› انجمن ها › مجمع عمومی سایت › نمایشگاه کتاب تهران. ۱۳۹۰
- این موضوع خالی است.
-
نویسندهنوشتهها
-
می 6, 2011 در 6:20 ب.ظ #4093
aminima
مشارکت کنندهامروز جمعه ۱۶ اردیبهشت بنده بلند شدم با هزار امید وآرزو برم نمایشگاه کتاب…
رفیتم … و رفتیم… و تحت فشار هموطنان به مصلی رسیدیم… (عن قریب بود که ریهام از فضا های بین دنده ای بزنه بیرون.)
صاف رفتم سراغ کتب دانشگاهی و به دنبال انتشارات معروف پزشکی. مثل تیمورزاده، ارجمند، جیحون، اندیشه رفیع، گلبان…
از بخت بد بنده انتشارات تیمورزاده تا اطلاع ثانوی غرفه اش تعطیل بود! جیحون رو هم پیدا نکردم… اون کتاب هایی رو هم که میخواستم اینا نداشتن 🙁
همون طورکه بلند شده مانده بودم… رفتم سراغ سالن های کتب خارجی… اینجا من سه تا کتاب بسیار خوب که یکیش بسیار عالی هست رو خریدم. حین پول دادن دیگه توی جورابم رو هم گشتم ببینم بلکه پولی اونجا مونده باشه بدم و بتونم اینها رو بخرم… این کتاب عالی رو به کسانی که میتونن برن بخرن شدیدا توصیه میکنم:
oxford handbook of clinical medicine انتشارات ختن( spell: khotan) فکر کنم ۳۲هزار تومن. به نظر من که حرف نداره.
در همون جا دنبال کتاب روان شناسی کاپلان میگشتم، آخر سر یه خلاصه ازش پیدا کردم، مبلغ رو فرموده بود ۴۶ هزار تومان!! آخه پدرآمرزیده این کتاب های خوب رو یکم کمک کنید مردم احت تر بخرن… هیچی… پشیمون شدم… 🙁
یه کتاب فارسی هم به نام “تنها کتاب EKG که نیاز دارید” از اندیشه رفیع بهتون پیشنهاد میکنم. خوب چیزیه. (الان که میبینم انگار طرف cd همراه کتاب رو بهم نداده :(( )
روی هم رفته اصلا و ابدا راضی کننده نبود! کتابها فوق العاده گرون، محل نمایشگاه فوق العاده نامناسب. جمعیت خیلی زیاد. امکانات رفاهی (تا دلتون بخواد ساندویج فروشی بود. یه تعدادی سرویس گذاشته بودن که ملت رو جابجا میکدن که اونقدر تعدادشون کم بود که مردم صف های طولانی تشکیل میدادن…)، باجه های اطلاعات کتب بسیار بسیار کم. شانس می آوردی یکی میدیدی. سطل آشغال ها پر و همین طور آشغال دور و برشون ریخته زمین… و مردم هم اصلا آداب صف ایستادن رو هنوووووووز یاد نگرفتن… این منو اذیت کرد… صف بلیط مترو، صف غذا، صف اطلاعات، صف مترو و …
من با یک امید بزرگ پاشدم این همه راه رفتم که انتشارات کاروان رو ببینم، کارشون داشتم، اما این انتشارات بزرگ و فاخر (البته به نظرمن) اصلا شرکت نکرده بود!!!
انتشارات کنکوری هم که انگار رفته باشی توی بانک… فقطططط دارن پول میشمرن…
پس از رویت این وضعیت هر کی باشه میگه بابا ایول، مردم ایران عجب مردم کتاب دوستی هستند… احسنت… این همه آدم هر روز بیان نمایشگاه کتاب؟!!
به نظر من اگه دنبال کتاب خاصی نمی گردید نرید اصلا. بدتر اعصابتون خورد میشه.
کسایی که رفتن یا خواهند رفت بیان در همین تاپیک در مورد سفرشون به نمایشگاه بنویسن…می 6, 2011 در 6:37 ب.ظ #8494drneda
کاربرای بابا دکتر زودتر میگفتین قصد دارین برید نمایشگاه من این اوضاع قابل پیش بینی رو بهتون اعلام میکردم که
: نمایشگاه کتاب توی این چند سال اخیر هر سال بدتر از پارسال !!!
جای بسی تأسف !!!
کتاب فروشیای دیار ما که مناسبند تخفیف 15% هم دارنو خیال ما راحت!!
کاروانم که گفته بود نمیاد نمایشگاه ! دکتر مشورت نمیکنیناااا
خواندن فوری ECG هم خیلی عالیه و ساده توضیح داده اگه کسی خواست بخره
کاپلان که عشقه ! خرید مناسبی داشتین ازین برهوت بی کتابی !
می 6, 2011 در 6:57 ب.ظ #8495emerson
کاربرمیگفتی امروز هماهنگ میکردم منم میامدم تا ببینمت !!!
EKG که خریدی کتاب فوق العاده ایه من با همون EKG رو یاد گرفتم ! فوق العاده است!
اون آکسفورده چجوریه؟ همونه که چنتا رنگ روشه و زرده بیشتر؟ همه بیماری هارو داره درسته؟ حدود 30 تومن بود؟
مسئلتن: رفرنس روان واسه امتحان پره چیه؟ کاپلانه؟ یا هلیگارد؟ یا یه چیز دیگه؟
اما نمایشگاه که من تقریبا 5-6 ساله هر سال میرم واقعا افتضاحه! مترو رو که نگو آدم خفه میشه! شلوغیه خود نمایشگاه رو هم که نگو ملت از سر و کول هم بالا میرن! زیاد خودتو ناراحت نکن! به هر حال من انشالله عمری باشه حتما میرم نمایشگاه چون کلی کتاب میخوام !
می 6, 2011 در 8:11 ب.ظ #8496elhami
کاربربابا عجب همتی!!! ای ولله!
من که نمایشگاه همین بغلمونه هنوز وقت نکردم یه سر بهش بزنم شمام عجب حوصله ای دارید این همه راه پاشدید اومدید نمایشگاه! من یکی که بعید میدونم امسال برم نمایشگاه آخه تو این یه ساله کلی کتاب خریدم دیگه بسمه! و از اون گذشته 90 درصد انتشارات مورد نیازم همون نزدیکیای دانشگاهمونن، دیگه نیازی به نمایشگاه رفتن نیست!!!
به این میگن عند فخر فروشی!!!!!
راستی جناب مدیر خبر میکردید دارید میاید میومدیم استقبالتون، گاوی گوسفندی شتری چیزی سر می بریدیم!!!
می 6, 2011 در 8:42 ب.ظ #8497mehrnaz
کاربرمن شدیدا پیشنهاد می کنم از این به بعد برای خرید کتاب های دانشگاهی تون به جای نمایشگاه اردیبهشت، آبان یا آذرماه بیاید نمایشگاه فاطمی.
من خودم دیگه از اونجا کتاب می خرم. خیلی خوبه. هم خلوت تره و هم بیشتر انتشاراتی های دانشگاهی هستند و تخفیف خوبی هم داره.
نمایشگاه اردیبهشت واقعا وحشتناک شده…
می 6, 2011 در 8:56 ب.ظ #8498emerson
کاربراین نمایشگاه فاطمی قضیش چیه؟ کی و کجا برگزار میشه؟ کتاب های خارجی هم توش پیدا میشه؟
می 7, 2011 در 3:57 ق.ظ #8499bikaran
کاربرمن پارسال به این نتایج رسیدم آقا امین
البته منطورم کتابا نیست وضعیت نمایشگاهه
امثالم با اینکه برای بن دانشجویی خرید کتاب ثبت نام کردم ولی نمیرم
البته تا این لحظه نظرم بر نرفتنه!!!
می 7, 2011 در 6:38 ق.ظ #8500aminima
مشارکت کنندهکتاب آکسفورد یکیش که میگم عالیه، در اینجا ببینید.
کتاب آکسفورد emergency در اینجا ببینید. این دو تا آکسفورد به نظر من مکمل همدیگه هستند.
کتاب MERK … در اینجا ببینید. این کتاب هم طبق علائم بیمار طبقه بندی شده نه طبق بیماری ها. مثلا سرفه در بزرگسالان، نگاه میکنی ببینی چه علت هایی داره و درمان و غیره…
بهله…
می 7, 2011 در 6:59 ق.ظ #8501mehrnaz
کاربرکتاب آکسفورد به عنوان هندبوک چیز خوبیه! ولی تو استاژری هم خوبه؟ البته من شنیدم که درمان هاش با هاریسون همه جا تطابق نداره. ولی کلا خیلی خوبه. تا جایی که یادمه ورژن 6 اش برای ویندوز موبایل هم اومده بود…
نمایشگاه فاطمی معمولا پاییز برگزار می شه. در واقع نمایشگاه کتب دانشگاهی است که در سالن حجاب ( فکر کنم) نزدیک میدان فاطمی برگزار می شه. دو دوره داره. یکیش کتب لاتینه و یکیش کتب ترجمه شده و ایرانی..
خیلی عالیه. جدا توصیه می کنم اگه کتاب غیر دانشگاهی نمی خواهید و می تونید صبر کنید ، بذارید از اون نمایشگاه خرید کنید… یه جوریه که می تونید با آرامش توش بگردید و هر چی که می خواید بخرید و با قیمت خوب! 🙂
می 7, 2011 در 9:16 ق.ظ #8502atefe314
کاربراینجا می تونید قبل از رفتن بفهمید کدوم انتشارات ،کدوم کتاب ،هست یا نه، آدرس غرفش کجا ست
می 7, 2011 در 6:05 ب.ظ #8503aghaali
کاربربحث نمایشگاهه بذارید یه CASE مطرح کنم.
دیشب یه پسر 18 ساله ای رو اورژانس 115 آورد اورژانس. مریض خواب آلود به نظر می رسید تو گفتگویی که باش داشتم متوجه شدم رفته بوده نمایشگاه تو راه برگشت تو اتوبوس کناردستیش یه شکلات به مریض میده و بعد مریض خواب آلود میشه و کتاب هایی که مریض خریده بوده و کت و موبایلشو می دزدن. مریض کم کم حین حرفاش خوابش برد که با تحریک دردناک هم جواب نمی داد. تو معاینه مردمک چشماش نرمال سایز بود و جای یه زخم روی سرش و کف دستش داشت. چند دقیقه یک بار کمی هوشیار می شد و می گفت: کتابام کتم موبایلم.
می رید نمایشگاه مواظب باشید شکلات نخورید شکلاتاش مسمومه.
می 7, 2011 در 6:24 ب.ظ #8504drneda
کاربروااااااااااای ! طفلی !!!
هزار بار مامان بابا گقتن بچه جون از دست غریبه ها چیزی نگیر نخور ! کو گوش شنوا ؟؟؟!!
می 7, 2011 در 7:58 ب.ظ #8505emerson
کاربردکتر محمد جان دستت درد نکنه، ماشالله چقدر کیس تو دست و بالت هست!!!
دوستان اگه پیشنهادی برای خرید کتاب خوبی دارن بگن…
می 9, 2011 در 3:51 ب.ظ #8506drzahra
کاربرنمایشگاه کتاب خیلی هم بد نبود..به من که خیلی خوش گذشت.
اگه میخواید کتاب های پزشکی به زبون اصلی بخرید برید سراغ انتشارات ختن.غرفه 6.من خودم دنبال چندتا کتاب بودم.خیلی هم گشتم .آخرسر همشو از این جا خریدم.
بقیه وقتمو هم تو غرفه های عمومی میگشتم..کلی هم کتاب شعر و رمان خریدم..
(آیکون پزشک چند بعدی)
-
نویسندهنوشتهها
- شما برای پاسخ به این موضوع باید وارد شوید.