› انجمن ها › آموزش پزشکی › ویزیت در همه جا…حتی صف نانوایی!
- این موضوع خالی است.
-
نویسندهنوشتهها
-
جولای 11, 2011 در 4:43 ب.ظ #4200
avin314
کاربروقتی 1مریض تو خیابون از دور می بینتون و با سرعت هرچه تمام تر میاد طرفتون!
وقتی تو 1مهمونی , عروسی ,پیک نیک,…,…شما رو به شکل 1جواب سوال برا علامت سوالای پزشکی پیرشون ببینن…چه احساسی بتون دست میده؟حس خوبیه یا نه؟خوشحال میشید یا ناراحت؟
وقتی شما بقیه رو یاد بیمارستان میندازید,یاد دارو,درمان,…همون شمایی که سالها پیش بقیه رو یاد درس, کنکور ,کتاب ,و کلمات زیادی ازین قبیل مینداختید…حس واقعیتون چیه؟
جولای 11, 2011 در 5:37 ب.ظ #9460aminima
مشارکت کنندهبرا چی باید ناراحت باشیم؟!!
جولای 11, 2011 در 7:12 ب.ظ #9461rozita
کاربرمن در همه جا خدمتگزار مورد اعتماد خداوندم تا حامل پیام عشق و دوستی او باشم.جولای 11, 2011 در 8:23 ب.ظ #9462emerson
کاربربه به دکتر رزیتا به چه مقامی نائل اومدید
به نظرم بد نیست ولی اگه هر جا میرید یه مریض آویزون آدم میشه و حالشو خراب میکنه اصلا جالب نیست ، میری لباس بخری یارو میشناسدت سوال میپرسه میری شهر بازی همین میری پیتزا بخوری همین !!! خیلی بده دیگه ، ایرانیا این جورین ما خودمونم همین جوریم تا یکی رو میبینیم که به دردمون میخوره بهش نزدیک میشیم ولی کارمون راه میفته یادمون میره کی بود طرف! چه انتظاری دارم بنده خدا از خدا یه چیزی میخواد خدا بهش لطف میکنه آدم یادش میره خدا چه محبتی کرده چه برسه به نسل انسان !!!
در کل من کمک به مردم و دوست دارم…
الان اگه شورشو در نیارن
جولای 12, 2011 در 8:24 ق.ظ #9463rozita
کاربریکی از معصومین حدیثی دارن با این مضمون خداوند وقتی بنده ای رو دوست داشته باشه حاجات مردم رو به سمتش روانه میکنه..
ضمنا آقای دکتر من به اندازه ی شما معروف نیستم که هرجا برم اذیت بشم.معمولا یا از نزدیکانم بم زنگ میزنن یا نهایتش تو مهمونیهای خانوادگی کسی ازم راهنمایی میخواد
به هر حال اونهایی که ازم سوال پرسیدن عزیزان من هستن کسایی که آرزو داشتن موفقیت من رو ببینن و علم من واسشون افتخار آمیزه..چرا باید ناراحت بشم یا ازشون سوادی که کسب کردم رو دریغ کنم؟
جولای 12, 2011 در 7:51 ب.ظ #9464emerson
کاربرمن که خودمو نگفتم اون قدر معروف هستم که هرجا میرم میشناستم البته تو شهر ما که چندان بزرگ نیست معمولا تو خیابون که میرم آشنا میبینم هرچند فعلا تو این استیج چون میدونن نسخه نمیتونم بنویسم گیر نمیدن !!! ولی از اساتید بپرسید تو شهرهای به جز کلان اگه این جوری که گفتم نبودن !!! شمام با این علمتون که دارید چند سال دیگه همین جور میشید! صبر کنید میبینید؛ خدمت به مردم بهترین کاره فقط نباید اون قدر زیاد بشه که از زندگی شخصیت جا بمونی !!!
جولای 13, 2011 در 2:06 ب.ظ #9465rozita
کاربرشاید شما هم از این زاویه به موضوع نگاه میکنین که بعضی افراد آدم های بی ملاحظه ای هستن.من این حرف رو قبول دارم.متاسفانه وقتی تو جامعه طوری آموزش داده میشه که افراد به پرستیژ اجتماعی هم احترام بذارن این بی ملاحظگی هم روش باید سوار بشه.مثه اینکه وقتی یکی شد دکتر دیگه به اسم کوچیک صداش نمیکنن دیگه تو خونه و مهمونی و جشن تولد هم این اسمش دکتره!!!یا مهندسه!یعنی چی؟چقدر low level!از اون طرف افراد بی ملاحظه هم هستن.بله!یکی هست پانیک اتک داره هروقت بش حمله دست میده یا دارویی میخواد بخوره یا به هرحال سوال پزشکی داره به من زنگ میزنه..باور کنین حتی حالم رو نمی پرسه !سریع میگه سلام دکتر(انگار اگه بم بگه دکتر دلم غنج میره و میخواد ..م کنه!
) فلان دارو چیه؟من که جواب میدم سریع خداحافظ!یه بار قبل اینکه قطع کنه بش گفتم ببین حالم خوبه!خندید و تازه یادش اومد که بپرسه حالت چطوره!!
خب این نوع آدم هم هست که با توجه به این رفتارش نمیشه ازش توقعی داشت چون تو بقیه قسمت های زندگیش هم خارج از این مدل رفتار نمیکنه!
جولای 15, 2011 در 11:53 ق.ظ #9466behzad
کاربراین ها لطفی از طرف خداست.چون دوست داره
جولای 16, 2011 در 1:10 ب.ظ #9467soheil
کاربرالبته اینو باید در نظر گرفت بعضی قسمت های شرح حال و معایناتو شما نمیتونید در مورد بیماری که تو یه مهمونی یا جای دیگه به شما مراجعه می کنه انجام بدید. مثلا فرض کنید یه فردی که با شما رودربایستش داره میتونید در مورد مصرف داروهای ضد بارداری بپرسید؟ این مسائل باعث میشه تشخیص اشتباه داده بشه و بعدا مشکلاتی به وجود بیاد.
جولای 16, 2011 در 1:32 ب.ظ #9469atefe314
کاربرسر ناهار یکی اس ام اس داده ترشحات و…اش رو تند و تند با کیفیت عالی توصیف میکنه نفهمیدم چه چه جوری ناهار خوردم نه به خاطر اینکه قیافه ام اینجوری شد
بلکه به خاطر اینکه
مو به مو واسش توضیح دادم دیگه شستم پینه بست
(کنایه از sms زیادی دادن)
میخوام بگم بالاخره اینکه تحت هر شرایطی گره از کار بنده خدایی باز کنی یه نعمته شاید خیلی ها از پس اون بر نیان خدا رو شکر
جولای 16, 2011 در 2:09 ب.ظ #9470aminima
مشارکت کنندهبه نظر من که اصلا موضوع مهمی نیست. خب ملت سوال دارن می پرسن دیگه! حالا توی صف نونوایی باشه، توی مترو باشه، خونه، مهمونی، قصابی، دوست، آشنا، غریبه، هر چی… سوال دارن می پرسن. برای چی باید ناراحت بشیم یا بهمون بر بخوره؟! مگه چیزی از ما کم میشه؟
به ما چه که بقیه ما رو می بینن یاد چی می افتن! یاد درس، بیمارستان، مطب، مریضی، سلامتی، عشق (!)، نفرت، مهربونی…. این بیشتر بر میگرده به شخصیت ما تا به حرفه ی ما.
جولای 16, 2011 در 5:07 ب.ظ #9471rozita
کاربر: یعنی موافقم!
جولای 16, 2011 در 9:23 ب.ظ #9472emerson
کاربراین شکلک شمام مثل قل مراد میمونه اگه نگید آدم نمیفهمه کی خوشحالید کی ناراحت کی موافق و کی مخالف !!!
جولای 18, 2011 در 5:56 ق.ظ #9473rozita
کاربروای چه اسم بسیار جالب و با مسمایی!!!
از این به بعد اسمش همون قل مراده!
تو رو خدا شکلک به این شیرینی تو این سایت پیدا میکنین؟
چرا اینقدر بش گیر میدین؟
جولای 19, 2011 در 4:44 ب.ظ #9474avin314
کاربرمن همیشه عقیده م اینه که ما انتخاب شدیم.که خاص باشیم.و به یمن این انتخاب باید شکر گذار باشیم.از طرفی هرچیزی زکاتی داره و زکات علم نشرشه.
حتی وقتی کشیک میدم و دارم از خستگی میمیرم.و نه غذا و نه خواب…واقعا خوشحالم که این سعادت به هرکسی داده نمیشه.
شبا که ما میخوابیم…آقا پلیسه بیداره.
ولی واقعا براتون پیش اومده که تو 1مهمونی یا پیک نیک از اول تا آخرش در حال جوابدهی به سوالات متقاضیان باشید؟به نظرتون حق خانواده مون ضایع نمیشه؟چی درسته؟حد این کار چقده؟چطور باید به مردم فهموند هر کاری وقتی و جایی داره…
-
نویسندهنوشتهها
- شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.