نکته های بحرانی امروز!

انجمن ها طنز و سرگرمی نکته های بحرانی امروز!

  • این موضوع خالی است.
در حال نمایش 15 نوشته (از کل 17)
  • نویسنده
    نوشته‌ها
  • #4159
    jamal
    کاربر

    يارو رو آوردن تو تلويزيون، زير اسمش نوشته: “کارشناس مسائل يمن”. . . من موندم اين بنده خدا تو اين 40 سال از چه راهي نون در ميآورده !!Foot in mouth

    پارسال همت مضاعف رو فقط عزرائيل فهميد، امسال هم جهاد اقتصادي رو فقط ربع سکه!!Undecided

    قبلاً برق ميرفت بابامون فحش رو ميکشيد به اداره برق، الان برق ميره خوشحال هم ميشه !!Smile

    . . . ميگه به خدا راست ميگم. طرف ميگه نه، اگه راست ميگي بگو به جون مامانم . . .Sealed

    يه عمر رفتيم سينما آخر نفهميديم دسته هاي صندليش ماله خودمونه يا بغل دستيمون . . .Undecided

    غار عليصدر به قنديلاش معروفه، اونوقت ملت ميرن قنديلاشو ميکنن يادگاري ميبرن با خودشون! يکي نيست بگه آخه با اون قنديل ميخواي چيکار کني؟ . . .Foot in mouth

    ميري آدامس اوربيت بخري، بقاله به جاي بقيه پول، بهت آدامس شيک ميده. . . Cry

    ميري از خودپرداز پول بگيري، رمزتو ميزني پول بر ميداري، بار دوم کارتو ميذاري، رمز رو اشتباه ميزني، يکي از پشت ميگه: آقا رمزتو اشتباه زديها . . .Wink

    خبرنگار رفته تو يه روستا سوال ميکنه با يارانه تون چيکار کردين؟ مرده ميگه: قبض هامونو پرداخت کرديم، چندتا قسط داديم، شهريه دانشگاه دخترمو داديم، يه تراکتور هم خريديم! تازه يه مقداري هم پس انداز کرديم !!Foot in mouth

    طرف با هزار بدبختي از خورد و خوراک زن و بچش زده پنجاه تومن جور کرده سر عقد بده به بچه برادرش، اونوقت فاميلاي دختره ميخونن “چرا بيشتر ندادي ؟ چرا ويلا ندادي ؟” . . .Surprised

    قزوين!. . .  مجسمه دهخدا تو خيابون فردوسيه، مجسمه فردوسي تو خيابون دهخدا. . .Sealed

     

    از این پس ، این تاپیک رسما پذیرای نکات بحرانی شما دوستان خواهد بود . . . (لطفا “نکاتخود را از ما دریغ نکنید!!)

    #9163
    farzane
    کاربر

    همش جالب بود … ممنون كه اين تابيك رو راه انداختيد…. جاي تامل داره …

    #9164
    zahra68n
    کاربر

    با مزه بود. مرسی

    +
    بزرگ شدیم؛

    ولی آخرشم نفهمیدیم این بچه های مردم كیا بودن كه تو همه چیز از ما موفق تر بودن…!!!


    #9165
    farzane
    کاربر

    وقتي تونستم , ندونستم .. وقتي دونستم  , نتونستم ……

    #9166
    atefe314
    کاربر

    بالاخره نفهمیدیم سکوت علامت رضاست یا جواب ابلهان خاموشی…!

    #9167
    atefe314
    کاربر

    اون طرف دوتا بنده خدا تصادف کردن ترافیکش  تو این لاینه چرا؟

    واسه اینکه ملت تولاین مخالف میخان صحنه تصادف و شرحه شرحه شدن و له شدن یکی دیگر و بادقت تماشاکنن…!!

    #9168
    zeynab
    کاربر

    روز جمعه راننده اتوبوس بین شهری  تمام طول مسیر پشت سر سواری بوق میزد که سبقت بگیره وقتی بش اعتراض کردیم حق به جانب گفت کلی دانشجو تو ماشینه باید به موقع برسن سر کلاسشون!!!!!!!!!!!

    #9169
    avin314
    کاربر

    با فرهنگ یعنی چی ..؟!

    برگرفته از وبلاگ   http://sfams.persianblog.ir 

    فردی که می آید و وقتی ازش می پرسی مشکلتون چیه نمی گوید تو دکتری من بگم ؟ یا بگه اگه می دونستم مشکلم چیه که نمی اومدم پیش تو !!

    افرادی که یک نفر یک نفر بیان داخل مطب و چهار تا چهارتا نپرن تو مطب و مشغول تماشای بنده حین مریض دیدن نشوند اون هم طوری نگاه کنند که انگار دارن فیلم جنایی می بینند و منتظر نتیجه نهایی و کشف نهایی شما شوند و تازه وسط طبابت شما هم اظهار نظر کنند به طرف که فلان چیز رو بخور و فلان کار رو بکن !

     افرادی که به شما نگویند آی دکتر یا سارا ‍!و بفهمند که ترکیبی به نام خانم دکتر هم در زبان شیرین پارسی وجود دارد .

     کسی که بیاد بگه می خواد ببینه ایا بچه اش که سرما خورده نیاز به انتی بیوتیک داره یا نه ؟

     فردی که گیر نده که برای اسهال بچه اش یه سوزن یک و دویست بنویسی !!

    فردی که به بچه اش که اسهال داره او آر اس بده !و تا شما اسمش را ببرید نگوید اوه اوه از اون پودرا ننویس که نمی خوره !!

     فردی که سیستم ارجاع را درک کند و سریش نشود که مهر بزنید بچه ام سرما خورده می خوام ببرمش متخصص . !!

    فردی که نگوید مگر مهر هم ویزیت می خواهد . ؟

    فردی که فکر نکند شما آنجا نشسته اید که فقط مهر کنید و وظیفه تان است که مهر کنید حالا کله سحر است یا نصفه شب ، بعد از نصفه شب ، پاسی از شب ، سر ظهر است اینها حالیشان نیست …. مهر می خواهند مممممممممممممممممهر !!

     فردی که اصرار نکند برای کسی که فشار خون هیچده دارد سرم بنویسید .

    فردی که به درمانگاه یه وجبی شما نگوید بیمارستان که فقط سه تا تخت در اورژانسش دارد اما دارد کل بیماران اورژانسی منطقه را پوشش می دهد چون مردم فکر می کنند اونجا بیمارستان ده هزار تخت خوابیه و شما هم اتند اورژانس که بیست و چهار ساعت اماده باشین که مریضای اونا را خوب کنین !!!

     فردی که وقتی می گویید نفس بکش شعورش بکشد که سرش را بگیرد طرف دیگر و با آن دهان بد بویش یا اصلا فرض محال هم خوش بویش توی صورت شما ها نکند به گونه ای که شما متوجه شوید ناهار و شام و صبحانه چی خورده است .!

     فردی که وقتی دارید گلویش را معاینه می کنید و می گویید بگوید آ …. فکر نکند که سخت ترین کار دنیا را ازش خواسته اید و به جای بستن دهانش و اق و اوق و استفراغ و سرفه توی صورت شما یک آ ناقابل بگوید.

    همراهی بیماری که بعد ویزیت مریضش نیاد بشینه و بگه کو فشاری از منم بگیر !! و درک کند که خانه بهداشت و بهورز منطقه شان را برای این گونه کارها گذاشته اند !

    کسی که اینگونه نباشد که تاببیند شما دارید نوار قلب یک مریضی را نگاه می کنید و بفهمد که نوار قلب در مرکز شما با هزینه ناقابلی گرفته می شود یه هویی بگوید آه قلبم. کو یه نوار قلبی برای منم بنویس !!!و تا ننویسید شما را کچل بنماید .

    کسی که با کل ایل و تبارش نیاید دکتر و از شما بخواهد حتی سالم ترین فرد فک و فامیل که دارد پشتک و وارو می زند را هم معاینه نمایید. از قدیم گفته اند مفت باشد کوفت باشد !

    فردی که وقتی بهش میگی وضعت وخیمه و باید بری شهر بستری بشی نگه کو حالا فعلا شما یه سوزنی بده تا بعد ببینم چی می شه . به نظر شما دست بچه ای که لای چرخ گوشت رفته و چهار تا انگشتش قطع شده سوزنی دارد ایا که ما نمی دانیم !؟

     از طرفی فردی که هیچ طوریش نیست سه پیچ شما نشود که مریضش را با آمبولانس اعزام نمایید . به عنوان مثال بیمار معتادی که به نظر خودش ترک کرده و علائم ترک درش ظاهر شده و امده و سریش شده که منو با امبولانس اعزام کن وگرنه من می رم خونه می شینم پای بساط دوباره معتاد می شم . حالا شما هر چی برای ایشون توضیح بدین که آمبولانس رو واسه چی گذاشتن اینجا !!!ایشان به تهدید کردن خودشان ادامه می دهند..!

     فردی که فکر نکند یک و دویست و سفتریاکس!!!!!!! بر هر درد بی درمان دواست !

    فردی که نیاید بگوید شست پایش از دیروز درد گرفته و حالا می خواد بره امارات!!!(ام ار آی ) و سه پیچ شود که یالا و بلا امارات از شست پایش بنویس !!حالا خر بیار و باقالی بار کن!!

    خانم پنجاه ساله ای که نیایدبگوید یه دارو بده من دوباره مریض شم (قاعدگی ) !! وگرنه شوهرم می ره یه زن دیگه می گیره میگه تو پیر شدی !

     آقای قل چماقی که وقتی می یاد تو مطب خودش حرف بزند و علائمش را بگوید نه اینکه زنش را بیاورد همراهش و زنش شروع کند به گفتن مشکلات اقای سبیل از بنا گوش در رفته انگاری که ایشان کودکی خرد هستند . و شما هر چی از ایشان سوال کنید لام تا کام حرف نزنند !! من نمی دانم اینها چرا فکر می کنند اگه حرف نزنند ما فکر می کنیم خیلی مریض هستند .

     خانمی که نیاید بگوید دارو بده حامله بشم و وقتی شما بپرسی بچه نداری بگه چهار تا دختر دارم ولی بچه ندارم ! (منظورشان گل پسر است )

    کسی که از همان ابتدا که می آید جواب سوال شما را درست بدهد و اعلام کند که حامله است نه اینکه وقتی شما کلی سوزن و دارو و اینا به ناف طرف بستی بگوید برای ویارمم یه دارو بنویس !!!

    کسی که از اولی که می آید داخل مشکل اصلی اش را بگوید نه اینکه اخرین مشکلش را اول بگوید و شما را گیچ نماید .به عنوان مثال کسی که سوزش ادرار یا اسهال داره نیاد اول بگه سردرد دارم !!!

     کسانی که فکر نکنند شما احیانا همراه درس پزشکی یک واحد جادوگری و دو سه واحد معجزه گری هم پاس کردید و یا استغفرالله پیامبری امامی هستید و هنوز دارو به اسفنگتر تحتانی مری شان نرسیده انتظار بهبودی داشته باشند !!!

    کسی که درک کند شما پزشک یک درمانگاه کوچک در یک شهرستان کوچک هستید و داروهایی که در اختیار دارید محدود است و شما را با منبع پخش داروهای ایرانی وخارجی و چینی و جدید و قدیم و خلاصه ناصر خسرو و اینها اشتباه نگیرد !

    کسی که درک کند که سوزن تب فعلا نداریم ما و تب بچش با دارو پایین می یاد !!

     

    وارد بالین که بشید متاسفانه همه ش رو تجربه میکنید و جز اینا بسیاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااری موارد دیگه…

    #9170
    jamal
    کاربر

    thanks a lot

    #9171
    emerson
    کاربر

    بالين نرفته هم كم و زياد تجربه كرديم !!! واقعا سخته تحمل اين شرايط !!! اينم رشتس شما انتخاب كرديد ؟!؟‌؟!!!

    #9172
    rozita
    کاربر

    شماره ی احکام تروریستی هفت عدد است:

    1-تنها یک عقیده و نظر داشته باشی.از دو عقیده به بعد آدم شروع به فکر کردن میکند:در حالی که یک متعصب میداند که نباید فکر کرد.

    2-نابود کردن هر کسی که با این عقیده مخالفت میکند.هرگز نباید نقطه نظرهای متفاوت را پذیرفت حتی اگر اختلافشان با آن عقیده ی اصلی کم باشد.

    3-قطع کردن آنچه علیه این عقیده قد می کشد.مخالفین شایستگی وجود داشتن ندارند چون آنها نماینده ی یک خطر برای عقیده ی اصلی هستند،امنیت عقیده ی اصلی

    4-در نظر گرفتن اینکه عقیده ی اصلی بیشتر از یک زندگی می ارزد،او آن زندگی را ازآن خود میداند.متعصب بودن شیوه ی برخورد کردن با عقیده و ارزشی است که بیشتر از جان افراد می ارزد و به حساب می آید.

    5-تآسف نخوردن به خاطر خشونت چون که خشونت نیروی موثر عقیده ی اصلی است.خشونت همیشه دستان پاکی دارد حتی اگر از آن ها خون بچکد.

    6-باید تصور کرد که نمامی اهدافی که مورد اصابت خشم به حق تو قرار می گیرند مجرم و گناهکار هستند.اگر یکی از از آن هدف ها بر حسب اتفاق موافق با تو از کار دربیاید مثلا تروریست دیگری کشته شود،در این صورت او یک قربانی بیگناه نیست بلکه دومین شهید است.

    7-نباید اجازه بدهی که شک وتردید در تو راه یابد.به محض اینکه احساس کنی که یک تردید در وجودت رخنه کرده شلیک کن:این گونه تو هم آن شک و هم صورت مسآله را خواهی کشت.مرگ بر ذهن منتقد.

    .

    .

    .

    برگرفته از رمان اولیس از بغداد اثراریک امانوئل اشمیت

    #9173
    emerson
    کاربر

    يه روز داشتم رانندگي ميكردم ديدم يك ماشين از پشت  گوله كرده با سرعت زياد هي چراغ ميده و بوق ميزنه ميخواد رد بشه گفتم بيا رد شو،‌ بعد خواستم حالشو بگيرم درست رانندگي كنه ديدم استادمونه از خير آدم كردنش گذشتم !!!39

    #9174
    soheil
    کاربر

    الآن دو هفته است نمیتونم وارد سیستم آموزش سایت دانشگاهمون بشم کارت ورود به جلسه بگیرم! امروز با وی پی ان رفتم باز شد تونستم وارد بشم! آخه تو رو خدا این اینترنته که ما داریم؟

    #9175
    atefe314
    کاربر

    زین پس بجای واژه غریب و  بیگانه “صف” ATM  بگوییم “گردهم آیی” ATM

    #9176
    jamal
    کاربر

    این یه داستان کوتاهه، ولی با این تاپیک بیشتر جور در میاد:

    مردی
    به یک مغازه فروش حیوانات رفت و درخواست یک طوطی کرد. صاحب فروشگاه به سه
    طوطی خوش چهره اشاره کرد و گفت: «طوطی سمت چپ ۵۰۰ دلار است.»مشتری: «چرا
    این طوطی اینقدر گران است؟»صاحب فروشگاه: «این طوطی توانایی انجام تحقیقات
    علمی و فنی را دارد.»

    مشتری:
    «قیمت طوطی وسطی چقدر است؟‌صاحب فروشگاه: طوطی وسطی ۱۰۰۰ دلار است. برای
    اینکه این طوطی توانایی نوشتن مقاله ای که در هر مسابقه ای پیروز شود را
    دارد.»و سرانجام مشتری از طوطی سوم پرسید و صاحب فروشگاه گفت: «‌ ۴۰۰۰
    دلار.»  مشتری: «این طوطی چه کاری می تواند انجام دهد؟»صاحب
    فروشگاه جواب داد:‌ «صادقانه بگویم من هرگز چیز خاصی از این طوطی ندیدم ولی دو
    طوطی دیگر او را مدیر صدا می زنند.»

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 17)
  • شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.