كميته ها تا كي زنده ميمونن؟

انجمن ها کمیته ی تحقیقاتی ها كميته ها تا كي زنده ميمونن؟

برچسب ها: 

  • این موضوع خالی است.
در حال نمایش 10 نوشته (از کل 10)
  • نویسنده
    نوشته‌ها
  • #4191
    doctornarimani
    کاربر

    سلام دوستان

    اصولا با اين حرف موافقيد كه بايد به فعاليت هاي پژوهشي امتيازي داده بشه يا به نظرتون فقط انگيزه دروني لازم و كافيه؟ حالا هر امتيازي: از سهميه امتحان دستياري گرفته تا گرنت پژوهشي و …

    با روال فعلي حمايت از پژوهش هاي دانشجويي، به نظر شما كميته ها تا كي ميتونن به كارشون ادامه بدن؟

    #9342
    aminima
    مشارکت کننده

    دیگه کمیته ای نمونده که بخواد باقی بمونه یا نه. بیشتر شده شبیه سازمان گردشگری. هر دفعه یه جلسه ای میذارن بعد همه فقط و فقط دنبال امتیاز گرفتنند. بیشترین امتیاز رو تور تحقیقاتی داره. هح! تور چی؟ تحقیقاتی! زرشک! کجاش تحقیقاتیه! بازدید از دو تا مرکز تحقیقاتی شد کار آخه؟!

    من نمیدونم این چه بیماری‌ایه افتاده توی جون ما. اصلا انگار عرق ملی نداریم. انگار ایران برامون مهم نیست. اصلا نمیبینیمش. فقط خودمون رو میبینیم و دنبال امتیاز گرفتنیم. امتیاز بگیریم که سهمیه بگیریم، استعاد درخشان بشیم، استریت بشیم و چی و چی و چی… واسه چی؟ واسه منافع شخصی. واسه اینکه زودتر درس رو تموم کنیم، یا بتونیم بذاریم بریم اون ور، یه یه پولی گیرمون بیاد و …  هیچ غیرتی روی علم کشورمون نداریم. فقط به دین و اعتقاد هم گیر میدیم. فقط به صورت شدیدا کورکورانه ای نسبت به اعتقادات همدیگه تعصب داریم. پژوهش و علم و تحقیقات کیلویی چند! بگرد ببین کی مثل تو فکر میکنه، آدم خوبیه، کی فکر نمیکنه بگیر بزنش. پژوهش یعنی چی اصلا؟! بچسب به امتیاز. پژوهش مگه فایده ای هم برای تو داره؟! (هیچ فکر نمیکنیم که: این پژوهش برای مملکت خودمون فایده داره. حالا به ما این وسط اگه فایده ای هم نرسید اشکال نداره. )

    نیست. این طرز تفکر بین ماها نیست. اگه همه که نه، اکثرا این طوری فکر میکردند، اون وقت حمایت هم میشد. اگه خالصانه به تحقیقات دانشجویی نگاه می کردیم حمایت درست حسابی هم میشدیم.

    الان این حمایتی که میشه، شما فکر میکنید واقعا این حمایت در جهت حمایت از اون طرح تحقیقاتیه، یا حمایت از اون دانشجو؟ من توی دو تا از این نشست های دبیران و سرپرستان که بودم واقعا حالم به هم خورد. رک رو بی پرده بگم بهتون، بدم اومد. از کسایی که اونجا بودن و عین ببخشید لاشخور افتاده بودن روی جسد کمیته تحقیقات و هر کس به اندازه ای که میتونست سعی میکرد واسه خودش امتیاز درست کنه. متاسف شدم. برای خودمون که دم از ایرانی بودن میزنیم، دم از مسلمان بودم میزنیم، در حالی که نه به ایرن اهمیتی میدیم نه مثل یک مسلمان فکر و رفتار می کنیم. همه نوک دماغ خودمون رو می بینیم. فقط دنبال حمایت شدن خودمون و امتیاز کسب کردن برای سود خودمونیم.

    با این وضعیت، بله، این کمیته ها باقی میمونن و همچنان چپاول و خیانت ادامه پیدا خواهد کرد. این وضعیت بهتر که نمیشه هیچ، بدتر هم خواهد شد. و ما با اینکه میدونیم این چیزها رو، اما خودمون رو گول میزنیم و به کار کثیفمون ادامه میدیم. کثیف، چون داریم به کشورمون خیانت میکنیم.

    من نمیگم فقط انگیزه ی درونی. میگم اصل، این انگیزه ی درونیه، و امتیاز ها و حمایت ها در کنار این انگیزه ی درونی، مشوقی بشه برای تقویت هر چه بیشتر این انگیزه ی درونی. اما الان این انگیزه ی درونی وجود نداره،  و این امتیازها و حمایت ها فقط برای کسب سود شخصی هستند.

    میدونم این بحث ها فایده ای نداره و خواهید گفت این خیلی رویاییه و ایده آل گراییه، و خواهید خندید. اما صرفا خواستم نظرم رو بنویسم. همین.

    #9343
    rozita
    کاربر

    تجربه ی شخصی من این بود:

    همه توی کمیته تحقیقات ما واسه هم میزدن!!!همه پشت سر هم حرف میزدن.

    سمینار شهید بهشتی هم که رفتیم به جز یه عده ی معدود بقیه واسه تفریح و دوستیابی اومده بودن!برنامه ی آموزشی یه روز کامل ما هم این بود که از غروب تا ساعت 3 نصف شب بریم درکه ودربند..

    الان هم استاد محترمی میشناسم که شبانه روز خودش رو وقف پژوهش کرده ولی وقتی پای صحبتش میشینی فقط صفحه میذاره پشت سر کسایی که اهل پژوهش نیستن!!!

    من نظام آموزش پزشکی کشور رو بیمار در حال احتضار می بینم..تا تغییری تو بنیادهای آموزشی ایجاد نشه تحقیق معنا نداره.اصلا تحقیق و پژوهش از دل یه آموزش درست بیرون میاد..وقتی آموزش ما دانشجوها رو به سمت معذرت میخوام”…خونی” میبره جایی واسه پژوهش نمی مونه اگه کسی بخواد بره دنبال پژوهش از پاس کردن عادی واحدهای درسیش هم می مونه!!!

    آموزش بیماره..اون رو باید درست کرد..

    #9346
    rozita
    کاربر

    راه حل مشکل آموزشی؟

    1)تغییر دادن کتب درسی:البته نه به معنای تغییر رفرنس ها..استاد جراحی ما میگفت همزمان با خودش که ایران رزیدنتی میخونده پسرداییش آمریکا رزیدنتی جراحی میخونده وقتی میاد ایران میبینه اونا شوارتز میخونن شگفت زده میشه میگه شوارتز رو ما دست اساتیدمون هم نمیبینیم پروفوسور گروهمون تو کتابخونه ش داره!!استادمون گفت کتاب اونا یه جزوه 100 صفحه ای بوده..بماند اینکه ما استاجرامون تو کتابخونه شون چندتا رفرنس از هر درسی دارن!!!توی آموزش ما رفرنس ها به جای اینکه رفرنس باشن جزوه هستن!!!رفرنس یعنی چیزی مثه دائره المعارف مثه فرهنگ لغت که در موارد خاص بش رجوع کنی ولی اینجا ما باید خط به خط رفرنس ها رو حفظ کنیم مثه این می مونه که به دانشجوی ادبیات بگی خط به خط فرهنگ دهخدا رو حفظ کن!!!

    اگه من بودم خیلی از چیزهای غیر ضروری رو از سرفصل های درسی پزشکی عمومی حذف میکردم.چه معنی داره ما جز به جز پاتولوژی کانسرها رو بدونیم در حالی که در تشخیص علائم بالینی کمک نمیکنن و در ضمن ما اصلا در آزمایشگاه پاتولوژی مسئول تشخیصشون نیستسم؟ خیلی از مباحث مثلا خود شوارتز کار پزشک عمومی نیست پس واسه چی باید درگیر حفظ تئوری پروسه های گاسترکتومی بشه؟یا واقعا خیلی از مباحث علوم پایه با همون وسعت باید به ما آموزش داده بشن؟باور میکنین ما واسه یه امتحان بیوشیمی سه تا رفرنس خوندیم؟لنینجر  و هارپر و شهبازی ملک نیا!!!

     چیزایی که ما میخونیم باید بر اساس مشکلات و نیازهای جامعه باشه..شما وقتی می افتین تو کار بهداشت و درمان میبینین که چیزایی که یاد گرفتین با چیزایی که باید به کار بگیرین متفاوته..مثلا پروتکل هایی که وزرات بهداشت در مورد برخورد با بیماریها میده..وزارت بهداشت یه سری جزوه ها و مجلات واسه پزشک های عمومی که تو سیستم بهداشت و درمان کار میکنن میده که بر اساس سیاستهای بهداشتی کشوره..در عمل میبینی اونا به کارت میان.چیزی که از اول به ماآموزش داده نمیشه و وقتی وارد سیستم شدیم می بینیم که چقدر تضاد وجود داره!خب نمیشه از اول ما همون چیزا رو یاد بگیریم؟ وقتی مقایسه میکنین پروتکل ها و جزوات وزارتخونه هم خیلی به درد بخورترن هم کاربردی تر و هم اون چیزیه که نیاز جامعه س!

    2)روش ارزشیابی:

    دکتر مجد تو کتاب اعتماد به نفسشون نوشتن علت اینکه دانشجوهای غرب از دانشجوهای ما با اعتماد به نفس ترند اینه که درست ارزشیابی میشن که واسه کوچیکترین کارهاشون تشویق میشن.دکتر همونجا مینویسه که استاد محترم داخلی که اصلا نمیخواد دانشجو قبول بشه(باور میکنین امتحان کورس خون ما تو فیزیوپات سوالات بورد استادمون بود؟خودش گفت چون وقتی بعد از امتحان واسه پرسیدن جوابها دورش رو گرفته بودیم نمیتونست از حفظ جواب بده به ما گفت باید بره از رو کلیدها جواب بده !!!)

    دکتر مجد میگن اگه از لحاظ تئوری بین دانشجوهای ما و غرب  امتحان بگیرن ایرانی ها خیلی سرآمدترن ولی اونها به خاطر همون دانش کمی که دارن از بچه های ما با اعتماد به نفس ترن.چرا؟چون یاد گرفتن چیزایی رو که باید یاد بگیرن بخونن و همیشه از چیزایی ازشون امتحان گرفته شده که بشون از قبل آموزش داده شده نه پاورقی ها و اعلام کتاب ها!!!

    3)روش آموزش:

    آموزش اگه بر اساس نیاز صورت بگیره خود به خود دانشجو رو به سمت پژوهش میره اگه ببینه این چیزی که داره یاد میگیره یه مشکل بهداشتیه و نیاز به ارائه ی راه حل داره  و اگه از دانشجو راه حل خواسته بشه و نظریات و افکارش هدایت بشه خود به خود خودش از درون احساس میکنه باید تحقیق کنه..فلسفه ی اون استاد راهنمایی که از اول ورود اسمش رومون بود که یه بار هم ندیدیمیش چیه؟اینه که با دانشجوش حرف بزنه..ببینه روند درسیش رو چه طور میگذرونه؟دغدغه های آموزشیش چیه؟تو چه چیزایی نیاز به حمایت و کمک داره؟

    4)روش پژوهش:

    واسه پژوهش حضور همون استاد راهنما لازمه که به دانشجو روش تحقیق رو نشون بده!این همه هیئت علمی واسه چی دارن پول یا مفت می گیرن..ماشاءا… اونقدر هم زیاد شدن که هر دانشجو میتونه بچندتا استاد راهنما داشته باشه!..خب از اول تعریف بشه واسه اون استاد که شما مسئول این دانشجو از اول وروردش تا آخر فارغ التحصیلیش هستین مسئول اینکه اون رو تو روش تحصیلش پیگیری کنین.اینکه هماهنگی های لازم واسه پژوهشش رو شما انجام بدین نه اینکه خودش بخواد همه کارها رو با هم کنه..خودش مسئول کاغذبازی های اداری و گرفتن بودجه و تامین وسایل آزمایشگاهی و اجازه گرفتن از نگهبان که چند ساعت بیشتر از وقت اداری تو دانشگاه باشه و آخرش هم خودش جوابگوی سایر اساتیدش باشه..

    مگه میشه راه حل نباشه؟اگه همفکری باشه   هزار و یک راه حل پخته و علمی میتونه عیان بشه..اگه همدلی باشه و همه دغدغه شون پیشرفت مملکت باشه نه پیشرفت فردی!!!این یه اصل اساسیه:منافع مشترک ما در راس است!!!منافع فردی نه!منافع مشترک!

    #9347
    aminima
    مشارکت کننده

    رفرنس یعنی چیزی مثه دائره المعارف مثه فرهنگ لغت که در موارد خاص بش رجوع کنی

    آی گفتی… مردم نتونستم اینو بفهمونم.

    پروتکل ها و جزوات وزارتخونه هم خیلی به درد بخورترن هم کاربردی تر و هم اون چیزیه که نیاز جامعه س!

    همین وزارت خونه رفرنس های دانشجویان پزشکی و سرفصل هاشون رو مشخص میکنه. همین وزارت خونه ی :اه

    چون یاد گرفتن چیزایی رو که باید یاد بگیرن بخونن و همیشه از چیزایی ازشون
    امتحان گرفته شده که بشون از قبل آموزش داده شده نه پاورقی ها و اعلام کتاب
    ها :ایول

    آموزش اگه بر اساس نیاز صورت بگیره خود به خود دانشجو رو به سمت پژوهش میره
    اگه ببینه این چیزی که داره یاد میگیره یه مشکل بهداشتیه و نیاز به ارائه ی
    راه حل داره  و اگه از دانشجو راه حل خواسته بشه و نظریات و افکارش هدایت
    بشه خود به خود خودش از درون احساس میکنه باید تحقیق کنه..فلسفه ی اون
    استاد راهنمایی که از اول ورود اسمش رومون بود که یه بار هم ندیدیمیش
    چیه؟اینه که با دانشجوش حرف بزنه..ببینه روند درسیش رو چه طور
    میگذرونه؟دغدغه های آموزشیش چیه؟تو چه چیزایی نیاز به حمایت و کمک داره؟  :ایول

    راه حل بله همیشه هست، اما اون قدر خوب بودن توی این مملکت سخته که نمیتونی خرابی ها رو درست کنی. اون قدر زیرابت رو میزنن… اون قدر کارشکنی میکنن… اون قدر  بی احترامی می بینی… به نظر من نه همدلی ای وجود داره، نه اینکه همه دغدغه هاشون پیشرفت مملکته.

    #9348
    doctornarimani
    کاربر

    دوستان از اين كه مشاركت مي كنيد خيلي ممنونم 1 ولي راه حل عملي يراي حل مشكلاتي كه خانم دكتر رزيتا گفتن چيه؟ هرچند ميگن فهميدن و قبول كردن يك مشكل يعني نصف راه حلش ولي چطور ميشه اونايي كه تصميم ميگيرن رو متقاعد كرد؟ من احساس مي كنم كلا راه درستي براي متقاعد كردن بلد نيستيم. نمونه اش هم صحبت هاي تكراريه دوستان عضو شوراي سياست گزاريه. قصد بي احترامي تدارم ولي هر كدوم از اين دوستان كه نظري مخالف بنده دارن لطفا بيان و صراحتا اعلام كنن كدوم حرفشون (كه مثلا قرار لوده حرف همه كميته اي هاي كشور باشه) رو تا حالا تونستن به كرسي بنشونن؟

    كوچك ترين نمونه اش همين بحث به شدت تكراريه امتيازات دبيرانه كه هر سال تكرار ميشه ولي 1 ميليمتر هم پيشرفت نداشته106

    چطور متقاعد كنيم آنها را كه بايد متقاعد كنيم؟ مساله اين است!

    #9349
    rozita
    کاربر

    باید خواسته های ما مطالبه بشن باید به گوش حضرات رسوند..

    همین وزارتخونه که این همه به ما یاد میده از مهمترین قسمت های PHC هماهنگی بین بخشیه اگه خودش با بخشهای درونی خودش نه با ارگانهای دیگه هماهنگ باشه کلی هنر کرده!اگه اونیکه میشینه سیاست آموزش دانشجوهای پزشکی رو برنامه ریزی میکنه یه کم جلوتر رو ببینه و با اونیکه سیاستهای عملی واسه جی پی  رو مینویسه همفکر بشه می بینه که نهایتا این دانشجو میخواد به کجا برسه از همون اول دانشجوش رو بر اساس پروتکلهای بهداشتی آموزش میده..

    شاید ما نتونیم تغییرات بزرگی اعمال کنیم ولی میتونیم حداقل به گوش حضرات برسونیم که چنین مشکلاتی هستن.. این که ازشون بخوایم این نظام آموزشی رو تغییر بدن.شاید سهم ما خیلی ناچیز باشه ولی همون رو هم باید انجام بدیم حتی اگه دیگران سهم خودشون رو انجام ندن..امیدوارم  این سایت ما مورد توجه … قرار بگیره تا دست کم  ببینن دغدغه های دانشجوهای پزشکیشون چیه!!!فقط از اون خواب خرگوشی شیرینشون بیرون بیان..همین هم کلیه!

    من موافقم که با شرایط الان تغییرات اونقدر کند هستن که به نظر دست نیافتنی میان ولی بالاخره هر چقدر هم طول بکشه آخرش نتیجه میده.

    #9350
    doctornarimani
    کاربر

    حرف هاي دوستان كاملا كاملا كاملا (به توان 100) درستن ولي به نظر شما اشكال كتر ماها تا الآن چي بوده كه به نتيجه نرسيديم؟ آيا به نظر شما ما حرف هاي جدي و اصلي و دغدغه هاي مهم ترمكون رو بين صحبت هاي گاها بچه گانمون ضايع نكرديم؟ آيا به نظر شما ما از فرصت هايي كه بهمون داده شده خوب استفاده كرديم؟

    يك مثال مي زنم. من مثل همه شما در كنگره هاي ساليانه شركت كردم. هم در كنگره Sicobair و هم در كنگره بندرعباس هم مقاله برتر شدم ولي انصافا سطح Sicobair كجا و سطح بندرعباس كجا؟ امسال هم كه از الآن معموله اصفهان قراره چه گلي بكاره! من مطمئنم اگر فقط 3 يا 4 دوره كنگره ساليانه رو ميتونستيم (هممون!) مثل Sicobair برگزار كنيم الآن حرفمون رو خيلي بيشتر مي خوندن

    خودتون رو بذاريد بجاي مسئولان. خداييش شما حاضريد به حرفهاي كساني گوش بدبد كه اون همه پول بي زبون رو توي بندرعباس علنا حروم كردن! تازه به اين مساله اين رو هم اضافه كنيد كه شما هم مجبور باشيد به مقام بالاترتون گزارش بدبد كه اين بخش بودجه كه شما مسئولش بوديد چطور خرج شده!

    خداييش ما هم مقصر نبوديم كه به اينجا رسيديم؟

    #9351
    aminima
    مشارکت کننده

    داریم همین رو میگیم دیگه. میگیم ایراد از خود ماهاست. حالا از هر زاویه که نگاه کنی. یه زاویه اینیه که شما گفتی. یه زاویه اینه که وقتی هر کاری دلشون میخواد میکنن و ما هم صدامون در نمیاد همین نابسامانی ها پیش میاد. یه زاویه هم اینه که مسئولین خودشون رو از مردم جدا میدونن و فکر میکنن تافته ی جدا بافته ای هستند که نسبت به بقیه یک برتری‌ای دارند و باید اون ها رو هدایت کنند. درصورتی که نــــــه! آقای مسئول هیچ فرقی با یه آدم عادی نداره. همون آقا شب توی خونه با پیژامیه میشینه اخبار می بینه! وقتی به این دلیل حاضر نیستند که حرف های دانشجو ها رو بشنوند، خب هیچ فیدبکی نمی گیرند. این هم ایراد اونهاست هم ایراد ماها که نشستیم و حرفی نمی زنیم!! حرف هم میزنیم یا مسخرمون میکنند یا میگن شما جوونید، اینی که ما میگیم درسته.

    #9352
    doctornarimani
    کاربر

    مرسي از امين عزيزم كه واقعا از اصفهان تا حالا كلي دلم واسش تنگ شده بود

    البته كلا آتيش امين يكم هميشه تند هست! بايد دنبال يه راه حل مسالمت آميز بود. رفتار اونها دست ما نيست كه بتونيم عوضشون كنيم. خودمون چه تغييري توي رفتارمون ايجاد كنيم؟

    راستي بچه ها كسي يادش مياد يكي از دوستان بندرعباسي كه اعتبار كنگره ساليانه رو ظرف چند روز حسابي به باد دادند بخاطر اين خسران عذرخواهي كرده باشه؟

    يه نكته ديگه! مسئولان 2 روز ديگه همين ماهاييم. از كجا معلوم ما هم اينطور نشيم؟ يعني منظورم اينه چه اتفاقي ميفته كه يه دانشجو وقتي خودش درسش رو تموم مي كنه همه چيز رو از ياد ميبره؟

در حال نمایش 10 نوشته (از کل 10)
  • شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.