پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشتهها
-
elhami
کاربردیشب مه من دلبر و دلدار که بودی من فکر تو بودم تو گرفتار که بودی
پروانه صفت گرد سرت چرخم و سوزم تا فاش شود شمع شب تار که بودی…
elhami
کاربرز هشیاران عالم هرکه را دیدم غمی دارد دلا دیوانه شو دیوانگی هم عالمی دارد…
elhami
کاربرواااااای! خدای من! چه جالب!
کاربردش تو اعتیاد که فوق العاده ست! یعنی واقعا الان از این روش واسه ترک استفاده میکنن؟؟!!
کاش همه میدونستن که تو اون سن بچه چه توانایی هایی داره و با توجه نکردن بهش چه ظلمی در حقش میکنن!
یه سوال:
تو خلسه بیماری، محیطی و دارویی هم میشه مثل خلسه تلقینی رو فرد اثر گذاشت! اصلا فرقی بین این خلسه ها و نوع تلقینیش وجود داره؟؟ یا مثلا نوع تلقینیش با ارزش تره! اگه عامل بخواد رو سوژه ای اثر بذاره که تو یکی از انواع دیگه خلسه هست مثلا دارویی یا بیماری بازم نیاز به ایجاد خلسه ی تلقینی هست؟؟ ممکنه با این کار سوژه دچار عارضه بشه؟
elhami
کاربربدجور کنجکاوم کردید!!!
این حرفارو میزنید بعد میگید صبرکنم؟؟!!!
دیگه واجب شد یکم سرعتتونو زیادتر کنید!
من منتظرما…
elhami
کاربرخواهش میکنم
ممنون از توضیحاتتون، خیلی جالب میگید، به خصوص اون مثالا و کاربردش تو زندگی علاقه و انگیزمو به یادگرفتن این روش بیشتر میکنه!
منتظر ادامه بحثم…
elhami
کاربردنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ ای هیچ! برای هیچ، بر هیچ مپیچ…
elhami
کاربرنیست در عالم زهجران تلخ تر هرچه خواهی کن ولیکن آن نکن..
مولوی
elhami
کاربرچه ناچيز است زندگی كسی كه با دست هايش چهره خويش را از جهان جدا ساخته و چيزی نمی بيند، جز خطوط باريك انگشتانش را .
جبران خلیل جبران
elhami
کاربرکوزه ی ترک خورده
در افسانه ای هندی آمده است که مردی هر روز دو کوزه بزرگ آب به دوانتهای چوبی می بست…چوب را روی شانه اش می گذاشت و برای خانه اش آب می برد.
یکی از کوزه ها کهنه تر بود و ترک های کوچکی داشت. هربار که مرد مسیر خانه اش را می پیمود نصف آب کوزه می ریخت.
مرد دو سال تمام همین کار را می کرد. کوزه سالم و نو مغرور بود که وظیفه ای را که به خاطر انجام آن خلق شده به طورکامل انجام می دهد. اما کوزه کهنه و ترک خورده شرمنده بود که فقط می تواندنصف وظیفه اش را انجام دهد. هر چند می دانست آن ترک ها حاصل سال ها کار است.
کوزه پیر آنقدر شرمنده بود که یک روز وقتی مرد آماده می شد تا از چاه آب بکشد تصمیم گرفت با او حرف بزند : " از تو معذرت می خواهم. تمام مدتی که از من استفاده کرده ای فقط از نصف حجم من سود برده ای…فقط نصف تشنگی کسانی را که در خانه ات منتظرند فرو نشانده ای. "
مرد خندید و گفت: " وقتی برمی گردیم با دقت به مسیر نگاه کن. "
موقع برگشت کوزه متوجه شد که در یک سمت جاده…سمت خودش… گل ها و گیاهان زیبایی روییده اند.
مرد گفت: " می بینی که طبیعت در سمت تو چقدر زیباتر است؟ من همیشه می دانستم که تو ترک داری و تصمیم گرفتم از این موضوع استفاده کنم. این طرف جاده بذر سبزیجات و گل پخش کردم و تو هم همیشه و هر روز به آنها آب می دادی. به خانه ام گل برده ام و به بچه هایم کلم و کاهو داده ام. اگر تو ترک نداشتی چطور می توانستی این کار را بکنی؟ "
elhami
کاربرالان فکر کنم همون فرداست، مگه نه؟؟
راستی دکترجان، شرمنده انقدر اذیتتون میکنما! خب این موضوعاتو خیلی دوست دارم واسه همینم برای خوندنشون خیلی نمیتونم صبر کنم!!!
elhami
کاربرخب اینطوری خطرناک تر شد!
روش جایگزینی برای هیپنوتیزم وجود نداره؟
راستی یه سوال :
سوژه میتونه حتی تو خلسه مقاومت کنه و عامل ناکام بمونه! یعنی عامل تلاش کنه برای درمان اطلاعاتی از سوژه به دست بیاره اما سوژه به دلایلی در حالت خلسه هم همکاری نکنه و نشه به این اطلاعات دست پیدا کرد! اینجوری میشه؟؟
elhami
کاربرهرچند هنوز سوال من تو ذهنم سرجاشه و جواب نگرفتم اما بازم ممنون از پاسختون!
خب داشتید از خلسه و انواعش میگفتید!
من منتظر ادامه ی توضیحات شمام…
elhami
کاربرجدی میگید؟؟!!
خدا آخر و عاقبت مارو با این درس خوندنمون ختم به خیر کنه!!!!!!
elhami
کاربرمن یکی که اول جواب دادم بعد جوابارو دیدم! دقیقا جز به جز هرچی که اون لحظه به ذهنم رسید نوشتم!
elhami
کاربرخب حالا این تسته درسته؟؟
-
نویسندهنوشتهها