرز › سالن تشریح!
- این موضوع خالی است.
-
نویسندهنوشتهها
-
می 20, 2010 در 10:08 ق.ظ #3775
aminima
مشارکت کنندهوقتی برای اولین بار با جسد روبرو شدید چی شد؟ هیچی؟! اینجا بگید. از خاطرات سالن تشریح بگید…
ما که وقتی موقع review برای امتحان میشد، یه سری شریان و عصب رو قطع میکردیم که فردا واسه امتحان نیاد!!!می 21, 2010 در 4:16 ق.ظ #4682bahar
کاربرجسد؟خوب اينقدر اين بچه هاي رشته هاي ديگه گفته بودن ترسناكه كه خود من فكر ميكردم سكته ميكنم.به خاطر همين سعي كردم خيلي شجاع باشم.اما مثل اينكه زيادي شجاع شدم چون اصلا ترسناك نبود.ما با جسد عكس گرفتيم.(يادگاري)در مورد قطع عصب و شريان هم .ما اين كارو نكرديم اما يه گروه از پسرا اين كار و انجام دادن قبل از ما!اما از هوش سرشارشون هرچي شريان و عصب تابلو بود قطع كرده بودن.سخت ها رو گذاشته بودن.:دي
می 21, 2010 در 5:37 ق.ظ #4683aminima
مشارکت کنندهجسد برای منم ترسناک نبود. انگار یه عروسکی بود که گذاشته بودنش اونجا. بیشتر ناراحت کننده بود تا ترسناک! استاد ما جلسه ی اول توضیح میداد که چطوری جسد رو آماده می کنند…. اوه… خیلی رنج آوره.
جلسه اول همه براش یه فاتحه خوندیم.می 21, 2010 در 8:54 ق.ظ #4684soheil
کاربرجسد که برای ما شکل هر چیزی بود به جز جسد . دقیقا مثل اینکه کمی آشغال داخل یه کیسه چرمی سیاه سوخته بریزی که کلی هم بو بده!
جسدی که ما روش کار می کردیم عملا هیچی نداشت. بیچاره جسده 6 – 7 سال بود که دانشکده ما بود. موقع امتحان هم استاد به جای شریان ها و اعصابی که کنده شده بودن نخ می بست! پارسال هم اومدن با بیل ریختنش تو گونی فرستادن قبرستون. ولی واقعا استاد خوبی داشتیم.جسد به ما نمی دادن می گفتن منع قانونی داره عوضش هرچی مولاژ با بهترین کیفیت و تعداد زیاد تو سالن تشریح بود… پارسال جسد جدید اوردن ولی به ما نرسید… یه بار یکی از بچه ها با فندک یه تیکه از جسدو سوزوند!…می 21, 2010 در 3:42 ب.ظ #4685midwife66
کاربرtarsnak nabood. faghat boo midad! oh oh oh
می 22, 2010 در 9:57 ق.ظ #4686elhami
کاربربرای منم ترسناک نبود آخه اصلا شبیه جسد نبود…
تو زمان ما یه 3 سالی بود که از آوردن جسد میگذشت ،بعضی شریانا و عصبا رو سال قبلیا قطع کرده بودند اما خیلی کمکی به امتحانمون نمی کرد آخه هموناییم که مونده بودن نمیتونستی فرق بین عصب و شریان و وریدو توشون تشخیص بدی از بس که با پنست ریش ریشش کرده بودند !!!ما هم مجبور بودیم یه روز قبل از امتحان جاشونو حفظ کنیم!!! اما امان از وقتی که جای یه عصبی رو حفظ میکردی و روز امتحان میدیدی که سر جاش نیست!!!!!…(تو ریویو قطعش کرده بودن!!)می 26, 2010 در 8:12 ق.ظ #4687aminima
مشارکت کنندهاستاد ما از زمان خودش می گفت. بیش از ۳۰ سال پیش! میگفت که اون موقع هر دو سه نفری یه جسد داشتند. استاد سر یه جسد توضیح خودش رو میداد و همه می دیدند، اون وقت هر کسی می رفت سر جسد مربوط به خودش تمرین می کرد.
الآن استاد حرف میزنه، میگه خب سوالی ندارید؟ ما هم میگیم نه! بعد ۱۲ نفر سر یه جسد تیکه پاره خب چی کار میشه کرد… هیچی واقعا!اکتبر 25, 2010 در 7:32 ب.ظ #4688ناشناس
غیرفعالوضع جسد ما هم بهتر از شما نبود، یه چیزی تو مایه های فسیل بود. ما که رفتیم ترم 4 تازه جسد جدید آوردن ما هم رفتیم یه دلی از عزا درآوردیم!
-
نویسندهنوشتهها
- شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.